مردی که ملتی را نابود کرد؛ «رابرت موگابه» از مبارز آزادی بخش تا مستبد خونخوار زیمبابوه

مردی که ملتی را نابود کرد؛ «رابرت موگابه» از مبارز آزادی بخش تا مستبد خونخوار زیمبابوه

در سال ۲۰۰۹، گروهی از دیپلمات ها برای ملاقات با رابرت موگابه، رییس جمهور زیمبابوه، به هراره، پایتخت این کشور رسیدند. آن ها این حاکم مستبد را در سن هشتاد و چند سالگی و در حالی که بیماری سرطان او را ناتوان ساخته بود یافتند، در حالی که همان کت معروف دست دوز سیاهش را به تن داشت. زیمبابوه که روزگاری انبار غله قاره آفریقا شناخته می شد، در یکی از شوکه کننده ترین انفجارهای از درون دوران صلح برای یک کشور مدرن در حال فروپاشی بود. ابر تورم بیداد می کرد، بیکاری هر روز بدتر می شد، مردم گرسنگی می کشیدند، خدمات عمومی وجود نداشت و فساد، جنایت و خونریزی شیوه زندگی میلیون ها نفر از مردم کشور شده بود. دیدار نمایندگان اتحادیه اروپا با موگابه، که برای انجام آن ۷ سال با نمایندگان او مذاکره شده بود در نهایت با همان شعار پوچ همیشگی موگابه در رسانه های دولتی کشور مبنی بر این که «سفیدهای لعنتی و خونخوار در امور داخلی زیمبابوه دخالت می کنند» از طرف وی مجاز شناخته شد.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

در این دیدار و از همان ابتدا یک اتفاق جالب همه حاضران اروپایی را تحت تاثیر قرار داد. مردی قوی هیکل با یک کاسه و ظرفی پر از آب روی یک سینی نقره ای وارد شده، در مقابل موگابه زانو زد و موگابه در حالی که این مرد تعظیم کرده بود دست های خود را شست. پیام این اتفاق بسیار روشن بود: رهبر مارکسیست آزادی بخشی که روزگاری توسط غرب بسیار مورد توجه قرار گرفته بود قدرت خود را به استادان سابق استعمار نشان می داد، آن هم به شیوه ای مضحک و تقلیدی از پادشاهان قرون وسطایی که نشان می داد رابرت موگابه هیچ اهمیتی به رنج و مشکلات مردمش نمی دهد. این حادثه گروه دیپلمات های اروپایی را در بهت و حیرت و البته وحشت فرو برد. یکی از این دیپلمات ها در مورد این حادثه چنین می گوید: «این حادثه نشان داد که موگابه درکش از روابط انسانی نرمال و مسئولیت رهبران در مقابل مردمشان را به کلی از دست داده بود».

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.
آخرین تصویر منتشر شده از رابرت موگابه قبل از مرگ در بیمارستانی در سنگاپور

اکنون رابرت موگابه ،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن ۹۵ سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است. زندگی او با خون و خونریزی رنگ آمیزی شده بود، با تمرکز بیرحمانه و خشن بر قدرتی که از گرسنگی به عنوان یک ابزار دیپلماتیک استفاده کرده و خود بر تاراج مردمش در مقیاسی باورنکردنی نظارت داشت. کسانی که در مقابل حاکمیت او تعظیم نمی کردند، شکنجه شده، مورد تجاوز قرار گرفته و کشته می شدند، در حالی که سال های آخر حضورش در قدرت و قبل از پایین کشیده شدن توسط ارتش خودش در سال ۲۰۱۷، با نبردهای درونی بین همسر دوم و نزدیکانش برای بدست آوردن جانشینی او همراه بود.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.
رابرت موگابه در کنار همسرش، گوچی گریس

