هنگام روبرو شدن با فردی که میگوید میخواهد دست خودکشی بزند اولین کار حفظ آرامش است. مسلما قرار گرفتن در چنین موقعیتی خوشایند نیست و میتواند باعث خشم، ناراحتی و اضطراب شدید ما بشود.
این کاملا طبیعیست و نمیتوانیم جلوی بروز این افکار و احساسات را بگیریم و کنترلش کنیم ولی میتوانیم آنچه که خواهیم گفت یا انجام خواهیم داد را کنترل کنیم؛ چرا که در چنین موقعیتی این قبیل افکار و احساسات هیچ کمکی به آن فرد یا به ما نمیکند.
بنابراین در قدم اول باید به هر شکلی که میتوانیم این هیجانات را کنترل کرده و خونسردی خود را حفظ کنیم.
سپس لازم است با آن شخص بدون ترس و تعارف و کاملا رک و مستقیم درباره فکر یا تصمیم به خودکشی صحبت کنیم (برخلاف این باور غلط رایج که میگوید مستقیما حرف نزنید) و این سوالات را بپرسیم:
۱. اونقدر حالت بده که “واقعا” داری به خودکشی فکر میکنی؟ (اگر پاسخ بله بود):
۲. به نحوه انجامش هم فکر کردی؟ (اگر پاسخ بله بود):
۳. برای انجامش کاری که باید بکنی یا چیزی که باید تهیه بکنی رو آماده کردی؟ (اگر پاسخ بله بود):
۴. به این هم فکر کردی که کِی میخوای انجامش بدی؟
پرسش این چهار سوال ضروریست؛ چرا که قصد انجام خودکشی/شیوه انجامش/داشتن آنچه برای انجامش نیاز دارد و زمان در نظر گرفته شده برای انجامش را نشان میدهد.
هر اندازه فرد طرح و برنامه دقیقتری برای انجامش داشته باشد خطر بزرگتر است و اگر پاسخ تمام سوالات مثبت باشد (خصوصا زمان و شیوه انجامش) خطر بسیار جدی و فوری است و لازم است سریعا برای دریافت کمک با اورژانسهای خودکشی تماس بگیرید.
اگر آن فرد در موقعیتی است که حس میکنید ممکن است جان دیگران را هم به خطر بیاندازد (خلبان، راننده وسائط نقلیه مسافربری، یک نظامی که به سلاح دسترسی دارد و…) لازم است تا ملاحظه و تعارف را کنار بگذارید و با آرامش و مهربانی اما جدیت و به هر شکلی که صلاح میدانید مطمئن شوید که فرد قبل از دریافت کمک فوری در آن موقعیت حضور نخواهد داشت.
چه در وضعیت اورژانسی و چه در صورتی که فرد تنها حرف از خودکشی زده (و هنوز تصمیم به انجامش نگرفته) لازم است از نظر روانی-عاطفی او را درست حمایت کنیم. برای این منظور رعایت نکات زیر لازم است:
اگر شرایط به گونهای است که گمان میکنید آن فرد ممکن است هر لحظه دست به خودکشی بزند او را ترک نکنید و در کنارش باشید.
تا آنجا که میتوانید شنونده باشید و نه گوینده. به هیچ وجه با او جر و بحث و دعوا نکنید و خصوصا راه حل ارایه ندهید. مطمئن باشید در چنین موقعیتی سکوت و شنیدن حرفهای آن فرد از گفتن هر حرف و سخنی موثرتر است.
او را قضاوت نکنید. فکر نکنید او صرفا ژست خودکشی گرفته، ادای آن کار را در میآورد یا صرفا درصدد جلب توجه است.
در چنین وضعیتی فرد تنها درصدد دریافت توجهی از جنس همدلی و کمک است چرا که خود از کمک کردن به خود کاملا عاجز و درمانده است و نیاز به کمک شما دارد.
به او نگویید: چقدر ضعیفی! چقدر ترسویی! عرضهاش رو نداری! خجالت بکش! قوی باش! و… گفتن این حرفها باعث شرم و آزردگی فرد میشود. از سویی منطقی هم نیست، هرچند اقدام به خودکشی هرگز به معنای شجاعت نیست اما غلبه بر ترس از مرگ به معنای ضعف و ترس هم نیست. بدتر از همه اینکه نتیجه احتمالی چنین حرفهایی مصممتر شدن فرد برای خودکشی است.
