تنهایی با جسم و ذهن ما چه می کند؟ از پرخوری تا محتاط شدن

تنهایی با جسم و ذهن ما چه می کند؟ از پرخوری تا محتاط شدن

احتمالاً همه ی آدم ها، دست کم در مقطعی از زندگی شان، احساس تنهایی کرده اند. بعضی ها شاید کسی را نداشتند که با او به سینما بروند و بعضی ها هم کسی را برای حرف زدن نداشتند. هر کس به شکل متفاوتی، تنهایی را در زندگی خود احساس می کند. اما بیشتر ما وقتی با تنهایی مواجه می شویم، اصلاً نمی دانیم باید با آن چه کنیم. در نتیجه، شروع به پرخوری می کنیم، شب ها خوابمان نمی برد و به این نتیجه می رسیم که تنهایی اصلاً سرنوشت ما بوده. اما این ها همه ی آن چیزی نیست که احساس تنهایی با جسم و ذهن ما می کند. در ادامه با تأثیرات تنهایی بر ذهن و بدن بیشتر آشنا خواهیم شد.

۱- همیشه احساس گرسنگی می کنید

تأثیر تنهایی بر جسم و ذهن

افراد زیادی هستند که در مواقعی که دچار مشکلی می شوند یا احساس نگرانی و اضطراب می کنند، به پرخوری روی می آورند. آن ها توانایی کنترل خود را ندارند و گرچه برای مدت کوتاهی حال بهتری پیدا می کنند اما بعد از آن، حتی بیشتر از قبل احساس گرسنگی می کنند. این افراد در حقیقت به طور ناخودآگاه سعی دارند با خوردن یک چیز خوشمزه کاری کنند که زندگی برایشان آسان تر به نظر برسد. در آن لحظه در بدن هورمون گرسنگی یعنی گرلین تولید می شود. دانشمندان برای پی بردن به رابطه ی میان هورمون گرسنگی و تنهایی دست به تحقیقی زدند. آن ها متوجه شدند کسانی که خود را تنها می دانند، گرلین بیشتری در بدن آن ها تولید می شود.

۲- وقت زیادی را صرف خرید کردن می کنید

تنهایی همیشه هم نشانه های واضحی ندارد. تحقیقات نشان داده افراد تنها اغلب دوست دارند چیزی بخرند. آن ها روی مادیات تمرکز می کنند تا خلأ زندگی شان را پر کنند. بنابراین، اگر دوستی دارید که زیاد خرید می کند، ممکن است به خرید کردن اعتیاد نداشته باشد و فقط آدم تنهایی باشد.

۳- هیچ رویایی ندارید و نمی توانید برای دیگران خوشحال باشید

تنهایی طولانی مدت می تواند با افسردگی همراه شود. در این حالت، شخص دیگر احساس شادی نمی کند. این افراد باید تمام تلاش شان را برای خارج شدن از حالت افسردگی بکنند. به این افراد توصیه می شود که یاد بگیرند برای دیگران خوشحال باشند. این کار می تواند خود آن ها را هم خوشحال کند. به کسانی فکر کنید که حالا جایی هستند که شما دوست داشتید باشید، مثلاً در مهمانی، کنار دریا یا هر جا و موقعیت دیگری. خودتان را در کنار آن ها تصور کنید. یا فقط سعی کنید که از یک کشف علمی احساس خوشحالی کنید. چنین افکاری می تواند حال شما را بهتر کند.

۴- فکر می کنید تنهایی سرنوشت شما بوده

بعد از به هم خوردن رابطه ی عاطفی، ممکن است این احساس را داشته باشید که تنها انسان دنیا هستید و دیگر هرگز با هیچ کس دیگری اشنا نخواهید شد. در این مرحله شما به تدریج خودتان را در مشکل تان غرق می کنید. اما نباید این کار را انجام دهید. شما امروز تنها هستید، اما فردا ممکن است همه چیز به کلی تغییر کند.

