نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی؛ ما همه با هم هستیم

گفتگوی تمدن‌ها در حوادث سال ۸۸

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی؛ ما همه با هم هستیم

امیر یوسفی کارگردانی است که تا به امروز هست فیلم سینمایی ساخته و هر سه آنها برای اکران شدن سالیان سال با وزارت ارشاد و مسئولان سینمایی کشور جنگیده‌اند تا بتوانند پای خود را به سینماها باز کنند. خواب تلخ و آتشکار دو فیلم قبلی گذشته یوسفی با مضامین جنجالی ساخته شدند و هر یک توانستند بعد از چند سال و با ممیزی‌هایی اکران شوند. یوسفی بیشتر از آنکه یک کارگردان فنی خوب باشد؛ قصه‌گوی بی‌نظیری است و می‌تواند روایتی را برایمان به تصویر بکشد که از شنیدن و دیدنش مبهوت شویم، اما از نه از حیث فنی و یا جلوه‌های بصری بلکه به خاطر محتوای قصه.

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی

فیلم آشغال‌های دوست داشتنی بعد از هفت سال توانسته اکران شود و باید تلاش فیلمساز و تهیه کننده اثر در این سال‌ها را ستایش کرد. فیلم با برچسب روایات سال ۸۸ در بین مردم شناخته می‌شد و شخصا تصور می‌کردم با اثری روبرو هستم که می‌خواهد حوادث سال ۸۸ را مستقیما نشان دهد و بیننده را در دل یک تریلر سیاسی قرار دهد. حال که فیلم اکران شده، می‌توان ادعا کرد که دولتمردان و مسئولان سینمایی که نه دو دولت‌های قبلی و نه در دولت تدبیر و امید اجازه اکران به فیلم ندادنند، ذره‌ای نگاهی منطقی به فیلم نداشتند و با آمدن اسم سال ۸۸، خط بطلان روی مجوزهای فیلم کشیدند. همه می‌دانیم در آن روزهای شلوغی، بحث‌های سیاسی بیشتر از همیشه داغ بود و همه جناح‌ها و باورهای سیاسی با یکدیگر بحث و جدل داشتند. ایران در سال ۸۸ و در ادامه آن، درگیر یک سری اتفاقات مهم سیاسی شد که تا امروز هم فراموش نشده و ترکش‌های آن همچنان در شریان‌های کشور وجود دارد.

امیر یوسفی هم در سال ۹۱ با همین دیدگاه و نگرشی که ایران نیاز به یک گفتمان سیاسی سالم دارد، نه یک دعوا، فیلمی ساخته که قصه آن در بستر سال ۸۸ روایت می‌شود و ربط مستقیم و خاصی به این حوادث ندارد. یوسفی در حقیقت فیلمی دلسوزانه برای کشور و تاریخ معاصر سیاسی کشور ساخته و گفتمان را رکن اصلی فیلم سیاسی خود قرار داده است. آشغال‌های دوست داشتنی یک دغدغه بسیار بزرگ بوده که در پرده سینما جان گرفته و در آن کشور ما ایران (که در فیلم در کالبد منیر خانم فرو رفته است) با فرزندانش به گفتگو می‌نشیند؛ ایرانی که نگران آنهاست و فرزندانش با عقاید و بینش‌های متفاوت با یکدیگر بحث می‌کنند.

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی

داستان فیلم امیر یوسفی در یکی از روزهای سال ۸۸ شروع می‌شود؛ در تیرماه آن سال که تظاهرات خیابانی و حجم بحث‌های سیاسی از در بین کاربران بسیار بالا بود. در همین روزهاست که منیرخانم، مادر یک شهید و همسر یک مرد طرفدار نهضت ملی که برادرش هم گرایشات کمونیستی داشته، با دیدن ضربدری روی درب خانه‌اش، می‌ترسد که ماموران پلیس به داخل خانه ریخته و تمام اسباب و اثاثیه را بگردند. این می‌شود که منیر خانم تصمیم می‌گیرد تا خانه را یک تفتیش کند و هر چه وسایل ممنوعه است را دور بریزد تا مبادا به دست ماموران بیفتد و بیچاره شود. تک تک فرزندان و شوهر خدابیامرزش در این خانه وسایلی داشتند که احتمالا می‌تواند دردسر ساز باشد و او باید کل خانه را بگردد تا بتواند آنها را پیدا کند و به داخل کیسه زباله بیندازد.

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی

منیر خانم که قبل‌تر هم سابقه صحبت کردن با قاب عکس‌های منزل خود را داشته، این بار هم در این کنکاش و واکاوی منزل با قاب‌های عکس منزل خود به صحبت می‌نشیند؛ قاب‌های عکسی که هر یک متعلق به فرزندانش، شوهر و بردارش هستند و با او برای رسیدن به وسایل ممنوعه به گفتگو می‌نشینند. منیر خانم از فرط تنهایی خود در توهم‌های خود با این قاب‌ها حرف می‌زند اما صحبت‌های رد و بدل شده در بین این قاب تصاویر، به شدت واقعی هستند.

