دسته اول عملیاتی نیروهای ویژه ارتش ایالات متحده که به نام دلتا (Delta) یا دلتا فورس (Delta Force) یا گروه کارکردهای نبردی (CAG) یا هر نام دیگری که از آن ها یاد می شود یکی از بهترین نیروهای عملیات ویژه در جهان است. از حمله های شدید به نیروهای القاعده در نخستین روزهای حمله به افغانستان تا رفتن به سراغ سرحلقه های تروریستی در عراق، این واحد شدیداً مخفی ضد تروریسم به خوبی در انجام مهم ترین ماموریت های نظامی مهارت دارند. با این وجود در طی جنگ های پس از حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱، بخشی از نیروهای ویژه که شباهت بسیاری با نیروهای دلتا فورس داشت در ماموریت های مشابه بسیاری به کار گرفته شد.
همچنین تعداد زیادی از نیروهای دلتا فورس را نیروهای ویژه سابق تشکیل می دهند و به همین دلیل فرهنگ این دو گروه شباهت بسیاری با هم پیدا می کرد. با کاهش حضور ارتش ایالات متحده در عراق و افغانستان، آموزشکده و مرکز نبردهای ویژه ارتش که تمامی نیروهای ویژه در آن آموزش می بینند لازم دید که بین نیروهای دلتا فورس و نیروهای موسوم به کلاه سبزها (Green Berets) تفاوت قایل شود. در ادامه می خواهیم شما را با ۴ تفاوت کلیدی بین نیروهای دلتا فورس و نیروهای ویژه که با نام کلاه سبزها از آن ها یاد می شود آشنا کنیم.
دلتا، کدام دلتا؟
در بازار رسانه ای مدرن، بلاگ ها، اخبار ۲۴ ساعته و جریانات رسانه های اجتماعی که همه در آن کارشناس هستند، مخفی نگه داشتن هر چیزی دشوار شده است. همچنین پس از ماجرای یازده سپتامبر، اشتهای سیری ناپذیر به اطلاعات و اخبار جنگ علیه القاعده دور نگه داشتن نیروهای دلتا فورس از یک جریان خبرساز دشوار شد. این سد در واقع زمانی شکسته شد که مارک بودن تحقیقی بزرگ را بر روی یک عملیات شبانه در سال ۱۹۹۳ در موگادیشو، سومالی آغاز کرده و بعدها نتیجه آن در قالب کتابی تحت عنوان «سقوط شاهین سیاه» (Black Hawk Down) منتشر گردید. نیروهای دلتا فورس نقش مهمی در این عملیات و کتاب مذکور داشته و بعدها فیلمی مشهور نیز در مورد آن عملیات و با همین نام ساخته شد که بیش از پیش مردم عادی را با نیروهای ویژه نبرد با گروه های افراطی اسلامگرا آشنا کرد.
تا قبل از آن عملیات های نیروهای دلتا فورس کاملاً محرمانه و مخفیانه بود و سربازانی که وارد این نیرو می شدند تعهداتی را امضا می کردند که در صورت زیر پا گذاشتن آن ها و افشای اطلاعات در مورد این واحد ویژه به زندان می افتادند. نیروهای دلتا فورس که با عنوان واحد عملیات ویژه «Tier 1» شناخته می شدند در کنار تیم ۶ تفنگداران دریایی باید مخفی مانده و صحبتی از آن ها و فعالیت هایشان در بین عموم مردم وجود نمی داشت. حتی در صورتی که اعضای این نیرو در عملیات خود کشته می شدند نیز ارتش از افشا کردن واحد عملیاتی واقعی آن ها خودداری می کرد. در طرف دیگر، نیروهای ویژه یا همان کلاه سبزها که با عنوان واحد «Tier 2» یا «white SOF» شناخته می شدند ماموریت های بسیار بیشتری داشته و به دلیل آگاه بودن عموم مردم از وجودشان، حتی در رسانه ها نیز به آن ها پرداخته می شد. اگر چه نیروهای کلاه سبز نیز در عملیات های مخفی به کار گرفته می شدند اما برخلاف نیروهای دلتا وجود آن ها از کسی مخفی نبود.