در نهایت این نبرد با برنده شدن امرسون امنانگاگاوا، رییس سابق بخش جاسوسی کشور که با لقب «کروکودیل» شناخته می شود همراه بود. روز گذشته امنانگاگاوا در ادای احترامی ظاهری و توخالی از مردی که خود از مقام رهبری کشور خلع کرد گفت و او را «نماد آزادی… که زندگی اش را به آزادی و قدرت بخشیدن به مردمش صرف کرد» نامید. با این وجود میراث موگابه برای زیمبابوه کشوری است که پس از ۳۷ سال حکومت او بر آن در نهایت ویرانی و فقر به سر می برد. او کشوری را به ارث برد که به خاطر صنعت کشاورزی اش شناخته می شد اما موگابه سفید پوستان کشاورز را از کشور بیرون کرده و اقتصاد کشور را ویران ساخت. نیمی از اقتصاد زیمبابوه تنها در عرض ۹ سال در آغاز قرن حاضر نابود شد و این کشور شاهد دومین ابرتورم بزرگ تاریخ بود به نحوی که قیمت ها هر ۲۴ ساعت دو برابر می شد.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

علیرغم تمامی مشکلات و مصیبت های اقتصادی کشور، موگابه همچنان بر جشن تولدهای پر از فساد خود، مانند جشن تولد ۹۱ سالگی اش که در آن یک بچه فیل و یک بوفالو سرو شده و در جریان آن رقص، شعر خوانی، شوهای زیبایی و مسابقات فوتبال برگزار شد، تاکید داشت. در این جشن وزن کیک تولد او وزنی معادل سن خود او به کیلوگرم داشت. بدین ترتیب جای تعجب نداشت که پس از کودتای ارتش علیه او در نوامبر ۲۰۱۷ که به پایین کشیدن موگابه و همسر منفورش منتهی شد، همه به شادی پرداختند. همسر او، گریس موگابه، زنی منفور در میان مردم است که با خاطر خریدهای بزرگ و پرهزینه اش در بزرگ ترین و مجلل ترین فروشگاه های لندن، پاریس و رم شناخته می شود به نحوی که به او لقب «گوچی گریس» داده اند که به معنای «مایه ننگ» است.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

با تمام بیرحمی اش، رابرت گابریل موگابه دیکتاتوری متفاوت از دیگر دیکتاتورهای کلیشه ای آفریقا بود. او مانند عیدی امین اوگاندایی یک لوده دیوانه نبود و نه یک دلقک متظاهر مانند معمر قذافی لیبیایی. او مردی خونسرد، متفکر و بسیار باهوش بود با ۷ مدرک معتبر علمی که اکثر آن ها را در طول دوران حضورش در زندان به دست آورده بود. او شخصیتی بسیار سخت کوش، قناعت پیشه و بسیار سختگیر و نکته سنج بود و حتی در دوران کهولت نیز قبل از طلوع آفتاب از خواب بیدار می شد، یوگا کار کرده و از خوردن صبحانه پرهیز می کرد. برای درک دیکتاتوری مبهم و رازآلود رابرت موگابه باید به سه جنبه از زندگی او نگاهی دقیق داشت: تنهایی او در دوران کودکی، عشقش به همسر اول و روابط شیزوفرنیکی که با بریتانیا داشت، کشوری که همزمان از آن متنفر بوده و آن را تحسین می کرد.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

موگابه در سال ۱۹۲۴ بدنیا آمد و سومین فرزند در میان ۶ فرزند خانواده بود. پدرش نجار و مادرش معلمی در کوتاما، روستایی در ۵۰ مایلی شمال هراره بود. وقتی که موگابه ۱۰ ساله بود، پدرش با یک زن جوان تر از خانه فرار کرد. این اتفاق به شدت رابرت موگابه جوان را تحت تاثیر قرار داده و او به یک نوجوان خشن و سختگیر تبدیل شد، کارگر سرسخت حفاری که وقت آزادش را به کتاب خواندن اختصاص می داد. او دوستان اندکی نیز داشت هر چند یکی از آن ها او را پسری تنها و چیزی شبیه یک دیکتاتور حتی در جوانی توصیف می کند: «یا با او موافق بودید یا باید با او روبرو می شدید»، توصیفی که در سال های آینده شکل عینی یافت. یک کشیش انگلیسی- ایرلندی به نام ژروم اوهی جای پدر را برای موگابه جوان گرفته و او را به درس خواندن تشویق کرد. همچنین او همان کسی بود که ایده های آنارشیستی را در ذهن موگابه کاشت که باید یک مرد انگلیسی باشد که قرار است لاتاری زندگی را برنده شود.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.
رابرت موگابه و همسر اولش، سالی

بعد از مدتی نیت تبدیل شدن به یک کشیش کاتولیک، موگابه در نهایت به عنوان یک معلم آموزش دید. در ادامه وی توانست در دانشگاه فورت هیر در آفریقای جنوبی که تماماً متعلق به دانشجویان سیاهپوست بود پذیرفته شود، جایی که گروهی از رهبران آینده آفریقا در حال یادگیری حقوق بشر و دموکراسی بودند. از هم دوره ای های رابرت موگابه در این دانشگاه می توان به نلسون ماندلا اشاره کرد به نحوی که گفته می شود موگابه در حسودی به این رهبر خوشنام جهان سعی کرد خود را یک قهرمان آزادی بخش واقعی نشان دهد. در سال ۱۹۵۸، شور استقلال طلبی قاره آفریقا را در بر گرفت و موگابه برای سخنرانی به غنا رفت. در انجا او با سالی هایفرون، که او نیز یک معلم بود آشنا شد. این زن که یک شخصیت سرسخت ایدئولوگ داشت تاثیر قابل توجهی بر مسیر آینده سیاسی و زندگی شخصی موگابه گذاشت، به نحوی که سه سال بعد از آشنایی، این دو با هم ازدواج کردند.

بیشتر بخوانید: با ۵ مورد از بدترین و بالاترین تورم های افسار گسیخته در تاریخ آشنا شوید

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

بعد از به قدرت رسیدن موگابه در زیمبابوه، او لقب «رفیق سالی» یا «آمای» به معنای مادر ملت و نزدیکترین مشاور موگابه را بدست آورد. بسیاری از دست دادن حضور آرام بخش سالی را آغاز سقوط زیمبابوه و رهبر دیکتاتور آن می دانند. سالی در سال ۱۹۹۲ در اثر مشکلات کلیوی درگذشت اما مدت ها قبل از مرگ، گریس جای او را در رختخواب موگابه گرفته بود، زنی بسیار حریص که ۴۰ سال از رهبر زیمبابوه کوچکتر بود. به داستان موگابه قبل از رسیدن به قدرت باز می گردیم. بعد از بازگشت از غنا، موگابه خود را در سیاست تحت نفوذ جاشوآ انکومو غرق کرد، مردی که رهبر حزب ملی گرای اصلی کشور بود. مردمانی که موگابه را می شناختند او را در آن زمان مردی متفکر و بسیار حساس اما دمدمی مزاج و خشمگین توصیف می کردند. بعد از ممنوعیت فعالیت این حزب در سال ۱۹۶۳، موگابه اتحاد خود را انکومو را شکسته و اعلام کرد که تنها مبارزه مسلحانه می تواند اقلیت سفید پوست حاکم را به زیر بکشد.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

بدین ترتیب بود که وی همراه به دو نفر از دوستانش گروه مسلح اتحاد ملی آفریقایی زیمبابوه (زانو) را پایه گذاری کرد. یک سال بعد موگابه پس از آنکه در یک سخنرانی، یان اسمیت، نخست وزیر سفید پوست وقت دولت زیمبابوه را گاوچران خطاب کرده بود به زندان افتاد. رابرت موگابه ۱۰ سال آینده زندگی خود را در بازداشت یا محدودیت در تردد گذراند. در طول این دوره، انهامودزنیکا، تنها فرزندش با سالی به دلیل ابتلا به مالاریا درگذشت. او از دولت اسمیت خواست که به او اجازه دهند در مراسم خاکسپاری فرزندش حضور داشته باشد اما دولت این درخواست او را نپذیرفت و این عداوت دولت سفید پوست چیزی بود که موگابه هیچگاه آن را فراموش نکرد. سالی به لندن نقل مکان کرده، با کمک هزینه اندکی که گروه های مذهبی مسیحی به او می دادند امرار معاش می کرد و همزمان کتاب های درسی را دست نویسی کرده و برای شوهرش که در زندان بود می فرستاد.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

