ایران چهارفصل ما مملو از ظرفیتهای گردشگری متنوعی است که تا سالها میتوان از شهری به شهر دیگر و از روستایی به روستای دیگر رفت و هر بار با دیدن جاذبهای جدید غرق در شگفتی شد. از بناهای تاریخی و سنتهای متفاوت مردم گرفته تا چشماندازهای طبیعی بینظیر، هر گوشه از کشورمان جذابیتی خاص برای خود دارد.
از میان برجهای بلند، نورپردازیهای جذاب شبهای تهران و حال و هوای شاد دربند و درکه پایتخت ایران که عبور کنیم و به سمت قلب میهن برویم، به خانههای خشتی و گلی کاشان میرسیم که معماری باستانی بناهایش همیشه دیدنی است و در امتداد خود ما را به شهر اصفهان میرساند؛ نصف جهان! از روی سیسه پل و آوازهای شبانه گردشگران میگذریم و بر فراز کوه صفه به تماشای نقشجهان و عالیقاپو مینشینیم تا هوایش ما را به کرمان برساند؛ دیار کریمان و باغ شازده ماهان.
از داغی کویر در شهداد و راه رفتن در میان کلوتها به بزرگترین شهر خشتی جهان میرسیم، به ارگ بم. به نخلستانها و باغشهر خوش آب و هوا و دوستداشتنی.
از آنجا روانه چابهار زیبا میشویم؛ بعد از سر زدن به تمساح پوزه باریک ایرانی میرویم به درک تا با پاهای خیس از دریای عمان روی رملهای کویری که چسبیده به آن قرار دارد راه برویم و دنیای رویایی و کاملا متفاوت را تجربه کنیم که مانند فیلمهاست.
گواتر هم در همان حوالی است، نقطه صفر مرزی جنوبشرقیترین نقطه ایران که آن سوی آبهایش پاکستان است و این طرف ایران با جنگلهای حرا و مردمی متفاوت از مرکز و شمال ایران.
کوههای مریخی، بندر بریس و دریاچه صورتی لیپار هم دنیایی ساختهاند که شبیه هیچ کدام از منظرههای عادی زندگی ما نیستند. حداقل برای ما پایتختنشینها که نه خیلی نخل دیدهایم نه درختان گز و کوههای نوک تیز و نقرهای و قرمز. دیدن چشمههای جوشانی که گِل به هوا پرتاب میکنند برایمان همان قدر عجیب است که دیدن آدم فضایی روی زمین!
همین حال و هوای خاص را در دره ستارگان قشم هم میتوان تجربه کرد. جایی که میگویند شبها اجنه در آن رفتوآمد دارند.
برای بازگشت به دنیای واقعی اما زیبا و عاری از زشتیها، به هنگام میرویم تا با سمبوسههای میگو که در تابههای قدیمی و کجوکوله روی گاز پیکنیکی و در روغن زیاد سرخ میشوند دلی از عزا در بیاوریم و روی قایق در ساعات ابتدایی صبح شاهد بازی دلفینهای بازیگوش باشیم. بعد از آنجا از کنار کروکودیلهای ترسناک و جذاب عبور میکنیم تا به جزایر ناز برسیم و دست آخر هم در کنار قلعه پرتغالیهای قشم خستگی روز را با غذاهای جنوبی و خوشمزه بهدر کنیم.
هرمز، ساحل قرمز و براق، چشماندازهای فضایی و خاکهایی از همه رنگ که دیگر نور علی نور است و تجربهای جذاب برایمان بر جا میگذارد.
از آن طرف، اگر بخواهیم از کلانشهر به شمال یا غرب برویم به شهرستان زیبا و کوچکی میرسیم که تازه چند سالی است مورد مهرورزی گردشگران داخلی قرار گرفته؛ کلیبر زیبا که قلعه بابک خرمدین باعث شهرتش شده و در اطرافش جنگلهای انبوه مکیدی درهسی و منطقه حفاظت شده ارسباران با غزالهای تیزپا و منطقه آینالو چنان بر جاذبهاش افزودهاند که خاطرهای ماندگار برای گردشگران به جا میگذارند.
شمال ایران هم دیگر نیازی به تعریف ندارد. طبیعت گیلان، مسحور کننده است و دلرُبا.
با این توصیفات برای حس کردن بخشی از سفرهای روزیاتو به گوشه و کنار ایران در این مطلب چند قسمتی عکسهایی از شهرها و روستاها را با شما به اشتراک گذاشتهایم که نگاهی متفاوت به ایران دارند.
تا انتها همراهمان باشید و نظرات خود را در بخش دیدگاهها با ما در میان بگذارید.
سلام فروغ بیداری با تشکر از نوشته های زیباتون بر خلاف اون همکار معلوم الحالتون نوشته های شما و اقای علی حسینی خیلی دلچسب هستن. یه انتقاد ریز هم بکنم تبلیغات ساید خیلی زیادن.
و مهم تر از همه ما همچنان منتظر مقاله دره شیرز کوهدشت هستیم.
سلام فروغ بیداری با تشکر از نوشته های زیباتون بر خلاف اون همکار معلوم الحالتون نوشته های شما و اقای علی حسینی خیلی دلچسب هستن. یه انتقاد ریز هم بکنم تبلیغات ساید خیلی زیادن.
و مهم تر از همه ما همچنان منتظر مقاله دره شیرز کوهدشت هستیم.