شکل گیری ارتش گریلاها
این همان جایی است که نیروهای ویژه کلاه سبز از دیگر واحدهای ارتش ایالات متحده متمایز می شود. وقتی که واحد کلاه سبزها در دهه ۱۹۵۰ شکل گرفت، رهبران ارتش به این نتیجه رسیده بودند که مبارزه با موج کمونیسم در حال ترویج توسط اتحاد جماهیر شوروی بیشتر در گرو نبردهای گریلایی و شبه نظامی در سایه است تا واحدهای زرهی آشکار و سازمان یافته. از این رو نیروهای ویژه ارتش که بعدها کلاه سبز نامیده شدند به طور خاص برای ماموریت هایی که بعدها نبردهای نامرسوم یا نامتقارن نام گرفت شکل گرفت که شامل همکاری و مساعدت مخفیانه با گروهای مقاومت خارجی و ساقط کردن دولت های محلی نامطلوب بود.
بدین ترتیب، عملیات های جنگ های نامتقارن به سربازان ارتش ایالات متحده امکان می داد که به صورت مخفیانه وارد یک کشور شده و با شبه نظامیان محلی ارتباط برقرار کنند. آن ها در زمینه های مختلف این شبه نظامیان را آموزش می دانند، از جمله براندازی، خرابکاری، جمع آوری اطلاعات و سازماندهی مجدد در صورت مواجهه با تهدیدات دشمن. هدف اصلی نیروهای دلتا اجرای «عملیات کوچک اما پرتنش برای مدت های کوتاه» مانند عملیات های حمله و دستگیری بود. در حالی که نیروهای دلتا فورس به خوبی با مشاوره و همکاری با گروه های شبه نظامی خارجی آشنا بودند، شبیه عملیات هایی که در کوهستان های تورا بورا در افغانستان علیه نیروهای القاعده و طالبان انجام شد، چنین عملیات هایی، برخلاف کلاه سبزها، مهم ترین وظیفه آن ها به شمار نمی آمد.
بیشتر بخوانید: با ۷ مورد از زبده ترین و خوفناک ترین نیروهای ویژه در جهان آشنا شوید
ارزیابی و انتخاب
وقتی که سرهنگ چارلز بکویث در سال ۱۹۷۷ نیروهای دلتا فورس را تشکیل داد، مدتی را با نیروهای سرویس ویژه هوایی بریتانیا گذرانده بود تا سازماندهی واحد ویژه و ساختار ماموریتی آن ها را کپی برداری کند. در واقع، دلتا دارای واحدهایی به نام اسکادران بود که ارتباط آن با نیروهای ویژه SAS بریتانیا را نشان می داد. بکویث همان رژیم ارزیابی و انتخابی که بریتانیایی ها برای شکل دهی به بهترین تیم کماندویی به کار می گرفتند را در سازمان جدید خود به کار گرفت. نیروهایی که به عضویت این واحد در می آمدند باید برای مدتی در ارتش ایالات متحده سابقه خدمت می داشتند (اکثر اعضای این واحد از سربازان پیاده انتخاب می شد اما در مواردی از بخش های دیگر مانند تفنگداران دریایی نیز استفاده شده است) و دستکم درجه E4 داشته و بیش از ۲ سال از دوره خدمت آن ها باقی مانده باشد.
بر اساس گزارش ها، شیوه انتخاب این نیروها شامل یک کوهنوردی هولناک و طاقت فرسا- که اخیراً در کوهستان های ویرجینیای غربی شکل گرفته و در آن به داوطلبان دستورهای مبهمی داده می شود- کیلومترها پیاده روی با تجهیزات سنگین و بررسی های روانشناسانه است تا مشخص شود که آیا می توان به این افراد می توان برای کار انفرادی در بدترین شرایط محیطی یا تیم های کوچک تحت بیشترین خطر دستگیری یا کشته شدن اعتماد کرد یا خیر. در طرف دیگر، نیروهای ویژه یا همان کلاه سبزها، بر اساس استانداردهای فیزیکی معمولی که آسان تر از گروه اول بودند انتخاب شده و طی یک برنامه آموزشی موسوم به Q Course که آن ها را به طور کامل با یک بازی جنگی گریلایی موسوم به Robin Sage آشنا می کرد برای عملیات های خود آماده می شدند. هدف از این برنام هاین بود که نیروهای کلاه سبز در یک سناریو شبیه سازی شده از جنگ های نامرسوم و نامنظم قرار بگیرند تا مشخص شود که آیا می توانند با محیط همواره در حال تغییر این نبردها خود را وفق داده و همچنان به مسیر ماموریت خود ادامه دهند یا خیر.
