همانند دیگر ویژگیهای مدیریتی، هوش هیجانی نیز یکی از مهارتهای اساسی برای رهبری است که برای استفادهی درست از آن باید تمرینات زیادی صورت داد.
هوش احساسی در مشاغل مدرن مورد کمتوجهی قرار گرفته اما باید بدانید به عنوان مدیر با تکیه بر این هوش میتوانید توجهی که نیازمند آن هستید را بدست بیاورید.
به زبان ساده، هوش احساسی مهارتی است که به واسطه آن میتوانید احساسات خود را شناسایی و مدیریت کنید و بر اساس آن به هیجانات دیگران واکنش نشان دهید. EI از همدردی، همدلی، خودآگاهی و خلقوخوی خوب تشکیل شده است که به شما اجازه میدهد در زمانهای بحران و تحت فشار استرس و اضطراب زیاد، روی رفتار خود و تیم کاری خود کنترل بهتری داشته باشد.
جالب است بدانید یافتههای جدید نشان میدهد رهبران و مدیرانی که هوش عاطفی بالایی دارند، توان بیشتری هم برای هدایت سازمانِ تحت کنترل خود دارند. همچنین ثابت شده، کارکنانی که فاقد هوش هیجانی و اجتماعی هستند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیفتری دارند.
این سخن ارسطو به ارزش و اهمیت هوش عاطفی اشاره مستقیم دارد:
«عصبانی شدن آسان است؛ همه میتوانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب، به دلیل مناسب و به روش مناسب – آسان نیست!»
کسانی که از هوش هیجانی برخوردارند میتوانند عواطف خود و دیگران را کنترل کنند. همچنین توانایی این را دارند بین پیامدهای مثبت و منفی عواطف فرق قایل شوند و از دادههای احساسی خود برای درست فکر کردن و اقدامت شخصی بهره بگیرند.
با این مقدمه و آگاهی از اینکه هوش هیجانی تا چه اندازه برای مدیریت و قدرت مفید و ضروری است، در ادامه همراهمان باشید تا ۵ ترفند کاربردی برای افزایش هوش احساسی را به شما معرفی کنیم.
چگونه هوش احساسی / هوش هیجانی خود را تقویت کنید
اول از همه باید بدانید که هوش هیجانی به هیچعنوان ارثی و مادرزادی نیست و همانند قد بلند انسانها به ژن و وراثت مربوط نیست. درست برعکس، «ایآی» یک مهارت است و همچون دیگر تواناییها به تمرین و ممارست نیاز دارد تا به درجهای برسد که بتواند کیفیت زندگی شما را تغییر دهد.
در زیر ۵ ترفند آسان را برایتان نوشتهایم که بر اساس آنها میتوانید هوش احساسی خود را تقویت کنید.
۱- بیشتر شک کنید، تردید و مکث و وقفه را وارد زندگی خود کنید!
تعجب کردید نه؟ اما باید بدانید تردید کردن در زندگی برای هوش هیجانی درونی (همانند تشخیص آنچه حس میکنید) و هوش عاطفی بیرونی (همانند تشخیص آنچه دیگران احساس میکنند) بسیار مهم و ضروری است. اجازه دهید با مثال برایتان توضیح دهیم، تصور کنید رئیستان شما را برای خطایی که منجر به از دست رفتن یکی از مهمترین مشتریها شده، بیرون میکند.
اولین واکنش شما عصبانیت است و بدون شک اگر در آن لحظه شروع کنید به حرف زدن، تمامی صحبتهایتان مملو از عصبانیت و خشم خواهند بود.
به جای این کار توصیه ما این است که چند ثانیه به خود فرصت دهید، چند ثانیه مکث کنید، نفس عمیق بکشید، یک لیوان آب بنوشید و سپس صحبت کردن را آغاز کنید. همین چند ثانیه وقفه به شما کمک میکند تا متوجه عصبانیت خود بشوید و بتوانید احساسات خود را تفکیک کنید و در نتیجه، جملات و کلمات مناسبتری را برای بیان انتخاب خواهید کرد. همین چند ثانیه مکث کردن کمک میکند تا آرام شوید و با بلاغت و فصیحانه سخن بگویید.
بگذارید مثال دیگری بزنیم، اگر مدیر هستید و یکی از کارمندان سراغتان آمده و درخواست یا اعتراضی دارد، پیش از واکنش نشان دادن چند دقیقه مکث کنید. قبل از پاسخ دادن، هر چه بیشتر صبر کنید از روی زبان بدن و تغییرات اعضای صورت طرف مقابل میتوانید تشخیص دهید او در چه شرایط احساسی است. در نتیجه میتوانید با درک درست، پاسخ درخور و شایستهای در راستای حل کردن مشکلات ارائه دهید.
بیشتر بخوانید: چرا راه رسیدن به موفقیت بسیار طولانی است؟
۲- همیشه هوشیار و گوش بهزنگ باشید
هوشیار بودن یک تمرین عالی برای ژرفاندیشی و تفکر صحیح است که به شما اجازه میدهد افکار پریشان و اشتباه مربوط به گذشته یا آینده را از زندگی خود حذف کنید و با فراغ بال «در لحظه» و «در زمان حال» زندگی کنید.
برای انجام چنین کاری چندین روش متفاوت وجود دارد. از جمله میتوان به تمرکز روی تنفس اشاره کرد. یا مثلا اینکه چگونه وقتی افکار در ذهن پرسه میزنند، بتوان روی آنها کنترل داشت. نتیجه هر دو این کارها این است که ذهنتان از مسایل اضافی خالی میشود و میتوانید با هشیاری بیشتری متوجه شوید که در حال حاضر چه حسی دارید و چگونه فکر میکنید. حتی به این درجه از درک میرسید که دلیل اصلی این افکار و احساسات چه هستند.
اگر تاکنون چنین کاری انجام ندادهاید بدون شک نمیتوانید به راحتی از عهده آن بر بیایید. اما با تمرین و ممارست میتوانید به مرحلهای برسید که بسیار راحت تنفس و افکار خود را تحت کنترل بگیرید.
۳- خاطرات، احساسات و تفکرات روزانه خود را بنویسید
شاید تصور کنید خاطره نویسی منسوخ شده اما به هیچوجه درست نیست. پیشنهاد میکنیم هر روز افکار و احساسات خود را یادداشت کنید. این کار سبب تغییر وضعیت فکری شما میشود. وقتی هر روز عواطفتان را مکتوب کنید، قدرت بیشتری برای دروننگری و خودکافی پیدا خواهید کرد و به مرور خواهید آموخت چه احساسی باید حذف، کم یا زیاد شود و به کدام افکار باید اولویت ببخشید.
هر چه شناخت درستتری نسبت به خود داشته باشید، همان اندازه بهتر میتوانید با دیگران ارتباط برقرار کنید و احساسات آنها را درک کنید. این توانایی برای مدیریت یک سازمان بسیار لازم و ضروری است.
بیشتر بخوانید: برای موفقیت در زندگی فقط حرف دلتان را گوش کنید
۴- به واکنشهای چهره اطرافیان خود توجه کنید
سعی کنید از این به بعد به تغییرات چهره اطرافیان خود دقت بیشتری کنید. صورت انسان همیشه مملو از احساسات است و گاهی اوقات میتوان از روی این واکنشها به مسایل زیادی در مورد فرد و حرفهای او پی برد. هر چه بیشتر به این واکنشها توجه کنید، بهتر میتوانید رفتار و احساسات دیگران را درک کنید. پس از چند ماه تمرین قادر خواهید بود حتی با یک حرکت به ناکامی یا درماندگی طرف مقابل پی ببرید. یا با برق چشمها هیجان و خوشحالی را در صورت فرد ببینید.
۵- محرکهای احساسی را نقشهبرداری کنید
برای خود و اطرافیان خود یک نقشه از عواملی که سبب تحریک و انگیخته شدن احساسات میشود تهیه کنید. به طور مثال، اگر هنگام گرفتار شدن در ترافیک، پشت فرمان در ماشین شروع میکنید به داد کشیدن سعی کنید به اصل موضوع توجه کنید: آیا این ترافیک است که سبب عصبانیت شما شده یا اتفاقهای صبح آن روز در خانه یا محل کار شما را عصبی کرده و به این صورت و به بهانه ترافیک شروع به داد کشیدن کردهاید؟
اگر یکی از کارمندان شما در وسط روز ناگهان شروع به گریه کردن کند، آیا اتفاقی در هما نلحظه سبب این امر شده؟ یا استرسهای فرد در طول هفته جمع شده و اکنون به طور ناگهانی فوران کرده است؟
همه این رویدادها نشان میدهند که یافتن دلیل اصلی هر واکنشی و تحلیل آن میتوان به شما کمک کند از رویدادهای تلخ آینده پیشگیری کنید و رفتارهای مناسب بیشتری داشته باشید.
بیشتر بخوانید: از کار خود ناامید و ناراضی هستید؟ احتمالا موفقیتی بزرگ در انتظار شماست
برای نتیجه گرفتن لازم است تمرینهای طولانی داشته باشید
هیچ کدام از عادات و استراتژیهای معرفی شده در بالا را نمیتوانید یک شبه به دست بیاورید. برای رسیدن به این مرحله از خودآگاهی و استفاده صحیح از هوش هیجانی لازم است شبانهروز تمرین کنید. باید در شرایط مختلف احساسات خود را کنترل کنید تا این امر ملکه ذهنتان شود.
صبور باشید، تمرین کنید تا شخصیتتان رشد کند و قدرتمند شوید.
بیشتر بخوانید: افراد با هوش هیجانی بالا هر روز این کارها را انجام میدهند
بدون نظر