در گذشته دنیا درگیر آفت بزرگ تبعیض نژادی شده بود، معضلی که باعث تباهی زندگی میلیون ها نفر در سراسر دنیا شد. اما از قرار معلوم، امروزه پدیده ی دیگری به نام «ظاهر پرستی» جای آن را گرفته است. منظور از ظاهر پرستی، رفتار تبعیض آمیز با کسانی است که از جذابیت ظاهری کمتری برخوردارند. تحقیقات نشان می دهد افراد زیبا و جذاب از شانس بیشتری برای رسیدن به موفقیت، برخورداری از یک شغل خوب و راه اندازی کسب و کار برخوردار هستند. در ادامه با پدیده ی ظاهر پرستی بیشتر آشنا خواهیم شد و می خواهیم ببینیم بین ظاهر افراد و موفقیت آن ها در زندگی چه ارتباطی وجود دارد.
در باب پدیده ی ظاهر پرستی
تحقیقی در آمریکا نشان داده تبعیض ظاهری معضلی فراگیرتر از تبعیض نژادی است.
حتی برای این پدیده اصطلاحی به نام «ظاهر پرستی» (Lookism) وجود دارد، به این معنی که کسانی که از زیبایی ظاهری کمتری برخوردارند، شانس کمتری برای راه اندازی کسب و کار و در مجموع دستیابی به موفقیت دارند.
این اصطلاح اولین بار در سال ۲۰۱۶ به دنبال اتفاقی در یک از شرکت های آمریکایی، به طور گسترده مورد استفاده گرفت. ماجرا از این قرار بود که یکی از شرکت های بزرگ آمریکا، کارمند زن خود را تنها به دلیل اینکه از پوشیدن کفش پاشنه بلند خودداری کرده بود، بدون پرداخت حق و حقوقش اخراج کرد.
شاید ظرف ۱۰ سال آینده قوانینی وضع شود که شرکت ها و مؤسسات را از تعیین اصول پوشش سازمانی یا ملزم کردن استفاده از یک نوع آرایش یا مدل موی خاص برای کارکنان خود منع کند، اما در حال حاضر ممکن است کسی صرفاً به خاطر گشادی زیاد لباس یا کافی نبودن جذابیت لبخندش، استخدام نشود.
واکنش مغز به زیبایی
ما همان واکنشی را به زیبایی داریم که یک شخص گرسنه به غذا دارد. تحقیقات دانشمندان آمریکایی نشان داده وقتی شخصی با یک صورت زیبا مواجه می شود، همان قسمت هایی از مغز او فعال می شود که در مغز یک شخص گرسنه در مواجهه با غذا یا یک شخص قمارباز در مواجهه با پول فعال می شود. بنابراین تأثیری که زیبایی بر ما می گذارد تا حدودی خارج از کنترل ما است.
دانشمندان جذابیت زیبایی برای ما را امری بیولوژیک و نه اجتماعی می دانند. نوزادان تازه متولد شده با آنکه هیچ تجربه ی اجتماعی ای ندارند، مدت زمان بیشتری به تصاویر افراد زیبا نگاه می کنند.
برداشت اولیه یعنی همان ذهنیتی که در اولین دیدار با کسی، در مورد آن شخص در ما شکل می گیرد، عکس العمل خودکار مغز ما است. پدیده ی «خطای هاله ای» زمانی رخ می دهد که نکته ای جزئی را مبنای قضاوت خود قرار می دهیم و بر اساس آن درباره ی چیزی نتیجه گیری می کنیم. برای مثال، اگر کسی از جذابیت ظاهری برخوردار باشد، ما به طور خودکار دچار این قضاوت عجولانه می شویم که آن شخص باهوش، مهربان و با استعداد است.
موارد زیر نمونه هایی از تأثیر پدیده ی خطای هاله ای بر ما هستند که دانشمندان در تحقیقات خود به آن ها پی برده اند:
- زنانی که آرایش متوسطی دارند، جذاب تر و ماهرتر تلقی می شوند و کار با آن ها راحت به نظر می رسد.
- کسانی که چهره ی قرینه ای دارند، افراد سالم تری به نظر می رسند.
- افراد غریبه در صورت داشتن زیبایی ظاهری، قابل اعتمادتر به نظر می رسند.
- اگر متهم شخص زیبایی باشد، احتمال مدارای هیئت منصفه ی دادگاه در صدور حکم برای او بیشتر می شود.
- جذابیت های ظاهری استادان به دانشجویان انگیزه می دهد بهتر درس بخوانند.
- احتمال اعطای وام به افرادی که هم از چهره ای زیبا و هم از اندام خوبی برخوردارند، بیشتر است.