زمانی که موگابه در سال ۱۹۷۴ از زندان آزاد شد، مدارک تحصیلی فراوانی اخذ کرده بود- حتی خود یک بار گفته بود که در خشونت نیز دارای مدرک است. رابرت موگابه خود را یک «مارکسیست-لنینیست-مائوئیست» نامیده بود. پس از آزادی، موگابه راه جنگ را در پیش گرفت. اگر چه او خود هیچگاه دست به اسلحه نبرد اما به تاسیس اردوگاه های آموزش شبه نظامیان در موزامبیک کمک زیادی کرده و حملات به رودزیای جنوبی (منطقه ای مطرود پس از اعلام استقلال زیمبابوه از بریتانیا توسط یان اسمیت) را رهبری کرد. تا سال ۱۹۷۹، جنگی که از آن با عنوان جنگی آزادی بخش یاد می شد باعث مرگ بیش از ۳۰.۰۰۰ نفر شده و موگابه به سرعت در رده های رهبری آزادی خواهان رشد کرده بود. این درگیری های خونین در نهایت به قراردادی در کریسمس ۱۹۷۹ در لندن که با نام توافقنامه قصر لنکستر شناخته می شود منجر شد که بر اساس آن یان اسمیت منفور ناچار به استعفا شد.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

زیمبابوه استقلال خود را بدست آورده بود و موگابه خیلی زود بر علیه رییس سابق خود، انکومو چاق، دست به کار شد. در انتخابات متعاقب این درگیری، موگابه به تهدید گروه های حزبی رقیب خود و طرفدار انکومو پرداخته و در سخنرانی های خود چنین گفت: «اگر برنده نشویم دوباره به جنگ باز خواهیم گشت». موگابه با اکثریت آرا به قدرت رسید اما انکومو نتایج انتخابات را قبول نداشت. در پاسخ به این مسئله، موگابه گروهی از نیروهای ارتش که در کره شمالی آموزش دیده بودند را در اواسط دهه ۱۹۸۰ برای قتل عام هزاران نفر از قوم اندبله در ماتابللاند گسیل داشت که با نابودی پایگاه قدرت رقیب سیاسی اش و اجبار او به تبعید همراه شد. در آن زمان، کشورهای غربی توجیه موگابه مبنی بر این که این خونریزی حاصل تلاش آفریقای جنوبی مبنی بر بی ثبات کردن زیمبابوه بوده را پذیرفتند.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

بعد از سقوط رژیم آپارتاید اسمیت، پیام های حسن نیت بسیاری از طرف کشورهای غربی برای موگابه فرستاده شد و در اولین دهه زمامداری اش، در دورانی که سالی در کنار او بود، موگابه بیش از هر رهبر آفریقایی دیگری مدرسه و بیمارستان ساخت و سطح سواد مردم کشورش را به بهترین میزان در میان کشورهای آفریقایی رساند. در طول دوران بیماری سالی، گاهی اوقات موگابه نیز همراه او به لندن سفر کرده و در این حین در خیابان داونینگ در مورد مسائل بین المللی با مارگارت تاچر به بحث می پرداخت. در حالی که تاچر ویسکی می نوشید، موگابه روی یک صندلی راحتی نشسته و آب را ترجیح می داد. اما در اوایل دهه ۹۰ و با پایان دوران جنگ سرد، حمایت های مالی کشورهای غربی و اتحاد جماهیر شوروی از کشورهای در حال توسعه به شدت کاهش یافته و سالی نیز درگذشت. موگابه بعد از مرگ سالی با گریس ماروفو که از قبل دو فرزند برای او بدنیا آورده بود ازدواج کرد و این رابطه نامشروع در شرایطی بود که موگابه به گفته خودش یک کاتولیک بسیار متعقد بود.

بیشتر بخوانید: حذف صفر از واحد پول ملی؛ نمونه های اتفاق افتاده و نتایج آن ها [قسمت دوم]

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

از همان ابتدا، گریس بیشتر به خرید علاقه داشت تا سیاست و تنها در یک خرید از یک فروشگاه در پاریس ۶۰.۰۰۰ پوند هزینه کرد. همچنین ادعا می شود که وی در عروسی دخترش بونا در قصر ۸ میلیون پوندی و ۲۵ اتاقه موگابه در هراره در سال ۲۰۱۴ بیش از ۴ میلیون پوند هزینه کرده است. با بدتر شدن اوضاع اقتصادی، رهبر زیمبابوه بیش از پیش خودکامه و بدگمان شده و همه چیز را توطئه می دید. او به درون پوسته خود بازگشته و بر روی یافتن راه هایی برای حفظ قدرت خود به هر قیمتی متمرکز شد. اقلیت سفید پوست زیمبابوه که کمتر از یک درصد جمعیت کشور را تشکیل می دادند نیز از دیدگاه موگابه کسانی بودند که قصد براندازی دولت او را داشتند. در زیمبابوه آن دوران حدود ۴.۰۰۰ سفید پوست نیمی از زمین های کشاورزی کشور را در اختیار داشته و سیاهپوستان را به زمین های کم کیفیت تر سوق داده بودند و موگابه نیز می دانست که مردم کشور دستکم در تنفر او از سفید پوستان با او هم عقیده اند.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

رابرت موگابه به بهانه این که بریتانیا در تضاد با توافقنامه قصر لنکستر به قول های خود مبنی بر بازتوزیع زمین های کشاورزی پشت کرده، در سال ۱۹۹۷ دستور داد که بیش از ۱.۵۰۰ مزرعه متعلق به سفیدپوستان ضبط شده بدون اینکه صاحبان آن ها امکان شکایت و دادخواهی داشته باشند. در این میان، رابرت موگابه ۱۳ مورد از این مزارع را به تملک خود درآورد. تونی بلر، نخست وزیر وقت بریتانیا مصالحه به موگابه را رد کرده و از تغییر رژیم در این کشور سخن گفت و واکنش های دیگر اعضای کابینه دولت نسبت به این تصمیم موگابه نیز انتقادی بود. این واکنش ها همراه با انتقادات و تظاهرات ضد رژیم او در لندن بر توهم توطئه و براندازی در ذهن موگابه افزوده و او تمامی این واکنش ها را به مثابه اعلان جنگ به دولت خود می دید. بعد از سقوط شدید ارزش دلار زیمبابوه و دخالت ارتش برای مقابله با اعتراضات مردمی، صندوق بین المللی پول رابرت موگابه را مجاب ساخت که در تصمیم خود برای غصب زمین های کشاورزی سفیدپوستان تجدید نظر کند.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

اما دو سال بعد، رابرت موگابه به طور مخفیانه ۱۲.۰۰۰ نفر را برای نبرد در کنگو به بهانه حفاظت از رییس جمهور این کشور و در واقع برای غارت منابع زیرزمینی آن گسیل داشت که بیش از پیش به خالی شدن خزانه کشور منتهی شد. بدین ترتیب تورم هر روز بیشتر شده و نیمی از کشور بدون شغل مانده بودند. وقتی که پیشنهاد ایجاد تغییرات در قانون اساسی کشور برای تثبیت قدرت او در قالب یک رفراندوم با شکست مواجه شد، رابرت موگابه از غصب غیررسمی مزارع متعلق به سفیدپوستان توسط دارودسته های متعلق به کهنه سربازان حمایت کرد. در طی دو سال، تنباکو که تا آن زمان ۴۰ درصد از درآمدهای صادراتی کشور را تشکیل می داد در اغلب نقاط کشور دیگر کاشته نمی شد و موگابه به کاریکاتوری از تمام چیزهایی که مردم در مورد رهبران سیاهپوست آفریقایی فکر می کردند تبدیل شد. رشد بیکاری باعث شد که از هر ۱۰ نفر، ۷ نفر شغل خود را از دست بدهند، بسیاری برای زندگی بهتر سعی در فرار از کشور داشتند و امید به زندگی به پایین ترین میزان در میان کشورهای جهان رسید.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

تورم به طرز افسار گسیخته ای بالا می رفت و در سال ۲۰۰۸ به رقم باورنکردنی ۲۳۰ میلیون درصد رسید و بدین ترتیب بود که پس از چاپ اسکناس های ۱۰ تریلیون دلاری، دولت زیمبابوه مجبور به کنار گذاشتن واحد پولی خود شد. مورگان تساوانگیرال، رئیس شجاع سابق یک اتحادیه کارگری رهبری جنبش تغییر دموکراتیک (MDC) را بر عهده گرفت و به رقیبی سرسخت برای موگابه تبدیل شد اما تساوانگیرال خیلی زود دستگیر شده و پس از شکنجه و تهدید به خیانت متهم شد. ماموران امنیتی حروف اول عنوان حزب را روی پشت اعضای جنبش حک کرده و با بطری های خرد شده شیشه ای بدنشان مجروح شد. زنانی که با این جنبش در ارتباط بودند نیز توسط نیروهای طرفدار دولت مورد تجاوز قرار گرفتند و حتی در برخی موارد افسران بلندپایه دولت در این تجاوزها مشارکت داشتند. بعد از اینکه رقابت های ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ را از دست داد، موگابه درمانده آماده کناره گیری بود اما ژنرال های ارتش او را تشویق به ماندن کرده و پس از دستکاری نتایج انتخابات، ماندن او در قدرت را تضمین کرده و موج جدیدی از خشونت علیه مخالفان آغاز گردید.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