۵- هیچوقت احساس آرامش نمی کنید

تنهایی دائمی، آدم ها را به شدت حواس جمع می کند. یک نظریه وجود دارد که می گوید آدم ها در دوران تنهایی کمتر محتاط هستند، اما این تصور کاملاً غلط است. وقتی کسی به تنهایی عادت می کند، دیگر فقط به خودش اعتماد می کند، شرایطی که عملکرد مغز را به شدت محتاطانه می کند. این مسأله البته نکته ی مثبتی نیست چون به همین دلیل فرد معمولاً نمی تواند احساس آرامش کند.

۶- به سختی به خواب می روید و از بی خوابی رنج می برید

آدم های تنها خواب خوبی ندارند و اغلب از بی خوابی رنج می برند. علت این مشکلات احتمالاً ناامنی روانی ای است که چنین افرادی احساس می کنند. وقتی دچار ترس می شویم، بدن ما کورتیزول یا همان هورمون اضطراب تولید می کند. سطح این هورمون در سیستم های بدنی افراد تنها بسیار بالا است.

۷- همه ی وقت آزادتان را صرف تماشای تلویزیون می کنید

یکی دیگر از نشانه های غیر واضح تنهایی، علاقه به تماشای تلویزیون است. آدم ها این کار را در حقیقت برای فرار از زندگی واقعی انجام می دهند. آن ها با تماشای فیلم ها و سریال های تلویزیونی، درون دنیای متفاوتی شیرجه می زنند که زندگی کامل و جالبی را به آن ها نشان می دهد. شخصیت های فیلم ها به راحتی به مشکلات شان غلبه می کنند و این دقیقاً همان چیزی است که آدم های تنها آرزو دارند که توانایی اش را داشته باشند. در حالی که آن ها باید روی دنیای حقیقی و زندگی واقعی خودشان تمرکز کنند.

۸- علاقه ای به وقت گذاشتن برای خودتان ندارید

آدم های تنها وقت گذاشتن برای خودشان را بلد نیستند و اصلاً نمی دانند چطور باید این کار را انجام دهند. به همین دلیل رنج می کشند و احساس افسردگی می کند. آن ها باید سعی کنند وقت های آزادشان را تا جای گهی می توانند با کارهای مختلف پر کنند. اما چرا باید چنین کاری کرد؟ در وهله ی اول، برای آنکه وقت کافی برای فکر کردن به چیزهای بد و آزار دهنده را نداشته باشند. علاوه بر این، آن ها باید یاد بگیرند از داشتن وقت آزاد خوشحال باشند.

۹- احساس می کنید هیچ کس به شما احتیاج ندارد

احساس ناامیدی می کنید، نمی دانید که اصلاً چرا زنده اید، حس می کنید به هیچ دردی نمی خورید… اگر چنین احساساتی دارید، باید سعی تان را بکنید و به یکی از دوستان قدیمی تان زنگ بزنید. آن ها شما را بهتر از هر کس دیگری می شناسند. صحبت کردن با کسی که به او احساس نزدیکی می کنید، به شما کمک می کند احساسات تان را بروز دهید، حال بهتری پیدا کنید و احساس تنهایی نکنید.

۱۰- خیلی وقت است که چیز جدیدی را تجربه نکرده اید

اولین قدم به سمت تغییر، سخت ترین قدم است. اما هر چه بیشتر از برداشتن این قدم طفره بروید، بیشتر درگیر مشکلات تان خواهید شد. درست است که بیرون آمدن از حاشیه ی امن خود کار سختی است، اما مهیج هم هست. شما با تجربه ی چیزهای جدید جنبه هایی از خودتان را می شناسید که اصلاً از وجودشان خبر نداشتید. این شناخت فایده ی زیادی دارد. اگر احساس می کنید که آمادگی تغییری را ندارید یا فکر می کنید که از وضعیت تان راضی هستید، باید مدت کوتاهی با خودتان تنها باشید. شاید شما از آن دست آدم هایی باشید که واقعاً مشکلی با تنهایی ندارند.

منبع: brightside
بدون نظر

ورود