داستان زندگی پل لِرو (Paul Le Roux) ما را به یاد فیلم های جنایی و ماجراجویانه هالیوود در مورد شخصیت های شرور دنیای مدرن می اندازد: یتیمی اهل زیمبابوه که به سلطان «دارک وب» (Dark Web) یا همان «وب تاریک» تبدیل شد. او سالانه صدها میلیون دلار از طریق فعالیت های مجرمانه اش در دارک وب بدست می آورد تا اینکه توسط نیروهای فدرال دستگیر شده و سپس به دستیگری دیگر مجرمان دنیای تاریک وب کمک کرد. او که لقب «جف بیزوسِ دارک وب» یا «جف بیزوسِ جنایات سازماندهی شده بین المللی» را یدک می کشید توسط یکی از زیردستانش و تنها به خاطر ۳۰ دلار لو داده شد.
طلوع و افول لرو، ۴۶ ساله، که از طریق فروش مواد مخدر، سلاح و حتی سرویس های آدم کشی در دارک وب توانسته بود سالیانه تا ۲۵۰ میلیون دلار نیز درآمد داشته باشد در کتابی با عنوان «Hunting Le Roux: The Inside Story of the DEA Takedown of a Criminal Genius and His Empire» توسط الین شانون تشریح شده است. سال گذشته، لرو در دادگاهی در نیویورک به برخی از جرم های خود اعتراف کرد، از جمله ادعای او مبنی بر فروش موشک به ایران، بارگیری مقادیر زیادی اسلحه از اندونزی، و قاچاق شیشه و متامفتامین از کره شمالی. او همچنین اعتراف کرد که مسئول دستکم ۵ قتل بوده، برای یک گروه ۲۰۰ نفره از شبه نظامیان سومالیایی اسلحه تامین کرده و در یک توطئه برای سقوط دولت قانونی شیسل دست داشته است.
در طول اعترافاتش، لرو وی در مورد محموله هایی که در طول سال ها فعالیتش در دارک وب قاچاق کرده سخن گفت: «پول نقد، مواد شیمیایی، مواد مخدر و طلا». همچنین لرو فعالیت خود در عرصه قاچاق اسلحه را نیز تایید کرده و وقتی از او پرسیده شد این محموله های سلاح را به چه کسانی می فروخته است چنین پاسخ داد: «شورشیان، رهبران شبه نظامیان جنگ طلب، خلافکاران و عموماً هر کسی که پول داشت». همچنین وی در اعترافات خود به استخدام ۳ آدمکش برای قتل یک زن فیلیپینی ثروتمند و فعال در حوزه خرید و فروش املاک در سال ۲۰۱۲ اعتراف کرد که فکر می کرد از او سرقت کرده است. همان سال بود که لرو توسط نیروهای مبارزه با قاچاق مواد مخدر ایالات متحده، موسوم به «DEA» در لیبریا دستگیر شد.
بیشتر بخوانید: پایان فرارهای «ال چاپو»؛ رهبر کارتل مخوف سینالوآ به زندان «آلکاتراز» فرستاده می شود
در واقع نیروهای فدرال توانسته بودند خود را در قالب رهبران کارتل مواد مخدر به لرو نزدیک کرده و با او یک قرار حضوری برای خرید محموله ای بزرگ از مواد مخدر بگذارند. در آن زمان لرو در برزیل به سر می برد اما از آنجایی که لرو پدری برزیلی داشت و قانون استرداد مجرمان دارای تابعیت برزیلی از جانب دولت این کشور به ایالات متحده وجود نداشت، ماموران او را به لیبریا کشاندند. لرو فکر می کرد که قرار است با نفرات ارشد کارتل مواد مخدر کلمبیا دیدار کند و این سفر را پذیرفت. رابطی که او را به دام انداخت یکی از زیردستان او بود که پذیرفته بود با پلیس فدرال برای دستگیری لرو همکاری نماید.
او ادعا کرد که رهبران کارتل مواد مخدر کلمبیا به ورود به عرصه خرید و فروش شیشه علاقه دارند اما پیش از هر معامله ای می خواهند رو در رو با لرو مذاکره کنند. لرو هیچ وقت خودش به این مذاکرات رو در رو نمی رفت و افراد و دستیارانش را به جای خود می فرستاد. اما این بار می ترسید که اگر خودش رأساً به دیدار رهبران کارتل نرود به آن ها بی احترامی کرده است. وقتی که لرو به هتل تعیین شده برای ملاقات در لیبریا رسید نمی دانست که او بزودی نزد یک مامور مبارزه با مواد مخدر برده خواهد شد.
