اگر مدام درگیر برقراری تعادل بین کار و زندگی شخصی هستید و فکر میکنید این قضیه بر روابط خانوادگی شما تأثیر منفی میگذارد، برای حل این وضعیت بغرنج، لازم است اقداماتی را انجام دهید. این سناریو را تجسم کنید:
من در ایجاد تعادل بین کار و زندگی با مشکل مواجه هستم. همسرم دائما گله میکند که من همیشه در حال کار کردن هستم یا از طریق تلفن همراه مشغول چک کردن اخبار و مطالب مربوط به کار یا برنامهریزی کاری. چه کنم؛ کار برای من یک پدیده توقفناپذیر است و انگار من همیشه سعی میکنم کارهایم را کامل به اتمام برسانم. چه توصیهای برای من دارید؟
ممکن است برای خیلی از خانمها یا آقایان دورکاری که کارهای خود را در منزل انجام میدهند یا حتی افراد شاغلی که کارهایشان در ساعت اداری به اتمام نمیرسند و مجبورند در هنگام استراحت هم حواسشان ششدانگ به کارشان باشد، این سناریو یک سناریوی خیلی آشنا باشد که هر روز درگیرش هستند.
در دنیای امروز که مردم باید دائم در ارتباطات باشند، خاموش کردن تلفن همراه یا قطع اتصال اینترنت خیلی سخت است. درخواستهای مشتریان، همکاران و مشاغل گوناگون باعث میشود همیشه حس کنیم باید پاسخگوی آنها باشیم و در هر لحظه از همه چیز در کسب و کار و حرفه خود باخبر باشیم. البته، این هم میتواند دلایل خوب خودش را داشته باشد.
بسیاری از افراد به این دلیل موفق هستند که افرادی بسیار پاسخگو هستند. همین امر میتواند نقطه تمایز شما با همکاران یا رقبایتان باشد. آنهایی که تشنه کار هستند و کارها را به سرعت و به شیوه کامل و مؤثر انجام میدهند، همیشه در اولویت درخواستها و تقاضای کارفرمایان هستند. اما در اینجا یک سؤال مهم پیش میآید! خط فاصله و مرز تعیینکننده را کجا باید کشید؟
در این مطلب، میخواهیم به شما بگوییم که چطور پی ببرید کجا باید بین زندگی و کارتان خط مرزی تعادل را بکشید و چطور میتوانید زندگی خود را با کارهایتان تطبیق دهید.
کلاهتان را قاضی کنید و ببینید چرا اینقدر زیاد کار میکنید
همه نیاز دارند که مرزهایی بین کار و زندگی برای خود ایجاد کنند اما از طرفی باید حسابی فکر کنند و همه متغیرهای ضروری را در نظر بگیرند. در اینجا نمونهایی را ذکر میکنیم که به شما نشان میدهند که چه وقت لازم است وقت بیشتری برای کارتان بگذارید.
- میخواهید خودتان را ثابت کنید. اگر به تازگی صاحب شغل جدیدی شدهاید یا ترفیع گرفتهاید، لازم است بیشتر از حد تعادل برای موفقیت در کارتان متمرکز شوید. هدف شما این است که ثابت کنید لایق این شغل یا ترفیع بودهاید، نه این که خودتان را در پست جدید رها کنید و از دنیا فارغ شوید. وقتی شایستگیها و ارزش خودتان را نشان دادید، میتوانید کمی آرامش پیدا کنید و از حجم کارهای خود بکاهید. تا آن زمان، خود را از بازی کنار نکشید.
- فصل پرکاری است. اگر در فصلی به سر میبرید که کارتان پررونق است و رواج دارد، شاید لازم باشد بیشتر وقتتان را به کارتان بدهید. این فصل احتمالا زیاد طول نمیکشد اما وقت آن است که خودتان را با تمام قوا نشان دهید تا مشخص شود که فرد شایستهای برای حرفه خود بودهاید و هنوز هم هستید. اینجا دیگر وقت کمکاری و تعادل نیست. تعادل را باید وقتی برقرار کنید که فصل پرکاری تمام شده، جو آرام شده و کارهایتان کمتر از قبل باشد. اگر در فصل اوج کار روی حرفه خود متمرکز نشوید و وقت زیادی به آن اختصاص ندهید، شاید تمام امتیازات و فرصتهای خوبی که این تجربه میتوانست در اختیارتان بگذارد را از دست بدهید.
- برای یک شخص ویژه کار میکنید. این که چه کسی از شما کار میخواهد اهمیت دارد. آیا این شخص رییس شماست، مدیر سازمان است یا یک مشتری؟ این شخص ویژه تعیینکننده این است که وقتی به طور مثال از شما درخواست میکند «بپرید»، شما تصمیم میگیرید که پرش شما باید «چقدر بلند» باشد. اینها افرادی هستند که لازم است شما آنها را با عملکرد خوبتان تحت تاثیر قرار دهید یا به آنها پاسخ دهید زیرا در نهایت آنها هستند که آینده کاری شما را در کنترل خود دارند.