به او نگویید: چقدر خودخواهی! فقط خودتو میبینی و هیچ کس برات مهم نیست! بسیاری از کسانی که تصمیم به خودکشی گرفتهاند واقعا فکر میکنند که سربار خانوادهاند و این تا وقتی زنده هستند ادامه خواهد داشت. در نتیجه در اوج روانرنجوری خود و زمانی که تصمیم به خودکشی گرفتهاند شنیدن این حرفها تنها باعث میشود که جدیتر دست به آن کار بزنند چرا که واقعا (و به اشتباه) فکر میکنند با این کار باری از دوش عزیزانشان بر میدارند.
در هر حال گفتن این حرفها هیچ کمکی به بهبود اوضاع نمیکند. بهتر است در عوض بگویید: تو هیچ وقت سربار من/خانواده نبودی و نیستی، میخواهیم تو در کنار ما/خانواده باشی و ما را هیچ وقت تنها نگذاری چون دوستت داریم میخواهم کمکت کنم و تنهایت نمیگذارم.
به او احساس گناه ندهید: میدونی اگر این کار رو بکنی پدرت/مادرت/همسرت/بچهات چی میکشه؟ چرا میخوای من/اونها رو با این کارت زجر بدی؟ و… آن فرد خود در حال تجربه کردن وضعیت روانی سخت و وحشتناکی است و وعذاب وجدان دادن به او هیچ کمکی به بهتر شدن حالش و یا درک بهتر شرایط نمیکند.
در عوض میتوانید درباره کارهای موردعلاقه افراد خانوادهاش (به طور کلی) و یا خاطرات خوب و شیرینی که باهم داشتهاید حرف بزنید. همینطور میتوانید به او بگویید: خانوادهات دوستت دارند تو برایشان مهمی، هر کاری که بتونند برای تو میکنند.
از مقایسه کردن او با سایرین خودداری کنید: فلانی رو ببین وضعیتش/دردش/زندگیاش از تو بدتره ولی این کار رو نکرده. خیلی از مردم چیزهایی که تو داری رو ندارن ولی این کارو نمیکنن و… چنین حرفهایی شاید به نظرتان درست باشد اما یادتان باشد اغلب افراد پیش از اقدام به خودکشی خودشان به این چیزها فکر کردهاند و آخر به این تصمیم رسیدهاند.
هر شخصی شرایط خاص خودش را دارد و ما از آن مطلع نیستیم. گفتن این حرفها باعث میشود آن فرد خود را با کسانی مقایسه کند که یا هرگز فکر خودکشی به سرشان نزده یا احیانا بهتر از او توانستهاند با شرایط روانی بدشان مواجه بشوند یا… هر کدام اینها در هر صورت حال او را بدتر میکند. نهایتا آن فرد حس میکند شما چندان درکش نمیکنید و در نتیجه شاید با شما درباره افکار و حالش دیگر صحبت نکند.
پای خدا و مذهب را به میان نکشید. نگویید: این کار گناهه. اعتقاداتت ضعیف است. حتما ایمانت کم است که میخواهی این کار را بکنی. وقتی بمیری هم بعدش میری جهنم و… ما از اعتقادات قلبی دیگران بیاطلاعیم و شاید آن فرد اصلا به خدا و جهنم معتقد نباشد. اگر هم اعتقادات مذهبی دارد شاید با خود میاندیشد “خدا خودش میداند که دیگر تحمل این وضعیت و رنجی که بهم داده را ندارم و نهایتا این کارم را میبخشد” و یا… در هر حال این حرفها تغییری در تصمیم او ایجاد نمیکند و تنها حالش را بدتر میکند. در عوض این حرفها میتوان به او گفت: میدونم داری به خودکشی فکر میکنی٬ولی میخوام بدونی من هر کاری که بتونم انجام میدم تا بهت اونطوری که باید کمک کنم.
لطفا باز هم ازین مطالب روانشناسی مخصوصا در این دوره و زمانه جاری قرار بدید. با تشکر فراوان