در نهایت وی توسط ماموران لیبریایی دستگیر شده و علیرغم تلاش هایش برای دادن رشوه به پلیس، او را به ماموران مبارزه با مواد مخدر ایالات متحده تحویل دادند. وی در ایالات متحده پذیرفت که در ازای کاهش اتهاماتش با نیروهای فدرال همکاری کرده و دیگر همدستانش را در عرصه شرارت و خلافکاری در مقیاس بین المللی لو دهد. جالب این که در همان لحظات اولی که لرو متوجه شد به دام افتاده سعی کرد خود را به مردن بزند و ماموران مجبور شدند او را علیرغم وزن سنگینی که داشت (نزدیک به ۱۶۰ کیلوگرم) بلند کرده و به هواپیما منتقل کنند. قبل از ورود به عرصه خلافکاری بین المللی در دارک وب، لرو یک برنامه نویس نابغه بود که نرم افزارهای رمز نگاری متعددی را در دهه ۱۹۹۰ توسعه داده بود.
اما در اواخر دهه ۲۰۰۰ بود که او به استفاده از نبوغ خود در عرصه برنامه نویسی و دنیای دارک وب برای خرید و فروش غیرقانونی مواد مخدر، سلاح و خدماتی شبیه مافیا مانند دریافت پول برای کشتن افراد روی آورد. لرو تیمی از قاتلان اجیر شده در ۴ قاره جهان داشت که آماده وارد عمل شدن با اشاره او بودند. هدف وی، به گفته خودش، ساخت «یک فروشگاه آنلاین بزرگ با هدف فروش هر چیزی که ممکن است فردی بخواهد» بود. لرو در زندگی شخصی اش نیز شرایط خوبی نداشت. او دو بار ازدواج کرده و هر بار از همسرش جدا شده بود و برخی بر این باورند که وی از طریق روابطش با همسران، معشوقه ها و نامزدهایش دستکم ۱۱ فرزند در چندین کشور مختلف داشته است.
همچنین او خانه های متعددی در فیلیپین، هنگ کنگ و دیگر کشورهای جهان داشت. وقتی که او را در لیبریا دستگیر کرده و سوار بر هواپیما به سمت نیویورک می بردند، لرو که دیگر راه فراری برای خود نمی دید چنین گفت: «خوب نقشتان را بازی کردید، دوستان… اما اگر دنبال من بوده اید مشخص است که دنبال چیزهای بزرگ تری هستید». در ادامه لرو پذیرفت که در ازای مصونیت محدود و کاهش دوران محکومتیش با نیروهای فدرال همکاری کند و از این طریق بسیاری از همکاران او که فکر نمی کردند لرو با ماموران دولت کار می کند دستگیر شدند.
بر اساس توافقی که بین او و ماموران فدرال صورت گرفته، تا زمانی که رسیدگی به پرونده تمامی کسانی که لرو در دستگیری آن ها نقش داشته به سرانجام نرسد، او دادگاهی نخواهد شد؛ هر چند وی برای اتهاماتش بین ۱۰ سال زندان تا حبس ابد محکومیت خواهد گرفت. به همین دلیل لرو سال هاست که در بازداشت نیروهای فدرال به سر برده و دادگاهی نشده است هر چند در سال ۲۰۱۳ آزادی موقت گرفته و تحت نظر زندگی می کند. قرار است مایکل مان، کارگردان سرشناس سینمای هالیوود از روی کتاب گفته شده، فیلمی در مورد پل لرو بسازد. سریالی با عنوان «مغز متفکر» (The Mastermind) نیز از روی داستان پل فرو و فعالیت های شرورانه اش در دارک وب ساخته شده است.
بیشتر بخوانید: اعترافات شوکه کننده در دادگاه «ال چاپو»؛ از رشوه به رییس جمهور مکزیک تا فرار از وان حمام
پادکست چنل بی هم تو هشت قسمت جذاب کل داستان پاول لرو رو با هیجان خاصی تعریف کرده، من خیلی وقت پیش باهاش آشنا شدم و هرکس ک این مقاله رو خوند و علاقمند بود حتمن اون گزارش مفصل رو. گوش کنه و لذت ببره، این بشر خیلی عجیب بود