فیلم آشغال‌های دوست داشتنی درباره آشغال‌هایی است (موارد ممنوعه‌ای از سوی حاکمیت، از نوار ابی خواننده گرفته تا کتاب‌های سیاسی) که دوست داشتنی هستند. همین موضوع و نامگذاری فیلم از ذوق و مهارت فیلمساز در روایت قصه خود خبر می‌دهد. فیلمساز به زیرکی تمامی موارد ممنوعه را تشبیه به یک سری آشغال دوست داشتنی می‌کند و در کنار این موضوع هم با به حرف در آوردن هر یک از کاراکترهای خود (که نگرش‌های سیاسی مختلفی دارند) صحبت‌هایی را از زبان آنها جاری می‌سازد که حرف حساب است. همه این افراد داخل عکس مرده‌اند به جز یکی از پسرهای منیر خانم که در فرنگ زندگی می‌کند و قرار است به زودی به ایران بیاید. این پسر (که نماد نسل کنونی و زنده ایران و نماینده مردم است) در کنار بقیه کاراکترها که هر یک نمادی از یک قشر سیاسی هستند، قصه‌ای جذاب را در فیلم روایت می‌کنند. عدم وجود یک کاراکتر که نماد جامعه بزرگی از اصلاح‌طلبان باشد هم در فیلم کمی عجیب است ولی می‌توان اینگونه برداشت کرد که فرزندان منیر خانم در واقعیت (هدیه تهرانی) این کاراکترها هستند که یا فیلمساز به آنها کمتر پرداخته یا اینکه دچار تیغ ممیزی سانسور شده‌اند.

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی

فیلمی که امروز در سینماها به اکران در آمده، مشخصا با سانسورهایی روبرو شده و حتی در برخی موارد صدای بازیگران و دیالوگ‌ها با یکدیگر همخوانی ندارد. با این وجود همچنان تاکید می‌کنم که فیلم روی لبه خط قرمز سیاست راه رفته و تبدیل به شعارنامه‌ای علیه حاکمیت نمی‌شود. یوسفی با اینکه نه تصاویر و قاب بندی‌های جذابی در فیلم به کار گرفته و نه از موسیقی متن جذابی استفاده کرده  (البته موسیقی انتهایی فیلم بجاست و هوشمندانه انتخاب شده است) اما توانسته فیلمنامه‌ای جذاب بنویسد که بازهم با وجود اشکالاتش، بتواند مخاطب را به دنبال خود بکشاند. فیلمنامه یوسفی از ضعف پرداخت کاراکتر (بخصوص در نقش‌هایی که هدیه تهرانی و نگار جواهریان بازی می‌کنند.) رنج می‌برد اما به جایش می‌تواند با مطرح کردن یک سری موضوع سیاسی قوی کار خود را درست پیش ببرد.

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی

فیلم درباره تقابل میان نسل ها و تفکرات گوناگون در بستر یک خانواده است و اغلب رویدادهای فیلم نیز بصورت نمادین روایت می شوند و ماجراهایی که توسط خود فیلمساز خلق می‌شود (مانند رابطه عاشقانه برادر منیر) هم آنچنان جان نمی‌گیرند که بتوانند به صورت یک داستانک فرعی و قوی خودنمایی کنند. یوسفی بیشتر از آنکه یک داستان خلق کند، شخصیت‌های مختلفی از تیپ‌های سیاسی گوناگون را کنار هم قرار داده و خلاقیتش را به دیالوگ‌نویسی برای این افراد خرج کرده است. این شخصیت‌ها آشنا هستند و هر تماشاگری بارها و بارها با آنها روبرو شده و می‌تواند حرف‌های آنها را هضم کند و در کنار این موضوع، به نگرش نسبتا جدید یوسفی هم نگاهی داشته باشد. نگاه جدید امیر یوسفی برای سال‌هایی که ایران در تب و تاب سیاست می‌سوخت همچنان دعوت به گفتگو و مصالحه است و با همین گفتگو هم توانسته آخر سر فیلم خود را روانه اکران کند.

نقد فیلم آشغال‌های دوست داشتنی

آشغال‌های دوست‌داشتنی نه سیاه‌نمایی می‌کند و نه آنچنان شعار می‌دهد بلکه گفتگوی تمدن‌ها را نشان می‌دهد که با وجود عقاید گوناگون در شعرخوانی بهاران خجسته باد با یکدیگر همصدا می‌شوند. این موضوعات ریز و دوست‌داشتنی در فیلم جدید امیر یوسفی به کرات به چشم می‌آید و بیننده تیزبین را غرق لذت می‌کند. فیلم مشکلات متعددی دارد و نمی‌توان منکر آنها شد اما ساخته شدن آشغال‌های دوست داشتنی برای سینمای ایران واجب بود و اکران آن در همان سال‌ها می‌توانست نقش مرهمی قوی را برای شرایط التهاب بخش ایجاد کند؛ مرهمی که امروزه به سینما رسیده اما کمی تا قسمتی حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب را دارد.

مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود