خبری های مخابره شده از چین در روزهای اخیر نشان می دهد که این کشور در ساخت اولین ناو هواپیمابر وطنی خود را مشکلات تکنیکی مواجه شده است. این موضوع به مشکلات بردوامی اشاره دارد که کشورهایی که تصمیم به ساخت ناو هواپیمابر می گیرند در این مسیر با آن مواجه می شوند: ناوهای هواپیمابر بسیار بسیار پیچیده بوده و ساخت آن ها علاوه بر هزینه های سنگین، بسیار دشوار نیز هست. اولین ناو هواپیمابری که با هدف استقرار هواپیما (جنگنده) روی عرشه آن ساخته شد ناو هواپیمابر HMS Hermes متعلق به نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا بود.
ساخت این ناو در سال ۱۹۱۸ آغاز شده و در سال ۱۹۲۶ به آب انداخته شد و این اولین ناوی بود که از صفر به منظور هواپیمابری ساخته شده و تغییریافته دیگر انواع کشتی ها برای داشتن قدرت هوایی نبود. با ۶ سال زمان ساخت، توسعه این کشتی بسیار بیشتر از کشتی های جنگی دهه ۱۹۲۰ زمان برد. یک قرن بعد، تنها تعداد انگشت شماری کشور توانایی ساخت ناوهای هواپیمابر را دارند در حالی که نمونه هایی وطنی از این کشتی های غول پیکر در کشورهای ایالات متحده، بریتانیا، چین، هند و ایتالیا اکنون در حال ساخت هستند. روسیه و کره جنوبی در حال ارزیابی و تحلیل شرایط برای ساخت ناوهای هواپیمابر جدید هستند و ژاپن نیز قصد دارد یک ناو هلیکوپتربر را به ناوی هواپیمابر تبدیل کند که بتواند جنگنده های فوق پیشرفته F-35B را روی عرشه خود جای دهد.
یکی از ملاحظات اصلی در طراحی ناوهای هواپیمابر این است که باید بسیار بزرگ و غول پیکر باشند. هواپیماهای با قابلیت نشست و برخاست از روی ناوهای هواپیمابر باقید قابلیت های ویژه ای داشته باشند که با استفاده از سیستم منجنیقی یا رمپ اسکی که در طراحی ناوها مورد توجه قرار می گیرد به پرواز درآیند در حالی که برخی جنگنده های دیگری برای پرواز از روی عرشه ناوها به چنین امکانات و پیش فرض هایی نیاز نداشته و به صورت عمودی از روی عرشه بلند می شوند؛ مانند جنگنده های F-35B و Harrier که هر دو در تملک نیروی دریایی ایالات متحده هستند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ ناو هواپیمابر بزرگ و خوفناک دنیا؛ غول هایی که اقیانوس ها را تسخیر کرده اند
اغلب ناوهای هواپیمابر دارای عرشه پروازی به طول ۶۰۰ فوت (حدود ۱۸۳ متر) یا بیشتر هستند در حالی که عرشه پرواز ناوهای هواپیمابر جدید کلاس Ford ایالات متحده بیش از ۱.۰۹۲ فوت (حدود ۳۳۳ متر) طول دارد. این بدان معنی است که ناو باید در تناسب با این عرشه پرواز، بزرگ باشد که باعث ساخت ناوهایی می شود که می توانند باعث جابجایی ۴۰.۰۰۰ تا ۱۰۰.۰۰۰ تن آب دریا شوند. همچنین ناوهای هواپیمابر باید حاوی هر چیزی باشند که هواپیماهای جنگی روی عرشه برای تداوم عملیات های خود روی دریا به آن ها نیاز دارد. این ناوها باید مقدار زیادی سوخت و مهمات برای این هواپیماها در خود داشته باشند که حتی موتورهای یدکی برای آن ها را نیز شامل می شود.
همچنین هر ناو باید مکان هایی برای آزمایش موتورها، که یک عملیات پرسروصدا و خطرناک است، و فضای آشیانه ای برای نگهداری از هواپیماها و تعمیر و رسیدگی به آن ها داشته باشد. در مورد ناوهای هواپیمابر غول پیکر، همچنین باید سیستم های ضروری برای به پرواز درآوردن و بازگشت این هواپیماها مانند سیستم های منجنیقی و ابزارهای متوقف کننده نیز وجود داشته باشند. یکی از مشکلات عمده برای ناوهای هواپیمابر سیستم پروانه ای یا پیشرانه آن است. برای مثال در نیروی دریایی ایالات متحده، ناوهای هواپیمابر تا ۹ برابر بزرگ تر از دیگر کشتی های جنگی سطحی هستند که استفاده از موتورهای بزرگ و بسیار قدرتمند برای به پیش راندن این غول ها در پهنه اقیانوس را ضروری می سازد. ناوهای هواپیمابری که از سیستم های پیشرانه مرسوم استفاده می کنند باید مخازن سوخت بزرگی داشته باشند تا بتوانند موتورها را تغذیه کرده و روشن نگه دارند.
