بیش از ۹۰ درصد آسانسورهای ایران به دلیل استفاده از قطعات غیر استاندارد، نصب دستگاه توسط افراد غیر مجرب، سرویس نادرست و عدم توجه به آیین نامه بازرسی و نصب حرفه ای توسط بازرسان تایید صلاحیت شده طبق مقررات صنعت ساختمان کشور، غیر استاندارد هستند و این تهدیدی جدی برای سلامت هموطنان است.
سقوط آسانسور در دانشگاه صنعتی شریف در سال گذشته نشان داد که آسانسور غیر استاندارد، چالشی جدی در زندگی امروز ایرانیان است. اول آبان ۱۳۹۵، مدیرکل استاندارد تهران، فهرست اسامی سازمان های دولتی که آسانسور غیر استاندارد داشتند را رسانه ای کرد.
ایلخانی، رئیس سابق اتحادیه آسانسور و پلهبرقی هم قبلا گفته بود که کمتر از ١٠درصد ٧۵٠هزار دستگاه آسانسور فعال کشور استاندارد هستند.
فعالان بازار آسانسور هم توضیح میدهند قطعات بیکیفیت آسانسورهای ایران از چین میآید و البته بسازوبفروشهای زیادی هستند که آسانسور را تنها یک وسیله لوکس میدانند و به فروشندگان میگویند ارزانترین و بیکیفیتترین آسانسور را به آنها بفروشند. سر دیگر این ماجرا مهرفروشی شرکتهای سازنده آسانسور است که مجوزهای لازم را دارند و مهرشان را به شرکتهای بدون مجوز سازنده آسانسور میفروشند.
ضلع بعدی این ماجرای هولناک، مردم هستند. مدیران برخی ساختمانهای تهران به «شهروند» میگویند چکاپ سالانه آسانسور چیزی حدود ٨٠٠هزار تا یکمیلیون تومان قیمت دارد اما پول جمعکردن از همسایهها برای چکاپ آسانسور کار حضرت فیل است و کمتر کسی زیر بار این ماجرا میرود.
نصب آسانسورهای غیر استاندارد، چالش صنعت ساختمان سازی در ایران است و این مشکل، مربوط به سال های اخیر نیست و مدت ها است که گریبان گیری این صنعت بزرگ و حیاتی کشور شده است.
مقوله ایمن سازی آسانسور و رعایت اصول ایمنی در ساخت و ساز و ساختمان سازی و نگهداری ساختمان، یک مساله فرهنگی است که ریشه در عدم باور ایرانی ها در پذیرش قطعی مسائل بهداشت ایمنی و حرفه ای یعنی HSE دارد.
متاسفانه برای بسیاری از مهندسان و سازندگان و تولید کنندگان ایرانی، مقوله بهداشت ایمنی و حرفه ای در کارخانه ها و کارگاه ها و مراکز تولیدی و خدماتی، اصلا موضوع جدی نیست و شاید به همین خاطر است که حوادث ناشی از کار، سالانه میلیون ها دلار به اقتصاد کشور آسیب می زند و باعث مرگ و میر و نقض عضو و از کار افتادگی صدها کارگر در طول سال می شود.
نمونه اش را در تراژدی پلاسکو، سقوط آسانسور در دانشگاه صنعتی شریف و آتش سوزی پتروشیمی ها و پالایشگاه ها در یک دهه اخیر شاهد هستیم. نصب آسانسور و رعایت مسائل ایمنی و توجه به استانداردهای صنعت ساختمان که مهندسان مکانیک و برق و عمران طبق استانداردهای نظام مهندسی ساختمان کشور ، موظف به رعایت آن هستند، مقولاتی است که ایمنی آسانسور را می تواند تحت الشعاع خود قرار دهد.
بازرسی ادواری از آسانسور نصب شده، الزام اقانونی است که بعضا اهالی یک ساختمان به دلیل هزینه های چند میلیونی سالانه، از زیر بار ان شانه خالی می کنند و نتیجه اش هم بعضا حوادثی تلخ را رقم می زند. آسانسور امروزه وسیله ای گران با ارز ۱۳ هزار تومانی است. نگهداری آن نه فقط بخاطر مسائل ایمنی بلکه بخاطر موضوعات اقتصادی، اهمیت بسزایی دارد.
از سال ۱۳۸۴ . . . .
سقوط آسانسور تا سال ٨۴ در ایران جدی گرفته نشد و از این سال بود که دادن پایان کار به ساختمان مشروط به تاییدیه استاندارد آسانسورها شد.
با این وجود ایلخانی، رئیس سابق اتحادیه آسانسور که دلیل این اتفاق را اجبارینبودن بازرسیهای ادواری میداند، میگوید: «متاسفانه تا زمانی که درخواستی از سوی صاحبان آسانسورهای واحدهای شخصی وجود نداشته باشد، امکان بازرسیهای ادواری امکانپذیر نیست.»
صاحبان ساختمانها دلیل دیگری را برای نگرفتن استاندارد ادواری اعلام میکنند. گرفتن این مجوز استاندارد برای دو آسانسور حدود ٢میلیون تومان خرج روی دست سازنده می گذارد.
یک واقعیت تلخ!
معمولا سازندههایی که در مناطق جنوبی تهران فعالیت میکنند، به سراغ آسانسورهای چینی میروند و ارزانترین جنس موجود در بازار را انتخاب میکنند و این برای اپارتمان های لاکچری صادق نیست.
بارها برای سازندگان ساختمان پیش آمده که کارفرمایان از سازندگان درخواست میکنند که از قطعات و وسایلی در ساخت آسانسور استفاده شود که حداقل قیمت را داشته باشد و وقتی به کارفرما (مالک ساختمان) گفته می شود که این قطعات کیفیت ندارد و احتمال وقوع حادثه را بالا میبرد، میگویند بازرس استاندارد به کیفیت کاری ندارد و فقط چکلیست الزامات را تیک میزند و همین که رعایت ظاهر شود و فلان قطعه موجود باشد، کافی است!
حتی بسیاری از بسازوبفروشها خط تلفنی که جزو آخرین استانداردهای آسانسور است و نصب آن در کابین الزامی شده را فقط وقتی بازرس برای بازدید اول میآید، نصب میکنند و بعد آن را برمیدارند. از این نمونه ها در صنعت ساختمان سازی ایران که این روزها در رکود شدید قرار دارد، بسیار است.
به نظر می رسد با این وضعیت دراماتیک غیر استاندارد بودن اکثر آسانسور ها در ۳۱ استان کشور، یا باید تا اطلاع ثانوی، تنها از آسانسور برج ها و ساختمان های لاکچری استفاده کرد یا بیخیال آسانسور سواری در ساختمان های مسکونی شد تا وضعیت اصلاح شود. اگر چه این موضوع، چالشی برای کودکان و کهنسالان و بیماران است. HSE را جدی بگیریم.
بدون نظر