چند معمای به ظاهر ساده که هوش و قدرت استدلال تان را می سنجند

چند معمای به ظاهر ساده که هوش و قدرت استدلال تان را می سنجند

حتماً شرلوک هلمز را می شناسید؛ کاراگاه خصوصی معروف انگلیسی که شخصیت اصلی تعدادی از جذاب ترین داستان های پلیسی دنیا بود. شهرت هلمز به خاطر توانایی منحصر به فردش در توجه به جزئیات، تحلیل آن ها و استدلال کردن بر اساس آن ها است. ما هم در اینجا چند معمای فکری انتخاب کرده ایم که هوش و قدرت تحلیل و استدلال شما را محک می زنند. در بعضی از این معماها شرلوک هلمز معروف هم حضور دارد. شما هم توانایی های خود را بسنجید و ببینید که آیا می توانید جا پای هلمز بگذارید. جواب معماها در انتهای مطلب آمده، اما یادتان باشد که نباید تقلب کنید.

معمای شماره ۱

معمای فکری با جواب

زنی دوستش را به صرف شام به خانه ی خود دعوت می کند. او برای شام کباب و پوره ی سیب زمینی درست می کند. برای دسر، زن یک سیب را دو نیم می کند، یک نصفه ی آن را به همراه مقداری خامه ی شیرین به دوستش می دهد و بقیه ی خامه در ظرف دیگری باقی می ماند. زنِ میزبان نصفه ی خودش از همان سیب را می خورد.

دوست زن بر اثر مسمومیت می میرد، اما زنِ میزبان علیرغم اینکه از همان سیب خورده بود، زنده می ماند. چه اتفاقی افتاده است؟

معمای شماره ۲

مردی به نام تام به همراه دوستش کریس روز یکشنبه را برای گردش به بیرون شهر می رود و پیش از آن برادرش دَن را از این موضوع باخبر می کند. شنبه ی هفته ی بعد پلیس جسد تام را در جنگل پیدا می کند. دن می گوید که تمام هفته را مشغول کار بوده است. از طرفی، کریس را سرگردان، جایی در اتوبان پیدا می کنند. کریس می گوید که بعد از آنکه او و تام به مقصد رسیدند، او در جنگل گم شد و حالا تازه مسیر برگشت را پیدا کرده است. به تصویر بالا نگاه کنید و بگویید که کدام یک از آن ها دروغ می گوید.

معمای شماره ۳

شما باید اسم قربانی و قاتل را حدس بزنید.

در اینجا پنج مرد وجود دارد و سرنخ های موجود به این شرح هستند:

  • یکی از این مردان، به یکی از پنج نفر دیگر شلیک کرد و او را کشت.
  • دَن دیروز به همراه یکی مردان از بی گناه این جمع در یک مسابقه ی ماراتن در شهر نیویورک شرکت کرد.
  • مایک قبل از نقل مکان به شهر، کشاورز بود.
  • جِف یک مشاور درجه یک در امور کامپیوتری است و قصد دارد هفته ی اینده کامپیوتر جدید بِن را برایش نصب کند.
  • قاتل ماه پیش یک پایش را از دست داد.
  • بِن اولین بار شش ماه قبل با جک آشنا شد.
  • جک از زمان وقوع این جنایت، گوشه نشین شده است.
  • دَن قبلاً الکل زیاد مصرف می کرد.
  • بِن و جِف آخرین کامپیوترهایشان را خودشان نصب کردند.
  • قاتل، برادر جک است. آن ها در شهر سیاتل بزرگ شدند.

معمای شماره ۴

جسد مردی را در زمینی پوشیده از برف پیدا می کنند. تنها مدرک باقیمانده تعدادی ردپا وسط دو خط موازی بود.

پلیس باید دنبال چه کسی بگردد؟

معمای شماره ۵

مرد ثروتمندی در کلبه ی کوچکی به تنهایی زندگی می کند. این مرد به خاطر معلولیتی که دارد همه ی خریدهایش را برایش ارسال می کنند. پستچی ای که همیشه برای تحویل نامه ها و روزنامه به کلبه ی این مرد می رود، یک روز پنجشنبه متوجه می شود در کلبه نیمه باز مانده است. پستچی بعد از ورود به کلبه، با جسد غرق در خون مرد مواجه می شود. روی پیشخوان کلبه، دو شیشه شیر، روزنامه ی روز دوشنبه، یک کاتالوگ، کاغذ تبلیغات و یک نامه ی باز نشده وجود دارد. وقتی شرلوک هلمز به کلبه می رسد، به پلیس ها می گوید که قاتل، مرد پستچی است.

