زمانی که در یک رابطه عاشقانه هستیم، ممکن است طوری درگیر شرایط شویم که از بعضی رفتارهای خودمان مثل رفتاری که با شریک عاطفی مان داریم، غافل شویم. اگر متوجه رفتارهای خودمان نباشیم، ممکن است با بعضی حرف ها یا کارهایمان شریک عاطفی مان را از خود برانیم یا برنجانیم.
برای مثال، اگر تمام وقت تان را با همسرتان می گذرانید، این مسأله می تواند نشانه ی این باشد که شما انسان هموابسته ای هستید و به شریک عاطفی تان احساس خفقان می دهید، یا اگر دائماً سرتان در گوشی است، احتمالاً معنی اش آن است که توجه لازم را به رابطه عاطفی خود ندارید.
اولین قدم برای ایجاد هر گونه تغییری، آگاهی است. هر زمان که بتوانیم با خودمان صادق باشیم و نقص هایمان را بپذیریم، یک قدم به بهبود تمامیت و سلامت عاطفی خود نزدیک می شویم.
در ادامه به نشانه هایی می پردازیم که می گویند ممکن است آنقدرها که فکر می کنید شریک عاطفی خوبی نباشید و می خواهیم ببینیم اعمال و رفتار ما چه تأثیری روی رابطه عاطفی ما دارند.
۱- دائماً تمام حرف ها و کارهای «اشتباه» شریک عاطفی تان را به او گوشزد می کنید
در هر رابطه عاطفی ای، هر یک از طرفین رابطه دست کم یک عادت دارند که باعث عصبانیت یا ناراحتی طرف دیگر می شود. گرچه این طبیعی است که نتوانیم از همه چیز چشم پوشی کنیم، اما اگر متوجه شده اید که همه ی حرف ها و کارهای شریک عاطفی تان برایتان آزاردهنده است و احساس می کنید که باید این موضوع را با او درمیان بگذارید، احتمالاً به این معنی است که شما در حال خراب کردن رابطه عاطفی خود هستید.
احساس نیاز به کنترل شخصیت، رفتارها و افکار شریک عاطفی خود، با مفهوم عشق در تضاد است. این کار نوعی وسواس ذهنی یک طرفه است برای اینکه دنباله روی شریک عاطفی مان از خودمان را تضمین کنیم تا احساس امنیت کنیم. اما این شرایط تناسبی با عشق یا صمیمیت ندارد.
اگر هم سعی می کنید انتقادات خود را در قالب شوخی بیان کنید باید بدانید که این کار هم نشان می دهد شما آدم تلخی هستید، نه کمک کننده.
۲- وقتی از دست شریک عاطفی تان ناراحت هستید احساسات تان را بروز نمی دهید
درست است که انتقاد مداوم از شریک عاطفی خود درمورد هر مسأله ی جزئی و کم اهمیتی مثل نحوه ی بریدن خیار مشکل ساز خواهد شد، اما سکوت کردن در مورد مسائل مهم هم کار اشتباهی است، مثل احساسی که نسبت به رفتارها یا صحبت های ناراحت کننده ی شریک عاطفی تان دارید.
بروز ندادن احساسات احتمالاً به این معنی است که همان مشکل دوباره رخ خواهد داد، مسأله ای که باعث می شود احساسات منفی سرکوب شده ای در شما شکل گیرد و رنجش شما را به دنبال داشته باشد. حتی اگر تصور می کنید شریک عاطفی تان شما را آنقدر خوب می شناسد که متوجه شود چه احساسی دارید، این وظیفه ی او نیست که نقش یک ذهن خوان را بازی کند.
در یک رابطه عاطفی مستحکم، هر دو طرف رابطه در مورد بیان نیازهایشان با صداقت و جسارت عمل می کنند.
بار دیگری که احساس کردید نسبت به مسأله ای در رابطه عاطفی تان احساس خوبی ندارید، به جای آنکه صبر کنید تا شریک عاطفی تان خودش متوجه شود، خودتان با صراحت درباره ی آن صحبت کنید.