زمان مناسب برای استراحت خود تعیین کنید
مهم نیست که چه اتفاقی در حرفه شما در حال رخ دادن است یا چه فصلی است یا حتی چه کسی از شما کار میخواهد! در وهله اول، فراموش نکنید که شما صرفا یک انسان هستید و نیاز به مقداری استراحت دارید. اوقاتی در روز یا هفته هستند که باید به آرامش و فراغت خود اختصاص دهید.
بیشتر مردم در زمان شام، یعنی حدودا بین ساعات ۶ و نیم تا ۸ و نیم شب، استراحت میکنند و ساعت ۱۰ شب به خواب میروند. تعطیلات آخر هفته را هم خوب است که در نظر بگیرید. بسیاری از افراد موفق بر حسب نوع کاری که دارند، شنبهها یا پنج شنبهها را به طور کل تعطیل میکنند تا خودشان را شارژ کنند و سپس در اولین روز هفته، کار را پرانرژی شروع کنند. وقتی که میدانید استراحت و اوقات فراغت یک درخواست معمول و حق طبیعی شماست، منظم کردن برنامه برای همکاران و مشتریان میتواند به شما کمک کند که این زمان را به خودتان اختصاص دهید.
اگر بدانید که در برنامهریزی کاری همکاران شما ثباتی وجود ندارد و هیچ چیزی روی نظم خاصی انجام نمیشود، شاید شما با یک تیم بیمار کار میکنید. در چنین مواقعی، باید با آنها رک باشید و با جرئت در مورد اوقات فراغت و استراحتی که نیاز دارید حرف بزنید. از این که آنها بدانند چه زمانهایی به طور موقت در دسترس نیستید واهمه نداشته باشید. (مثلا اوقاتی که در حال رانندگی به سمت مقصدی هستید، پیادهروی میکنید یا با همسر خود برای شام به رستوران رفتهاید). آنها این هشدار شما را تحسین میکنند و میدانند که شما بالاخره پیامشان را دریافت میکنید. البته، هر چه فعالتر باشید، بهتر است.
برای قطع ارتباط با دنیای کار برنامهریزی کنید
به مغزتان استراحت بدهید؛ این مهمترین عامل برای بهرهوری بیشتر شما و همین طور بهبود روابط شخصیتان به شمار میرود. در حالی که استراحتهای شما از یک طرف باید استراتژیک و راهبردی باشند، اما از طرف دیگر باید به طور حتم اتفاق بیفتند تا در کار خود نسوزید، اشتباه نکنید و در زندگی ناراضی و مغموم نباشید.
توانایی خاموش کردن تلفن همراه و تمرکز بر افراد و تجربیاتی که پیش رویتان است یک امر مهم و حیاتی است. افراد بسیاری هستند که به تلفنهای همراهشان اعتیاد پیدا کردهاند و نمیتوانند آن را کنار بگذارند. اعتیاد آنها به این دلیل نیست که باید هر دقیقه تلفن خود را چک کنند، بلکه عادتی است که نمیتوانند رهایش کنند و همین عادت میتوانند بر توانایی متمرکز ماندن آنها در مکالمات و موقعیتهای گوناگون اجتماعی تاثیرات منفی به بار آورد.
شما باید بتوانید اوقاتی از روز تلفن همراه خود را کنار بگذارید و بتوانید یاد بگیرید مغز خود را دوباره شرطی کنید تا مزاحم همیشگی نداشته باشد. اگر این کار به منزله یک تلاش یا در اصل یک مبارزه برای شما محسوب میشود، باید دلیلش را پیدا کنید. آیا واقعا آنقدر پرمشغله هستید که نیاز به اعتیاد ارتباط مداوم با تلفن همراهتان دارید؟ یا شما از ارتباط بیشتر یا صمیمیت با فردی که در کنارش هستید اجتناب میکنید؟ اینها پرسشهای مهمی هستند که باید برای یافتن پاسخش در ذهن خود کندوکاو کنید.
با اختصاص دادن وقت استراحت در زمان مناسب و لذت بردن از لحظهای که در آن هستید، لذت بیشتری از زمانی که از کار دور هستید خواهید برد. و در عوض، با این شیوه وقتی به محیط کار باز میگردید، بیشتر میتوانید متمرکز و پرانرژی باشید.
نامردید چقدر :)))
یه خبر بذارید از اینکه اینترنت چرا قطعه یا جای گوگل چی استفاده میشه کرد.
شخصا تحت هیچ شرایطی دیگه به سایت شما سر نخواهم زد 🙂