حجم نیروها
نیروهای ویژه ارتش یا کلاه سبزها، نیرویی بسیار بزرگ تر از دلتا فورس است، نیرویی که بخش فرعی کوچکی از مرکز عملایت ویژه ارتش به شمار می آید. نیروهای کلاه سبز به ۵ بخش وظیفه ای فعال و دو گروه حفاظت ملی تقسیم می شوند که از چندین دسته سربازان ویژه در بخش های مختلف تشکیل شده و به طور معمول به آن ها نیروهای ODA گفته می شود. این ها سربازانی هستند که از طریق عملیات هلی برن در خاک کشورهای نامطلوب پیاده شده و سعی در از بین بردن آن ها دارند. همین نیروهای ODA بودند که به سرعت و به شکل مخفیانه با همکاری گروه های پشتون تحت رهبری حامد کرزی به افغانستان حمله کرده و حکومت طالبان را ساقط کردند. این گروه های نیروهای ویژه تمرکز منطقه ای داشته و در سراسر ایالات متحده و خارج از این کشور پایگاه دارند.
در طرف دیگر، نیروهای دلتا، تعداد بسیار کمتری داشته و تعداد آن ها بین ۱.۰۰۰ تا ۱.۵۰۰ نفر تخمین زده می شود که در ۴ اسکادران تهاجمی و ۳ اسکادران حمایتی دسته بندی شده اند. در میان این نیروها، نیروهای زن نیز دیده می شود که برای عملیات جاسوسی و جمع اوری اطلاعات در کشورهای دیگر به این واحد کمک می کنند. همچنین در حالی که نیروهای ویژه کلاه سبز در سایر کشورهای جهان پایگاه هایی هر چند موقتی دارند، نیروهای دلتا فورس یک مرکز فرماندهی واحد دارند که در فورت برگ، کارولینای شمالی واقع شده است.
بیشتر بخوانید: با زبده ترین نیروهای عملیات ویژه در ایالات متحده آمریکا آشنا شوید [قسمت اول]
سلام
پس دلتا فورس شد یه نیروی خیلی خیلی خبره تر و زبده تر ول کلاه سبزها شدن یک نیروی خیلی خبره. کلاه سبزها مثل یک نیروی عمومی تر میمونن اما دلتا به صورت خیلی خاص برا مناطق جنگی چریکی مثل کردستان عراق اموزش دیدن. درست گفتم؟ چون یه دوست کورد دارم عراقیه. تو همین ایران به دنیا اومده و بزرگ شده میگفت سالهاست نیروهای دلتا کردها رو اموزش میدادن تا در مقابل صدام حسین مقاومت کنن.
انالیز ساختار دموگرافی منطقه یه درس دانشگاهیه که نیروهای قدس اموزش میبینن طی سه ماه. امسال لیسانسمو در علوم سیاسی گرفتم و استادمون میگفت برای نیروهای ویژه مثل قدس و هوابرد ارتش تو شیراز که نخبه ترینا هستن کلاسهای انالیز مردم فرهنگ مذهب سیاسی و حتی رفتارهای بومی خاص منطقه رو میزارن و تو کشور متخصص های همه ی کشورها موجوده. از امریکای لاتین تا اروپا و اسیا. شاید سی درصد چیزی که نیروهای ویژه یاد میگیره همین علوم سیاسی و دموگرافی مناطق کره ی زمینه. برا همین به این نیروها به چشم یه ادم بیکاری که رفته ارتش نگاه نکنین. همشون باسوادن و اشنا به مسائل روز مخصوصا سیاست مالی و انرژی هستن. حداقل تو ایران کسی که میره نیروی ویژه میشه اینطوری نیست یه خشم شب و دو سه روز کوه بره. بلکه حدود یک سال درسای علمی دانشگاهی اونم تو دانشگاه های امام صادق شهید بهشتی و امام علی و امیرکبیر پاس میکنن.کلا نیروی ویژه شدن مثل گرفتن یه مدرک مثل فوق لیسانسه. هم نخبه هم درس خونده هم تو امادگی کامل جسمی.
