هشدار اسپویل: در ادامه این مطلب به نکاتی از فصل جدید «بازی تاج و تخت» اشاره می شود که ممکن است باعث اسپویل شدن ماجراهای این سریال شود.
در زمان نوشتن این مطلب بیش از ۲۴ ساعت از انتشار اپیزود دوم فصل هشتم و پایانی سریال «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) با عنوان «شوالیه هفت قلمرو پادشاهی» (A Knight of the Seven Kingdoms) می گذرد. پیش بینی اینکه در ادامه سریال چه رخ می دهد بسیار دشوار است، چیزی که در مورد ۷ فصل پیشین داستان نیز موضوعیت داشته و بارها و بارها مخاطبان سریال سورپرایز شده اند. اما اکنون که نسخه سریالی از نسخه کتابی جلوتر رفته شرایط برای پیش بینی وقایع بیش از پیش سخت تر شده است.
اپیزود دوم فصل پایانی «بازی تاج و تخت» که یکشنبه شب گذشته منتشر شد نیز با سکانس رمانتیک بین آریا استارک و گندری و صحنه عاطفی که در آن جیمی لنیستر طی مراسمی ساده برین اهل تارث را به مقام شوالیه هفت قلمرو پادشاهی رساند بار دیگر تماشاگران سریال را شگفت زده کرد و با یک سکانس پایانی دلهره آور و در یک قدمی شروع نبرد آخر الزمانی بین زندگان و مردگان، مخاطبان سریال را در زمین و آسمان به حال خود رها کرد تا دلهره ما برای اطلاع از اتفاقات ادامه داستان تا هفته آینده ادامه داشته باشد. با این وجود در این اپیزود اتفاقاتی رخ داد و دیالوگ هایی رد و بدل شد که شاید اسپویل کننده اتفاقات آخر داستان باشد.
ترانه ای پر از آشفتگی و هرج و مرج که توسط پادریک، نوکر شخصی برین، خوانده شد می تواند اشاره ای به پایان ماجراهای این فصل و کل سریال باشد و بتوان شخصی که در نهایت زنده مانده و بر آیرون ثرون تکیه می زند را از لابلای مصراع های آن پیدا کرد. این سکانس موزیکال زمانی رخ می دهد که پادریک، برین، جیمی، تورموند غول کش، تیریون لنیستز و سر داووس سی وورث در اطراف یک آتش و در شبی که انتظار ورود وایت واکرها و لشکر مردگانشان را می کشند جمع شده اند. آن ها میگساری می کنند و نبردهای گذشته شان را به خاطر می آورند و به طور کلی می خواهند آخرین شب زندگی شان که می توانند همه در کنار هم باشند را خوش بگذرانند.
وقتی که شرابشان ته می کشد و همه می خواهند بروند و آخرین (شاید) استراحت زندگی شان را بکنند، تیریون از همه می خواهد که کمی بیشتر دور هم مانده و می خواهد که یکی آوازی بخواند. هیچ کس آواز نمی خواند تا اینکه پادریک شروع به خواندن ترانه ای حزن انگیز می کند: «در دربار بلند پادشاهانی که رفته اند، جنی با با ارواحش می رقصد، آن هایی که از دست داده و آن هایی که یافت است و آن هایی که بیش از همه او را دوست داشته اند». او آوازش را چنین ادامه می دهد: «آن هایی که برای مدت طولانی رفته بودند، اسمشان را به خاطر نمی آورد، آن ها روی سنگ مرده قدیمی دور او می رقصیدند، تمام غصه ها و دردهایش را از او دور می کردند، و او هیچگاه نمی خواست برود، هیچ وقت نمی خواست برود…».