در نهایت دیپلمات های غربی با تهدید به اینکه وی را به دادگاه جنایت جنگی علیه بشریت ارجاع خواهند داد موگابه را وادار به توافق با رهبر حزب تغییر دموکراتیک کردند. تساوانگیرال که سال گذشته درگذشت، همسرش را در یک حادقه مشکوک رانندگی در سال ۲۰۰۹ از دست داد. بسیاری از دشمنان موگابه به همین شکل می مردند. در سال ۲۰۰۱ فاش شد که ثروت موگابه به ۸۰۰ میلیون پوند بالغ می شود که در بانک های خارج از کشور قرار داشته و برخی او را مالک یک قصر در اسکاتلند نیز می دانستند. در سال های آخر عمر، علیرغم تمام بوتاکس ها و رنگ موها، رابرت موگابه بسیار بیمار و شکننده به نظر رسیده و در چندین مراسم عمومی نیز کنترل خود را از دست داد و حتی یک بار در مراسم گشایش پارلمان کشور متن سخنان غیرمفهومی به زبان آورد. در سال ۲۰۱۳، موگابه بار دیگر برنده انتخاباتی جنجالی شده و علیرغم ناتوانی مفرط بار دیگر از تمایل خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری در سال ۲۰۱۸ گفت.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

رابرت موگابه در پاسخ به روزنامه نگاری که جرأت کرد از او در مورد برنامه های احتمالی اش برای بازنشستگی سوال کند چنین گفت: «آیا می خواهی با ضربه مشت تو را به کف زمین بچسبانم تا بفهمی که من هنوز همان آدم سابق هستم؟». در این حین تلاش همراه با خشونت یکی از احزاب که حامی امنانگاگوا، رییس جمهور کنونی کشور، بود و حزبی دیگر که از بانوی اول، گوچی گریس، حمایت می کرد برای جانشینی موگابه بالا گرفت. با بدتر شدن اوضاع، موگابه معاون خود،امنانگاگوا، را خلع کرده و راه را برای همسر خود به عنوان جانشین باز کرد. این اتفاق با واکنش ژنرال های ارتش که مورد حمایت چین و بریتانیا بودند همراه شد که در نهایت او را از قدرت پایین کشیدند.

رابرت موگابه،هیولایی که با فقیرتر شدن مردمش بر ثروت خود می افزود، در سن 95 سالگی و پس از سقوطی آرام در بیمارستانی در سنگاپور درگذشته است.

رابرت موگابه نماد تراژدی پسااستعماری در بسیاری از نقاط آفریقا بود که بدون توجه به هزینه ای که به مردم کشورش تحمیل می کرد تنها برای حفظ قدرت خود تلاش می کرد، همانطور که روزگاری گفته بود: «زیمبابوه مال من است». او قهرمان آزادی بخشی بود که رویای شیرین استقلال را به کابوس تلخ آشوب، فلاکت، فقر و سرکوب مردم زجر کشیده کشورش تبدیل کرد.

بیشتر بخوانید: با ۵ تن از بیرحم ترین و خودکامه ترین دیکتاتورهای آفریقایی آشنا شوید

منبع: dailymail
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۱۱ نظر

ورود

  • ابراهیم شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

    سرتاسر این مقاله چیزی جز دروغ و سیاه نمایی نبود
    موگابه همونطور که مردم میدونن در زمان ریاست محمود احمدی نژاد به ایران اومد و با رهبر عزیزمان گفتگو کرد
    غیر ممکنه رهبر عزیزمون چنین آدمی که شما ازش یه هیولا ساختید رو قبول کنه
    همه ی این مقاله دروغ بود و صلوات بر روح پاک موگابه رهبر انقلابی زیمبابوه
    دمش گرم دست انگلیس و امریکا رو از کشورش قطع کرد
    یاشاسین

    • علی شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

      همون یاشاسین رو که نوشتی فهمیدم چیکاره ای. پس ازت خرده نمیگیرم.