هیچ غلطی نمیتونن بکنن!!!
یادت باشه ۴۰ سال پیش ما به دنیا حمله کردیم. نه دنیا به ما.
تو این چهل سال ما گفتیم واشنگتن رو حسینه میکنیم. اسرائیل رو با خاک یکسان میکنیم. یهودیا رو به دریا میریزیم. نیویورک رو جمکران میکنیم. کربلا رو میگیریم مکه رو میگیریم.
ببین کی شکست خورد. تازه شعارها رو یادتون رفته الان میگن اسرائیل رو نگفتیم حتما ما نابود میکنیم خودشون نابود میشن. حالا دوباره یه زمان ۲۰ ساله اعلام کردن که اسرائیلو میخوان نابود کنن.
یاد یه زیرگذر تو شهرمون میوفتم.حدود ۱۵ سال پیش شروع کردن به ساختن این زیرگذر یه تابلو کنارش بود اول یه زمان سه ساله روش زده بودن به صورت روز شمار و زیرش ساعت شمار. بعد اینکه سه سال رد شد سه ماه بعدش دوباره کردن دو سال. بعد دوسال دوباره کردن دو سال. دقیقا تا ۳ سال پیش وضع همین بود. پول میرفت. هرسال بودجه تصویب میشد اما دقیقا ۱۲ سال طول کشید تا یه زیرگذر دوبانده بزنن. تا دیگه ادم مجبور نشده وارد اتوبان بشه و از اونجا دور بزنه. ارتفاع این زیرگذر حدود پنج متره و تریلی رد میشه. دقیقا دوباند داره که از یه طرف ماشین میره از یه طرف ماشین میاد. هردوطرف حدود سی سانتی متر برا پیاده رو گذاشتن که تنها یک نفر همزمان میتونه رد بشه. تو ترکیه این پروژه نهایتا یک هفته ایی تموم میشه. ولی اینجا ما میگیم دنیا هیچ غلطی نمیتونه بکنه برا همین همه غلطا رو خودمون میکنیم و نتیجش میشه ۱۲ سال زمان ساخت برا یه زیرگذر ساده ایی که تو ترکیه نهایتا یک هفته زمان میخواد.
مهندس ژئوتکنیکم میدونم این پروژه اونقدر ساده هست تو المان شاید دو روز کلا طول بکشه. اگه عکس خواستی دفعه بعد از کنارش گذشتم یه عکس میگیرم میزارم ببینی دنیا هیچ غلطی نمیتونه بکنه. یه تونل توحید هستش همه با چنان دنگ و فنگی ازش عکس میگیرن اگه کسی ندونه فکر میکنه چه شاهکاریه. برا شماهایی که شعارتون اینه دنیا هیچ غلطی نمیتونه بکنه بله شاهکاره چون ندیدین. اما برا یکی مثل من تونل توحید یه جوکه. تو ترکیه این تونل رو ده برابر ارزونتر صد برابر بهتر و سی برابر زودتر تموم میکنن. برا مردمی که یه تونلی به اسم تونل توحید میشه شاهکار قطعا پراید میشه بهترین ماشین.
فعلا برو صف شیر و نون واستا ببینیم بعدش چی میشه.
علی جان، محمد کاذب تیکه انداخته بود به شعار معروف « آمریکا هیچ غلتی نمیتواند بکند …»
ماهم تو ورودی شهرمون یه میدون داریم که الان ۲۷ سال سنم شده و هنوز نساختنش، هر سالم بودجه براش تصویب میکنن و از این بخور بخورای همیشگی …
لازم به ذکر است در عملیات طبس همین نیروهای دلتا کتلت شدن
دست خدا همیشه بالاتر است
تعصب دینی و سیاسی چه ها که نمیکند!
باعث میشه به مرگ هم نوع خودت اینطور نگاه کنی!
هم با موافقام هم با مخالفا!
عملیات طبس توسط طوفانی که از سمت روسیه اومده بود شکست خورد ، دست خدا که چه عرض کنم باید گفت دست روسیه همیشه بالای سرمون بوده و هست