«ترانه جنی» (Jenny’s Song) در مجموعه رمان های «ترانه از یخ و آتش» (A Song of Ice and Fire) نوشته جورج آر آر مارتین که این سریال بر اساس آن ها ساخته شده، به عنوان یکی از محبوب ترین ترانه های ارواح های هارت معرفی می شود. جنی نیز همان جنی اهل اولد استونز است، یکی از دوستان روح های هارت و زنی دون پایه که با شاهزاده دانکن تارگرین ازدواج می کند. ازدواج این دو که با رضایت شاه ایگان تارگرین، پدر دانکن، همراه نمی شود و این موضوع باعث می شود که شاهزاده دانکن که قبلاً با دختر لیونل برثیون نامزد شده بود، از وراثت تاج و تخت تارگرین ها کنار گذاشته شود. به همان شکلی که جیمی لنیستر برای حفاظت از رابطه شنیع عاشقانه خود با خواهرش سرسی، مجبور می شود برن استارک را از بالای برج وینترفل پایین بیندازد، شاهزاد دانکن نیز تصمیمی شجاعانه گرفته و برای ازدواج با جنی از تاج و تخت می گذرد.
کارهایی که این دو برای عشق کردند! اگر چه داستان دانکن و جنی شباهت بسیری با آنچه که در فصل اول «بازی تاج و تخت» برای جیمی و سرسی رخ داد دارد که هر دو زوج برای بودن در کنار هم دست به هر کاری زدند، بلکه می توان آن را با سرنوشت دو تارگرین دیگر نیز مرتبط دانست: جان اسنو که اکنون همه می دانیم نام واقعی او ایگان تارگرین است و دنریس تارگرین. در طی اپیزود دوم، جان اسنو واقعیت را برای معشوقه اش فاش می کند و می گوید که او در واقع یک تارگرین و برادرزاده دنریس بوده و دنریس نیز عمه اوست. بدین ترتیب جان اسنو به عنوان فرزند قانونی ریگار تارگرین و لیانا استارک وارث قانونی تاج و تخت وستروس است زیرا تنها نواده مذکر باقیمانده از خاندان تارگرین و آریس تارگرین (پادشاه دیوانه و آخرین پادشاه از خانواده تارگرین ها که توسط جیمی لنیستر به قتل می رسد) محسوب می شود و برای پادشاهی بر دنریس ارجحیت دارد.
این که پادریک تنها لحظاتی قبل از مکالمه افشاگرانه بین جان اسنو و دنریس آهنگ «ترانه جنی» را می خواند می تواند اشاره ای به اتفاقات پایان داستان داشته باشد: شاید جان اسنو برای ماندن با دنریس مجبور شود از حق قانونی خود بر تاج و تخت آیرون ثرون دست بکشد، درست همان کاری که دانکن برای جنی کرد. البته به نظر نمی رسد که تا اینجای داستان پادریک چیزی از دودمان و هویت واقعی جا اسنو و داستان جنی و دانکن بداند اما معانی پنهان بیشتری در این ترانه وجود دارد که این ایده را تقویت می کند که جان در انتهای داستان و در صورت زنده ماندن از آیرون ثرون دست می کشد تا با دنریس ازدواج کند یا دستکم رابطه اش را با او حفظ کند.
روح های هارت نیز یک جادوگر رازآلود بوده که گفته می شود اولین شخصی بوده که پیش بینی کرده آریس و ریلا تارگرین (والدین دنریس تارگرین و پدربزرگ و مادربزرگ واقعی جان اسنو) راه را برای شاهزاده وعده داده شده باز خواهند کرد و این شاهزاده از طریق خونی با آن ها مرتبط خواهد بود. ریگار تارگرین (برادر دنریس و پسر آریس و ریلا تارگرین) همواره به این پیشگویی معتقد بود و فکر می کرد که خود او شاهزاده موعود است که در نهایت بر آیرون ثرون خواهد نشست.
بر اساس این پیشگویی، شاهزاده موعود در میان نمک و دود به دنیا خواهد آمد و نکته جالب این است که در روزی که ریگار تارگرین (پدر جان اسنو) به دنیا آمد، قصر تابستانی خاندان تارگرین با نام «سامرهال» در آتش سوخت (نماد دود) و بسیاری برای کسانی که در طی این حادثه جان باختند گریه می کردند (نماد نمک). علاوه بر این ریگار بر این باور بود که اگر خود او شاهزاده موعود نباشد یکی از فرزندانش این عنوان را خواهند داشت. گفته می شود که ریگار کاملاً بر این باور بود که او شاهزاده موعود است و به احتمال زیاد او کسی بود که «ترانه جنی» را نوشته است. در کتاب های «ترانه ای از یخ و آتش»، چنین آمده که در طی «مسابقات هرنهال» (Tourney of Harrenhal)، جنی آهنگی برای لیانا استارک اجرا می کند و بعید نیست که این ترانه همانی باشد که پادریک در اپیزود دوم فصل پایانی «بازی تاج و تخت» خوانند.