    • میلاد شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

      چی زدی عمو حالت پریشونه

    • علیرضا کریمی شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

      عزیزم شما یه کمی تاریخ بخونی بهتره تا این چیزایی که تو کله پوکت ریختن رو بریزی بیرون!

    • مرجان گلمحمدی شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

      آره دیگه. برا شماها! این اختلاف طبقاتی و اینکه فقط چند تا مسول مملکت پول همه ملت رو به جیب بزنن اصلا مهم نیست که!! انشاا… اون دنیا ته جهنم بسوزید

  • Hamed شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

    آه، چقدر این داستان برایمان آشنا می آید

  • Abolfazl شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

    سرنوشتش خیلی اشناست فقط یکم جزئیات فرق دارن

  • کوروش شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

    یک تحلیل کاملا غرب گرایان داشتید. چرا اشاره نکردید که انگلیسی ها ۵۰ درصد زمین های مرغوب زیمباوه را در اختیار داشتند و در پس دادن آن به مردم زیمباوه با موگابه به دشمنی پرداختند، چرا تحریم های بی دلیل غرب علیه زیمباوه را که صرفا به علت عدم نوکری موگابه از غرب بود را بیان نکردید؟ چرا دخالت آشکار انگلیس و امریما در تورم و ناامنی زیمباوه را بیان نکردید؟ مواجه هیچ گرایشی با کمونیست نداشت تنها دلیل ارتباطش با برخی کشورها کمونیست هم تحریم شدید غرب بود. آیا بن سلمان عربستان دیکتاتور نیست! آیا روسای بحرین و مصر دیکتاتور نیستند! آیا رئیس جمهور آمریکا که با سرکوب شدید معترضین فرانسوی آشکارا مردم ایران را به حمایت از تروریست متهم می کند دیکتاتور نیست. بهتر نیست دست از ترجمه بی چون و چرا منابع غربی بردارید! فکر نمی کنید گمراه کردن جوان های کشور گناه و اشتباه کمی هست؟

    • مریم تهرانی زاده شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

      صرف اینکه یک نفر یا یک حکومت با آمریکا و غرب در بیوفته نشانه عادل بودن اونها و درست بودن اون حکومت نیست! مثلا فیدل کاسترو ، یک حکومت کومونیستی خشک از خودش به جای گذاشت.یا شوری سابق! و دوست جون جونی الان ما! روسیه!! یا معمر قذافی! چون فقط جلوی آمریکا ایستاده بود مورد تایید شما هست؟!! در مورد شما ها هم تاریخ در آینده ، همچون اینها قضاوت خواهد کرد

    • حسین علی پناهی شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

      دوست عزیز در مورد اینکه زمین های کشاورزی مرغوب زیمبابوه در اختیار اقلیت سفید پوستان بوده عیناً توی مطلب گفتیم که اینطور بوده. در مورد اینکه موگابه باورهای کمونیستی نداشته که خودش عینا گفته کمونیسته. حتی گفتیم که در ابتدا کشورهای غربی ازش حمایت کردن. در ضمن دیکتاتور زیاده و این مطلب صرفا به خاطر مرگ موگابه در روزهای اخیر نوشته شده همونطور که قبلا هم در مواردی که بن سلمان یا کسان دیگر بحث روز بودن در مورد اون ها هم مطلب نوشته شده. اتفاقات ۲۰ سال اخیر زیمبابوه رو بررسی کوتاهی داشته باشید خوب متوجه می شید که جناب موگابه و حکومتش جایی برای دفاع باقی نذاشته و این ادعای ما نیست.

  • بابک شهریور ۱۸, ۱۳۹۸

    «او قهرمان آزادی بخشی بود که رویای شیرین استقلال را به کابوس تلخ آشوب، فلاکت، فقر و سرکوب مردم زجر کشیده کشورش تبدیل کرد.»
    این قسمت از مقاله رو میشه در مورد تقریبا تمام قهرمانان مبارزه با امپریالیسم تکرار کرد.
    درد مردم کشورهای خاورمیانه و آفریقا عدم وجود دانشه و آگاهیه که باعث میشه همیشه زیر سلطه باشن و معمولا بیشترین آسیب رو هم از جانب هموطنان مدعی مبارزه با استعمار میبینن که مثلا دست بیگانگان رو کوتاه میکنن اما در عمل خودشون به بزرگترین خون آشام ملتشون تبدیل میشن.