چند وقت پیش تصاویری از پیرمرد ساکن یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد تاریخ تولد او سال ۱۲۶۶ خورشیدی است، یعنی ۱۳۲ سال پیش!
همین مساله روزیاتو را بر آن داشت تا سفری به روستای شاهحیدر، از توابع شهرستان خداآفرین در نزدیکی شهرستان کلیبر داشته باشد و از نزدیک پای صحبت مردی بنشیند که بر اساس مستندات موجود، نه تنها پیرترین مرد ایران، بلکه پیرترین انسان زنده جهان است.
پیش از این گفته میشد ماسازو نوناکا، مرد ۱۱۳ ساله اهل کشور ژاپن پیرترین مرد جهان است. اما اگر درستی مشخصات شناسنامهای آقای آصفی همدان تایید شود، عنوان پیرترین مرد جهان به وی تعلق میگیرد.
بر اساس مشخصات شناسنامهای محرم آصفی همدان دوم مهرماه سال ۱۲۶۶ شمسی در روستای همدان بخش مرکزی خداآفرین متولد شده. او پس از مدتی زندگی در روستاهای «پیرهادیان» و «عمارت» شهرستان خداآفرین، در نهایت در روستای «شاه حیدر» بخش منجوان شرقی این شهرستان ساکن شده است.
ما برای یافتن این پیرمرد از شهرستان کلیبر روانه جاده جانانلو شدیم، مسیری که کلیبر را به رود ارس و منطقهی بینهایت زیبای ارسباران میرساند. از روی نقشه میدانستیم که پس از رد کردن روستای عمارت، باید از سمت چپ جاده وارد جادهی منتهی به شاهحیدر شویم. اما هر چه جاده را ادامه دادیم نه تابلویی دیدیم و نه اثری از روستا تا در نهایت به شهرستان خداآفرین در انتهای مسیر رسیدیم.
در آنجا از محلیها نشانی دقیق روستا را جویا شدیم و بر اساس نشانیهای ظاهری و پس از دقت فراوان، جادهای تماما خاکی که ورودی روستا بود را یافتیم و وارد جاده فرعی شدیم. پس از عبور از روی رودخانه و گذشتن از میان گندمزار و درختان کاج، در انتهای مسیر خاکی به تابلوی بسیار کوچکی رسیدیم که ورود ما به «روستای شاهحیدر» را خوشآمد میگفت. در آنجا از کارگرانی که مشغول ساخت و ساز یک ساختمان بودند نشانی محرم آصفی را گرفتیم.
روستا بسیار کوچک بود به طوری که ظاهرا شمار خانوار ساکن در آنجا به تعداد انگشتان دست هم نمیرسید. بر اساس شواهد میتوان گفت کمتر از ۱۵۰ نفر در این روستا ساکن هستند.
جلوی خانهای که نشانی آن را به ما داده بودند توقف کردیم. خانه در بلندی بود. در پایین، یک زمین بسیار کوچک با چوبهای حصارمانند وجود داشت که چند راس گوساله در آن مشغول چرا بودند. در ارتفاعی بالاتر از آن، یک خانه آجری-بتنی وجود داشت. با چند بار بوق زدن و صدا کردن صاحبخانه، سرانجام خانم میانسالی سرش را از پنجره بیرون آورد. از او پرسیدیم که آیا اینجا خانهی محرم آصفی است؟ و او در پاسخ گفت بله اما ایشان در خانه نیستند و به خانه دخترشان رفتهاند.
نشانی خانه دخترشان را گرفتیم و به آنجا رفتیم. اما آنجا هم کسی حضور نداشت. همسایه روبهروی دختر خانه آقای آصفی بیرون آمد و به ما گفت که احتمالا آقای آصفی همان اطراف در حال گشت زدن است.
ما ظهر به این روستا رفته بودیم تا مطمئن باشیم که او در منزل حضور دارد. اما گویا گرمای شدید هوا و تیغ تیز آفتاب هم پیرترین مرد جهان را در خانه نگه نمیداشت و او به طبیعت اطراف محل زندگی خود رفته بود تا گشت روزانهاش را به انجام برساند.
پس از نزدیک به یک ساعت ایستادن زیر سایه درخت گردویی که روبهروی منزل دختر آقای آصفی بود، از شدت گرما تصمیم به بازگشت گرفتیم که همسایه روبهروی دوباره بیرون آمد و گفت اگر ۷ صبح به اینجا بیایید حتما او را پیدا خواهید کرد.