اما سوال این است که چگونه تمامی این ماجراها می تواند به هم مرتبط باشد؟ در ادامه سعی می کنیم برایتان توضیح دهیم.
پادریک ترانه ای می خواهند که مربوط به شخصیت جنی است، زنی که شوهرش به خاطر عشق به او تصمیم گرفت دست از ادعای قانونی خود بر آیرون ثرون بکشد. گمان می رود که روح های هارت همان زنی باشد که در مرسام ازدواج با دانکن، جنی را همراهی می کرد و همان جادوگری که پیشگویی کرد شاهزاده موعود از نوادگان آریس و ریلا تارگرین خواهد بود. همچنین گمانه زنی ها تا آنجایی پیش می رود که ریگار تارگرین که از قبل به این نتیجه رسیده بود که او خود شاهزاده موعود است، «ترانه جنی» را نوشته و برای لیانا می خواند، زنی که ریگار به خاطر او ازدواجش با الیا مارتل را به هم زد و این شباهت کاملی با داستان جنی و دانکن دارد.
بعد از پایان ترانه پادریک، بلافاصله سکانس رویارویی جان اسنو و دنریس تارگرین در سردابه ای وینترفل رخ می دهد. در حالی که این دو در مقابل مجسمه لیانا استارک ایستاده اند، دنریس می گوید که برادرش ریگار «آواز خواندن را دوست داشت». به دلیل ارتباط نزدیک جنی با پیشگویی در مورد شاهزاده موعود، احتمال این موضوع وجود دارد که «ترانه جنی» بیشتر در مورد این پیشگویی باشد تا خود جنی. نکته دیگر این که با پایان ترانه پادریک، بلافاصله شاهد سکانس صحبت دنریس و جان هستمیم که آخرین نوادگان زنده آریس و ریلا هستند، خواهر و پسر مردی که باور داشت خود یا یکی از پسرانش شاهزاده موعود خواهد بود. علاوه بر این، «ترانه جنی» داستان یک وارث قانونی و مشروع برای آیرون ثرون را روایت می کند که برای عشق دست از همه چیز می کشد. جان، پسر ریگار، احتمالاً هم شاهزاده موعود است و هم کسی که مانند دانکن که از نیاکانش بوده، ادعا و حق خود در مورد پادشاهی را برای بودن در کنار دنریس تارگرین کنار می گذارد و «ترانه جنی» می تواند اشاره ای به این اتفاق در پایان ماجرا باشد.
البته این ایده و سناریویی بسیار پیچیده است که با کنار هم گذاشتن رازها و ارجاعات مختلف نسخه کتابی و سریالی بدست می آید و ثابت می کند که دیوید بنیاف و دن ویز هنگام ساخت فصل هشتم «بازی تاج و تخت» پیشگویی ها در مورد شاهزاده موعود را در ذهن داشته اند. نمی توان با اطمینان از تاثیر «ترانه جنی» بر پایان ماجراهای «بازی تاج و تخت» گفت یا اینکه آیا جان اسنو در پایان داستان عشق را بر پادشاهی ترجیح می دهد یا خیر اما این شانس وجود دارد که این ترانه رازآلود اشاراتی به پایان ماجراها داشته باشد. حتی اگر مشخص شود «ترانه جنی» چیزی جز یک آهنگ هماهنگ با فضای احساسی داستان در این مرحله از «بازی تاج و تخت» نبوده است، دنیل پورتمن (بازیگر نقش پادریک) می تواند به خاطر صدای زیبایش مورد تحسین قرار گیرد.
عکس کاور خودش حالگیریترین اسپویل بود واسم خدا لعنتتون کنه