برخی از ناوها نیز می توانند از سیستم پیشرانه هسته ای استفاده کنند اما ساخت موتورهایی با چنین قابلیتی بسیار بسیار دشوارتر از ساخت موتورهای معمولی و مرسوم با سوخت فسیلی است. ناوهوای هواپیمابر را معمولاً «شهرهای شناور» می نامند زیرا ناوهای هواپیمابر ایالات متحده، برای مثال، بیش از ۶.۰۰۰ پرسنل را در هر ماموریت روی خود دارند. این همه پرسنل نه تنها به فضا برای کار نیاز دارند بلکه باید فضایی برای خوردن، آشامیدن، زندگی، استراحت و حتی خوشگذرانی و ورزش نیز برای آن ها در نظر گرفته شود. جمعیتی که بتواند یک ناو هواپیمابر غول پیکر را فعال نگه دارد بدون شک به سرویس های پزشکی، یک باشگاه ورزشی بزرگ، فروشگاه و دیگر تسهیلات نیاز خواهد داشت. غذا باید در یخچال های بزرگ ذخیره شود، فاضلاب باید مدیریت گردد و زندگی باید برای پرسنل قابل تحمل باشد تا آن ها بتوانند با آرامش وظایف خود را انجام دهند.
ناوهای هواپیمابر کشتی های بزرگ و قدرتمندی هستند. ماموریت و سایز آن ها بدین معنی است که نیروهای دریایی باید در طراحی آن ها هزاران، اگر نه ده ها هزار، ملاحظه را در طراحی و ساخت آن ها مد نظر قرار دهند. البته انتظار می رفت که کشوری مانند چین، که تا پیش از این خود ناو هواپیمابر نساخته است، در ساخت اولین ناو هواپیمابر وطنی خود با مشکلات تکنیکی روبرو شود. حتی ایالات متحده که تجربه ساخت دهه ها ناو هواپیمابر را در کارنامه دارد نیز در ساخت دومین فروند از جدیدترین نسل ناوهای هواپیمابر خود، ناو هواپیمابر USS Ford، دچار مشکل شده و علیرغم گذشت دو سال از تاریخ تعیین شده برای تکمیل ساخت و به آب انداختن آن، هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده و با مشکلاتی مواجه شده که آن را به پرهزینه ترین کشتی جنگی جهان تبدیل کرده است. بدین ترتیب به نظر می رسد که در دنیای ساخت ناوهای هواپیمابر، تاخیرها و توقف موقتی ساخت بخشی اجتناب ناپذیر از کار است.
بیشتر بخوانید: عملیات غیرممکن؟! آیا غرق کردن ناوهای هواپیمابر ایالات متحده امکان پذیر است؟!
محاسبات خیلی سنگینی میخواد
اینقدر سنگینه که حتی اگه یک اتاق به ساختار ناو اضافه کنن باید از اول محاسباتو انجام بدن. فوق لیسانسمو تو سازه گرفتم و محسابتا اینقدر سنگینه که حتی کامپیوتر معمولی جواب نمیده و خودم نتونستم etabs رو سیستم خودم حتی یکبار به صورت روان انجام بدم. دانشکده مون مجهز به چهارتا کامپیوتر قوی بود و برای هرکدوم بیست میلیون تومن خرج کرده بودن. مبلغ برای زمانی هست که پراید ۱۲ میلیون تومان بود. تنها تو همین کامپیوترها میتونستیم انجام بدیم.
توی etabs این کار رو انجام دادید!؟
میشه یکم بیشتر توضیح بدید. موضوع پایانه بود؟
بدن سایپا براشون بزنه، دوستان که مدعی همه چی هستند…
بعد ایران اومده بود میگفت میتونیم بسازیم اما خودمون نمیخوایمم!مثلا فکر کرده نفت کش میخوان ناو هواپیما بر کنن!
زر میزنی تو اخ چرا دایم دونبال خود تحقیری هستین
انشالله اسراییل باید نابود گردد و مدیریت جهانی را به دست بگیریم