مسبب وقوع چنین مواردی، استانداردهایی است که به دست آگهی های تبلیغاتی و فیلم ها درباره ی زیبایی ایجاد شکل گرفته. گرچه مدتی است که برندهای بزرگ دنیا رویه ی جدیدی را در پیش گرفته اند و سعی دارند به جای مدل های بی عیب و نقص، از افرادی استفاده کنند که ویژگی های واقع بینانه تری دارند، اما حقیقت آن است که این کلیشه ها تا عمق ذهن ما رسوخ کرده اند.
نقش جامعه در گرفتار شدن ما به تب تند زیبایی
مسأله ی تب زیبایی، پدیده ی نوظهوری نیست. مصریان باستان لوازم آرایشی ای شبیه به آنچه که امروزه استفاده می شود داشتند. بعد از اختراع دوربین عکاسی، استفاده از لوازم آرایشی به میزان چشمگیری افزایش یافت. بازار لوازم آرایشی امروزه رونق بسیار زیادی دارد و پیش بینی شده است این بازار تا سال ۲۰۲۳ از رشدی ۷/۵ درصدی برخوردار شود.
برخورداری از یک ظاهر زیبا و جذاب در حال تبدیل شدن به یک ضرورت است و احساس نیاز به آن روز به روز افزایش می یابد. کره ی جنوبی به پایتخت جراحی های زیبایی دنیا تبدیل شده است. تبعیض ظاهری در این کشور بیشتر از هر جای دیگری وجود دارد و این مسأله روی عزت نفس، سلامت و حتی شاخص توده ی بدنی افراد تأثیر گذاشته است.
بهای سنگینی که برای این تب تند می پردازیم
احتمال دعوت شدن به مصاحبه های کاری برای افراد زیبا بیشتر است. دانشمندان در تحقیقی از شرکت کنندگان خواستند خود را فرد استخدام کننده تصور کنند و دو رزومه ی کاری که حاوی تصویر متقاضیان کار بودند را مورد بررسی قرار دهند. اگر رزومه ای خوب بود، شرکت کنندگان تحقیق، او را برای مصاحبه ی کاری انتخاب می کردند. اما اگر هیچ کدام از رزومه ها ویژگی خاصی نداشتند، هر چه ظاهر متقاضی جذاب تر بود، احتمال انتخاب شدنش بیشتر می شد.
ویژگی های ظاهری، برداشت ما از حرفه ای بودن را تغییر می دهند. دانشمندانی که از زیبایی ظاهری برخوردارند برای مردم جالب تر هستند و در نتیجه، علاقه ی بیشتری به مطالعه ی تحقیقات آن ها وجود دارد. اما در عین حال، هر چه کارشناسی جذاب تر و خوش صحبت تر باشد، کمتر ماهر به نظر می رسد. این حقیقت ثابت می کند که برخورداری از زیبایی ظاهری اگر برای یک شغل ضروری باشد این ویژگی می تواند در آن شغل به فرد کمک کند، اما اگر فرد شغلی داشته باشد که ویژگی های دیگری در آن ارزشمند محسوب می شوند زیبایی ظاهری می تواند تبدیل به یک مشکل شود.
در میان نامزدهای پست های سیاسی، آن هایی که از زیبایی ظاهری برخوردارند، ۲۰ درصد بیشتر رأی می آورند. احتمالاً علت این مسأله آن است که سیاستمداران چهره های مردمی محسوب می شوند و بر اساس ظاهر و رفتار آن ها است که حس اعتماد به آن ها در مردم شکل می گیرد. هیچ کسی علاقه ای ندارد درباره ی ریزه کاری های دیپلماسی، اقتصاد خرد و ژئوپولتیک چیزی بداند. نتیجه گیری از روی تصویر نامزدها بسیار راحت تر به نظر می رسد.
بین زیبایی ظاهری افراد و پاداش ها و جریمه های دریافتی آن ها ارتباط وجود دارد. زنانی که جذابیت ظاهری بیشتری دارند، به طور متوسط، ۸ درصد بیشتر درآمد دارند و زنانی که آن ها را از نظر ظاهری «زیر متوسط» می دانند، حدود ۴ درصد از حقوق خود را بابت جریمه ها از دست می دهند. مردان جذاب ۴ درصد بیشتر از مردانی که آن ها را غیر جذاب می دانند کسب درآمد می کنند (مردان غیر جذاب ۱۳ درصد از حقوق خود را بابت جریمه ها از دست می دهند).
افراد زیبا فروش بیشتری دارند. مشاورین املاکی که از جذابیت ظاهری برخوردارند درآمد بیشتری دارند و بیشتر از سایرین از ظاهر خود به عنوان یک امتیاز در میان توانایی های حرفه ای شان بهره می برند.
به عقیده ی روانشناسان، ظاهر پرستی و توجه و علاقه ی بیش از اندازه به ظاهر، یک بیماری روانی است که تمام جوامع را درگیر کرده است و تحقیقات نشان داده این مسأله منجر به بروز افسردگی، اختلالات غذایی، مشکلات شناختی و از دست رفتن وقت و هزینه می شود.
حقیقت تلخ…