هلمز از کجا این را فهمیده؟

معمای شماره ۶

دو دوست به قصد کوهنوردی با هم به سفر می روند. اما فقط یکی از آن ها از سفر بر می گردد و می گوید که دوستش هنگام بالا رفتن از کوه لیز خورده و مرده است. بعد از بررسی های بیشتر، پلیس او را دستگیر می کند و به او می گویند که با آژانس مسافرتی ای از آن ها بلیت گرفته بود تماس داشتند و می دانند که او دوستش را کشته است.

این مرد هیچ کس را از سفرشان باخبر نکرده بود. پس پلیس از کجا فهمیده که او قاتل بوده؟

معمای شماره ۷

مردی به نام ایوان به پلیس زنگ می زند و می گوید که جسد دوستش لیام را در ساحل پیدا کرده است. ایوان می گوید او خانه ی ساحلی اش در کالیفرنیا را یک هفته در تابستان به لیام اجاره داده بود و حالا تازه از سفر کاری یک ماهه اش به آرژانتین بازگشته. او می گوید که هوای آرژانتین به شدت سرد بوده اما وقتی پلیس ها به محل می رسند فوراً متوجه می شوند که ایوان دروغ گفته است. به تصویر بالا نگاه کنید و علت را حدس بزنید.

معمای شماره ۸

در تصویر بالا دو زن را می بینید که یکی از آن ها ده سال در فقر زندگی کرده و به تازگی یک مرد را به قتل رسانده تا بدهی سنگینش را پرداخت کند. می توانید بگویید که این زن کدام یک از آن ها است؟

معمای شماره ۹

کدام یک از افراد حاضر در تصویر بالا از اسباب بازی فروشی دزدی کرده اند؟ فقط تیزبین ها می توانند جواب بدهند.

راهنمایی: دزد، پسربچه نیست.

.

.

.

.

.

.

.

جواب ها

۱- سم در خامه ی شیرین بود.

۲- کریس دروغ می گوید. بعد از یک هفته سرگردانی در جنگل، چطور صورتش اصلاح شده و هیچ ریشی ندارد؟

۳- جِف قاتل مایک است. اما از کجا باید این را بفهمیم؟

جک قاتل نیست، چون برادر قاتل است.

دَن قاتل نیست چون در ماراتن شرکت کرده، در حالی که قاتل به تازگی یک پایش قطع شده.

بِن قاتل نیست چون تازه با جک آشنا شده، در حالی که جک و قاتل با هم بزرگ شدند.

ما می دانیم که جِف هنوز زنده است چون می خواهد کامپیوتر جدید بِن را هفته ی دیگر برایش نصب کند.

مایک با جک بزرگ نشده.

اگر جک، دَن، بِن و جِف هنوز زنده هستند، پس مایک مرده است.

تنها نتیجه ای که می توان گرفت این است که جِف قاتل بوده است.

۴- کسی که ویلچر دارد.

۵- آخرین روزنامه ی موجود در کلبه روزنامه ی دوشنبه بوده و نبود روزنامه های سه شنبه و چهارشنبه نشان می دهد که پستچی از مرگ مرد ساکن کلبه خبر داشته و به همین خاطر برایش روزنامه ای نبرده.

۶- مرد یک بلیت رفت و برگشت برای خودش و یک بلیت یک طرفه برای دوستش گرفته بود.

۷- وقتی در کالیفرنیا تابستان است، در آرژانتین زمستان است. اما این مرد روی صورتش جای آفتاب سوختگی دارد، بنابراین او نه در آرژانتین، بلکه در کالیفرنیا بوده.

۸- جواب، زن سمت چپ یعنی A است.

کسانی که درآمد کمتری دارند، پول های خود را بیشتر صرف خریدن چیزهایی می کنند که آن ها را ثروتمندتر نشان دهد، مثل کفش های پاشنه بلند، لباس هایی که جلب توجه می کند (چه بهتر که برند لباس در چشم باشد) و آرایش غلیظ. این افراد معمولا بیشتر از درآمدشان خرج می کنند، بنابراین یک یخچال کاملا پر برای یک دختر تنها، همه چیز را معلوم می کند.

۹- دزد، زنی است که لباس زرد به تن دارد.

طبق راهنمایی، دزد، پسر بچه نیست. از طرفی، این اسباب بازی فروشی عروسک های کوچکی مثل خرس داخل کیف زن یا خرگوش داخل ساک مرد نمی فروشد.

این اسباب بازی فروشی توپ می فروشد و زنی که لباس زرد پوشیده یکی از توپ ها را زیر لباسش پنهان کرده، طوری که باردار به نظر برسد.

منبع: brightside
بدون نظر

ورود