یک پیرمرد ۷۳ ساله اهل کره جنوبی که فرزند وزیر امور خارجه سابق این کشور بوده در یک مورد بسیار بسیار نادر به کره شمالی فرار کرده است. چو این گوک روز شنبه گذشته به پیونگ یانگ رسیده و اعلام کرده که به خواسته خود و برای دستیابی به چیزهای خوبی که می خواسته به این کشور آمده است. او با کت و شلوار و کلاهی که به سر داشت در فرودگاه پیونگ یانگ مورد استقبال قرار گرفته و پس از دریافت دسته گل، متنی که از قبل آماده کرده بود را خواند. فرار از کره جنوبی دموکراتیک به کره شمالی منزوی و کمونیست بسیار به ندرت رخ داده و این حرکت در جهت مخالف بسیار متداول تر است. هر ساله بیش از ۱.۰۰۰ شهروند اهل کره شمالی جانشان را به خطر انداخته و به بخش جنوبی شبه جزیره کره فرار می کنند.
چو پسر دو مقام ارشد اهل کره جنوبی است که آن ها نیز در سال ۱۹۸۶ به کره شمالی گریخته و دو فرزند پسرشان را همراه با سه دخترشان در کره جنوبی تنها گذاشتند. این پیرمرد اهل کره جنوبی گفته است که برای تلاش در جهت اتحاد دوباره دو کره به کره شمالی پناهنده شده و از سلسه حاکم کیم به خاطر «عشق و مراقبت بزرگ»ی که به خانواده اش داشته اند تشکر کرده است. وی در این باره چنین گفته است: «عشق و مراقبت قابل توجهی که کیم ایل سونگ بزرگ، ژنرال کیم جونگ ایل و رییس جمهور کیم جونگ اون به خانواده من داشتند از پدربزرگم شروع شده و در سه نسل تا به امروز ادامه داشته است».
کیم ایل سونگ و کیم جونگ ایل پدربزرگ و پدر کیم جونگ اون، رهبر کنونی کره شمالی هستند. چو در ادامه سخنان خود افزوده است: «مشتاقم که باقی زندگی ام را صرف تحقق اتحاد دوباره این ملت تحت رهبری کیم جونگ اون نمایم». شبه جزیره کره در سپتامبر ۱۹۴۸ به دو بخش شمالی کمونیست و جنوبی دموکراتیک تبدیل شد که خانواده های بسیاری را از هم جدا ساخت. بخش شمالی شبه جزیره کره که در اختیار نیروهای کمونیست مسلک مورد حمایت اتحاد جماهیر شوروی بود در سال ۱۹۵۰ و با هدف متحد ساختن این شبه جزیره به روش قهری به کره جنوبی حمله کردند که با دخالت نیروهای آمریکایی همراه شد اما حمایت های چین و اتحاد جماهیر شوروی از کره شمالی باعث شد که آمریکایی ها نتوانند کره شمالی را به طور کامل شکست دهند.
بیشتر بخوانید: ربوده شدن هزاران شهروند خارجی توسط مقامات امنیتی کره شمالی برای آموزش جاسوسی
اگر چه بین دو طرف آتش بس اعلام شد اما صلحی برقرار نشده و از لحاظ تکنیکی دو کشور کره شمالی و جنوبی هنوز هم در حالت جنگ به سر می برند. سالانه هزاران نفر از مردم کره شمالی در تلاش برای فرار از گرسنگی، اذیت و آزار و خفقان سلسله کیم ها سعی می کنند به طرق مختلف از مرز چین و دیگر کشورهای اطراف خود را به خاک کره جنوبی برسانند و فرار در مسیر عکس بسیار به ندرت رخ می دهد. شهروندان کره جنوبی برای ورود به خاک کره شمالی نیاز به اخذ مجوز از دولت خود دارند. اما آقای چو برای ورود به پیونگ یانگ از مقامات کره جنوبی مجوز نداشته است. هنوز مشخص نیست که وی چگونه توانسته به این کشور فرار کند اما در صورتی که دولت کره شمالی با این فرار موافق باشد، شهروندان کره جنوبی براحتی می توانند از طریق کشور چین خود را به کره شمالی برسانند.
در سال ۲۰۱۶، دولت کره جنوبی به آقای چو اجازه ورود به کره شمالی برای شرکت در مراسم تدفین مادرش را داده بود. جالبتر اینکه پدر متوفی چو، چو دئوک سین، به عنوان وزیر امور خارجه کره جنوبی و سفیر این کشور در آلمان غربی در دهه ۱۹۶۰ فعالیت می کرده است. چو بزرگ و همسرش، ریو می یونگ، در سال ۱۹۷۷ به ایالات متحده پناهنده شده و در ادامه در سال ۱۹۸۶ به کره شمالی فرار کردند. این دو پس از فرار به بخش شمالی شبه جزیره کره، در آن جا به سمت های سیاسی دست یافتند.چو دئوک سین به عنوان معاون کمیته اتحاد دوباره صلح آمیز سرزمین مادری و رییس مجمع دینداران کره فعالیت می کرد. همسر او نیز رییس کمیته مرکزی یکی از احزاب شبه مذهبی فعال در کره شمالی بود که ارتباط نزدیکی با حزب کارگران حاکم کشور داشت. او همچنین به عضویت هیئت رئیسه مجمع عالی خلق، پارلمان با قدرت تصویبی در کره شمالی درآمد.
ریو در نوامبر ۲۰۱۶ در سن ۹۵ سالگی درگذشت. او و پسرش (چو ) در سال ۲۰۰۰ در مرز دو کره و در جریان برنامه توافقی اتحاد دوباره خانواده ها با هم ملاقات کرده بودند. پدران ریو و شوهرش در دوران اشغال شبه جزیره کره توسط ژاپنی ها از ۱۹۱۰ تا ۱۹۴۵ از فعالان استقلال طلب کره ای و باورمند به یک دین بومی کره ای به نام چئوندویسم بودند. این دو در طی جنگ دو کره که بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ رخ داده به کره شمالی فرار کرده و باقی عمر خود را در این کشور گذراندند. همسر ریو نیز بعد از پناهنده شدن به کره شمالی رهبری حزب چندوئی چونگو را بر عهده داشت تا در سال ۱۹۸۹ درگذشت. پسر او در نوامبر ۲۰۱۶ برای شرکت در مراسم تدفین مادرش به کره شمالی سفر کرد اما فرصت حضور در پیونگ یانگ و شرکت در مراسم یادبود سالانه پدرش را نیافت.
بیشتر بخوانید: زندگی حیوانی: سرگذشت دردناک جوان اهل کره شمالی پس از بارها ناکامی در فرار از کشور
بهش بد نمیگذره چون یه ابزار تبلیغاتیه.
مهم ۹۹.۹۹ درصد مردمشونن که زندگی جهنمی دارن.
فرق یه کشور دموکراتیک و سکولار با یه کشور جهل زده و دیکتاتوری اینه که تو یه کشور دموکرات مردم و مسئولین همشون یه زندگی دارن. همشون خوشبختن. اما تو یه کشور جهل زده عده ی خاصی زندگیشون صدبرابر بهتره. بقای مردم که ۹۹ درصد کشور رو تشکیل میدن یه زندگی جهنمی دارن وتازه هر روز تهدید میشن این زندگی جهنمی براشون زیاده و زندگیشون جهنمی ترمیشه