۳- هر زمان که شریک عاطفی تان پیش دوستانش می رود شما هم کنار او حضور دارید
اگر همیشه و همه جا کنار شریک عاطفی تان باشید، شاید در ظاهر اینطور به نظر برسد که آنقدر همدیگر را دوست دارید که طاقت دوری از هم را ندارید، اما حقیقت آن است این حضور همیشگی و دائمی در کنار هم می تواند نشان دهنده ی هموابستگی شما باشد.
هموابستگی به وابستگی عاطفی یا روانی به شریک عاطفی خود گفته می شود.
گرچه هموابستگی تا حدودی مفید است چون باعث ایجاد اعتماد و یک پیوند صمیمانه در رابطه عاطفی می شود، اما انجام تقریباً هر کاری با یکددیگر می تواند درنهایت باعث بروز مشکل در رابطه شود چون ممکن است شریک عاطفی تان را زده کنید و عزت نفس خود را پایین بیاورید.
۴- همیشه می خواهید در هر جر و بحثی حرف آخر را خودتان بزنید
اگر متوجه شده اید هر بار که جر و بحثی میان شما و شریک عاطفی تان درمی گیرد، سعی می کنید «برنده» ی بحث باشید یا کاری کنید که همه چیز مطابق میل خودتان پیش برود، می تواند این معنی را داشته باشد که اساساً نگاه اشتباهی به رابطه عاطفی دارید.
کسانی که دائماً این احساس را دارند که باید حرف آخر را خودشان بزنند، به رابطه عاطفی خود به دید فرصتی برای کسب پیروزی یا آزمایش خواستنی بودن یا نبودن خود نگاه می کنند.
اگر چنین رفتاری دارید، رابطه عاطفی برای شما تنها یک راه دیگر است برای اینکه احساس قدرت کنید.
بار دیگری که در میانه ی یک بحث متوجه شدید سعی دارید به شریک عاطفی تان غلبه کنید، از خودتان بپرسید که چرا این کار را انجام می دهید و در عوض آن، سعی کنید سازش و مدارا کنید.
۵- وقت هایی که شریک عاطفی تان روز بدی داشته به او می گویید با آن کنار بیاید
اگر مواقعی که شریک عاطفی تان روز بدی را از سر گذرانده، به او می گویید که خوشحالی کند و همه چیز را فراموش کند، احتمالاً در دراز مدت به رابطه عاطفی خود صدمه خواهید زد.
شاید قصد شما این باشد که به او کمک کنید تا با شرایط کنار بیاید و دوباره خوشحال باشد، اما بی میلی به تسلی دادن شریک عاطفی خود در زمانی که دچار مشکل شده، نشان می دهد که شما واقعاً اهمیتی به نیازهای او نمی دهید و می خواهید که او به سرعت به حالت طبیعی برگردد و آماده ی برطرف کردن نیازهای شما شود.
ما هیچ حقی نداریم که به شریک عاطفی خود بگوییم باید چه احساسی داشته باشد. این کار نشان دهنده ی تلاش برای کنترل مشکلات است و اینکه ما شریک عاطفی مان را برای راحتی خودمان درنظر گرفته ایم.
۶- دائماً سرتان در گوشی است حتی وقت هایی که پیش هم هستید
این روزها کنار گذاشتن کامل گوشی های هوشمند به امری محال تبدیل شده، اما وقت هایی هست که دوری از شبکه های اجتماعی ضروری است. یکی از این وقت ها زمانی است که در یک قرار عاشقانه با شریک عاطفی تان حضور دارید.
چه در حال تماشای فیلم در کنارهم باشید و چه در رستوران در حال خوردن غذا، حضور فیزیکی در کنار هم برای حفظ استحکام یک رابطه کافی نیست. فارغ از اینکه چه مدت باهم بوده اید، هرگز نباید به حساب کاربری تان در شبکه های اجتماعی بیشتر از شریک عاطفی تان توجه نشان دهید.
اگر متوجه شده اید که وقت هایی که پیش هم هستید حضور فعالانه ای ندارید، یعنی گرچه کنار هم حضور دارید اما هر کدام به تنهایی مشغول کارهای خودتان هستید، این مسأله از گسستگی رابطه یا کمبود ارتباط حکایت دارد.
بدون نظر