پیش از خارج شدن از روستا، دوباره به در منزل آقای آصفی رفتیم تا از خانمی که در خانه بود و بعدا متوجه شدیم عروس ایشان است، بپرسیم چه ساعتی آقای آصفی حتما در خانه است که عروسشان گفت او دارد به خانه بازمیگردد. در همین حین پیرمردی با کت و شلوار تیره را دیدیم که با چوبی که با دو دست در پشت خود گرفته بود، کاملا سرحال و قبراق به سمت ما میآید. با لبخند به زبان آذری خوشآمدگویی کرد.
خود را معرفی کردیم و از او خواستیم تا چند دقیقه از وقتش را به ما بدهد و گفتوگویی با هم داشته باشیم. او با گشادهرویی موافقت کرد.
شاید بد نباشد اشاره کنم وقتی از عروس ایشان درخواست کردم مدارک شناسایی آقای آصفی را هم بیاورند تا عکس بگیرم، ایشان گفتند که تصمیم گرفتهاند دیگر این مدارک را به خبرنگاران نشان ندهند. وقتی دلیلش را جویا شدم، در پاسخ گفت که عدهای از اطلاعات شناسنامهای آقای آصفی سواستفاده کرده و به نام ایشان ماشین خریداری کردهاند که این پیرمرد اکنون در دردسر افتاده است!
البته پس از صحبتهای بعدی متوجه شدیم که این ادعا صحت ندارد و فقط عدهای به این خانواده هشدار دادهاند که به راحتی شناسنامه و کارت ملی این پیرمرد را در اختیار حاضرین و خبرنگاران نگذارند تا از مشکلات احتمالی مبنی برسواستفادهی عدهای سودجو در امان باشند.
آقای محرم آصفی نسبت به ۱۳۲ ساله بسیار سرحال بهنظر میرسید و این شبهه را ایجاد میکرد که احتمالا تاریخ تولد ایشان در شناسنامه به درستی ذکر نشده است. با نگاه دقیق به شناسنامه و دیدن تاریخ صدور شناسنامه که سال ۱۳۱۱ است هم میتوان مشاهده کرد بین تاریخ تولد و تاریخ صدور شناسنامه نامبرده ۴۵ سال اختلاف وجود دارد!
با توجه به اینکه در آن زمان خانوادهها از شگرد بزرگتر گرفتن شناسنامه نسبت به سن واقعی افراد برای معافیت آنان از نظام وظیفه استفاده میکردند، احتمال دارد در مورد آقای آصفی نیز چنین اتفاقی افتاده باشد. اما بر اساس مستندات موجود، ایشان در حال حاضر پیرترین انسان زنده جهان است.
آقای آصفی ۳۶ نوه، ۴۶ نتیجه و ۳ نبیره دارد؛ ۴ دختر و سه پسر. همسر ایشان حدود ۳۰ سال پیش از دنیا رفته و وی در حال حاضر با فرزند ارشدش در روستای شاه حیدر زندگی می کند.
در ویدئوی زیر میتوانید صحبتهای روزیاتو با پیرترین انسان زنده جهان را مشاهده کنید.
اگر در محل اقامت خود فردی را میشناسید که از آقای محرم آصفی پیرتر است و مندرجات شناسنامه ایشان هم این ادعا را تایید میکند، نام و نشانی او در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید.
بسیار هم عالی اگه واقعا سنشون درست باشه.ممنون از شما بخاطر این خبر رسانی
به درد نمیخورد اگر توی سن ۱۳۲ سالگی مثل همان جوان ۲۵ ساله ای که کنارش نشسته بود آن وقت عمر زیاد ارزش داشت.
چه تلاش بیهودهای برای پیدا کردن کسی که صرفا مشخصات اطلاعات شناسنامهای غلط داره.
ثبت احوال ایران همیشه دچار خطاهای ریز و درشت بوده. برای مثال یکی از بچههای مادربزرگم میمیره و شناسنامهاش رو نگه میدارن واسه بچه بعدی که بدنیا میاد…
و البته چنین مسائلی باعث میشه شخص از تحصیل و خدمات اجتماعی به درستی بهرهمند نشه.
با سلام بنده هم از همان شهرستان خداآفرین هستم پدر پدربزرگم ۱۵۷ سال سنش بود که فوت کردند بیخود بعضیها نگن دروغ واقعا اینجوریست منطقه ما خیلی تو سن بالا میمیرند باتشکر از عوامل روزیاتو
از این پس باید به همدیگه بگیم «ایشالا ۱۴۰ ساله شی!!! نه ۱۲۰ ساله!»