سال ۲۰۱۹ به پایان رسیده و همراه با خود به یک دهه پرتنش، پرحادثه و بی سابقه در مقیاس جهانی پایان داد. در دهه ای که گذشت بسیاری چیزها که صدها سال دوام داشت دچار تغییری شگرف شد؛ از تجارت و سرگرمی گرفته تا سیاست و باورهای عمومی. دهه ۲۰۱۰ پرالتهاب آغاز شده و دراماتیک به پایان رسید، دهه ای که در تاریخ به خاطر اتفاقات متفاوت و غیرمنتظره اش ماندگار خواهد بود. اگر بخواهیم در مورد اتفاقات مهم و تاثیرگذار یک دهه گذشته صحبت کنیم با گزینه های متعددی روبرو خواهیم شد که انتخاب مهم ترین ها از میان آن ها دشوار خواهد بود. با این وجود در ادامه قصد داریم شما را با مهم ترین و تاثیرگذارترین اتفاقات نیمه دوم دهه ۲۰۱۰ آشنا کنیم.
برای مطالعه قسمت اول این مطلب می توانید از این لینک استفاده نمایید.
۲۰۱۵: حملات تروریستی پاریس
اگر یک بخواهیم یک منطقه را نام ببریم که در سراسر سال ۲۰۱۵ در تیتر اصلی خبرها قرار داشت بدون شک به نام «خاورمیانه» خواهیم رسید. در شرایطی که جنگ داخلی و بهتر بگوییم، نیابتی، سوریه در اوج خود قرار داشته و داعش در قدرتمندترین دوران خود به سر می برد، سال ۲۰۱۵ از بسیاری از جهات یک سال بسیار حیاتی بود. این سالی بود که اروپا برای اولین بار به طور جدی با بحران پناهجویان روبرو شد، در شرایطی که جنگ در سوریه و عراق باعث شده بود که تعداد بی سابقه ای از مردم این دو کشور خانه و کاشانه خود را ترک کنند. در شرایطی که دیدگاه عمومی نسبت به مهاجران به طور کلی در اروپا و دیگر کشورهای توسعه یافته تا این زمان مثبت بود، اتفاقات متعددی در سال ۲۰۱۵ رخ داد که این باور عمومی را به کلی تغییر داد.
بزرگ ترین این اتفاقات، حملات تروریستی نوامبر در پاریس بود، وقتی که گروهی از تروریست های وفادار به داعش، در دل دنیای غرب یک سری حملات تروریستی برنامه ریزی شده و هماهنگ را اجرا کردند. در این حملات که به مرگ ۱۳۰ نفر انجامید، شبه نظامیان مسلح به ۴ نقطه مشهور پاریس حمله کرده و وحشت جنگی که در سوریه در حال وقوع بود را به قلب اروپا آوردند. اگر چه این اولین حمله تروریستی نبود که در این شهر رخ می داد- برای مثال ماجرای حمله شارلی عبدو که سال قبل رخ داده بود- اما این حادثه بسیار خونین تر و ترسناک تر بود. این حمله تنها عملیات تروریستی عمده ای نبود که توسط افراد وفادار به داعش در خارج از خاورمیانه انجام می شد زیرا در سراسر سال ۲۰۱۵ حملات مشابه دیگری در ترکیه، صحرای سینا و حتی ایالات متحده توسط افرادی با گرایش ها و وفاداری های یکسان انجام شده بود.
شاید داعش اکنون به مقدار زیادی شکست خورده باشد اما در سال ۲۰۱۵ اصلاً شرایط چنین نبود. با این وجود، حملات تروریستی پاریس به شکلی بسیار گسترده تر و متفاوت تر از دیگر حملات داعش در ابعاد مختلف جهان را تغییر داد. بدنبال این حملات، دیدگاه عموم، به خصوص در فرانسه و بقیه اروپا، نسبت به مهاجران تغییر فاحشی داشت. بسیاری از کشورهای اروپایی قوانین جدیدی تصویب کرده و ورود مهاجران را محدود یا به طور کامل ممنوع کردند. احزاب دست راستی نیز در سراسر اروپا صندوق های رأی را فتح کرده و بیش از هر زمان دیگری رأی و کرسی در پارلمان های کشورهای خود بدست آوردند. بحث بر سر مهاجرت و مهاجران برخی از مهم ترین اتفاقات روزهای اخیر جهان (مانند برگزیت) را در پی داشته و هنوز هم یک بحث سیاسی مهم در پایان یک دهه پرتلاطم است.
۲۰۱۶: انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده
در نوامبر ۲۰۱۶، یکی از شدیدترین و دو قطبی ترین رقابت های سیاسی تارخی ایالات متحده به پایان رسید، زمانی که دونالد ترامپ، تاجر و شخصیت تلویزیونی بدون تجربه در زمینه سیاست و خدمات دولتی، نامزد حزب جمهوری خواه توانست در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پیروز شده و به عنوان ۴۵اُمین رییس جمهور تاریخ این کشور آماده ورود به کاخ سفید شود. با کمپین تبلیغاتی عوام گرایانه و شعار «دوباره آمریکا را بزرگ خواهیم کرد»، ترامپ توانست نهایت استفاده را از نارضایتی عمومی در میان رأی دهندگان طبقه کارگر برده و با هدف قرار دادن مهاجران و سیاسیون به عنوان عوامل این نارضایتی ها ببرد. اگر چه رقیب دموکرات او، هیلاری کلینتون، بانوی اول سابق، سناتور نیویورک، وزیر امور خارجه سابق و اولین بانوی نامزد ریاست جمهوری از یکی از احزاب اصلی کشور توانست در کل ۲.۸ میلیون رأی بیشتر نسبت به رقیب جمهوری خواهش بدست آورد اما دونالد ترامپ اکثریت قاطع آرای الکتورال را بدست آورده و با نتیجه ۳۰۴ رأی الکتورال در برابر ۲۲۷ رأی برنده نهایی این رقابت باشد.
در ژانویه ۲۰۱۷، یک روز پس از سوگند ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بیش از ۵ میلیون نفر در سراسر جهان- از جمله نزدیک به ۵۰۰.۰۰۰ نفر تنها در واشنگتن دی سی- در راهپیمایی زنان که اعتراضی گسترده نسبت به دولت جدید و یکی از بزرگ ترین اعتراضات یک روزه در تاریخ ایالات متحده است انجام گرفت. دونالد ترامپ از همان آغاز راهیابی به کاخ سفید طرحی نسبتاً نو را در دنیای سیاست در انداخته و بسیاری از تابوها و کلیشه ها را شکست. سیاست های متغیر او در سه سال حضورش در کاخ سفید تاثیر قابل توجهی بر تغییر معادلات جهانی داشته و به طور کلی انتقاد و جنجال بخشی بزرگ و جدایی ناپذیر از سیاست ها، اقدامات و رفتارهای شخص ترامپ و دولتش در این مدت زمانی بوده است.
۲۰۱۷: تیراندازی در لاس وگاس
بحث همیشه داغ کنترل سلاح در ایالات متحده به یکباره در اول اکتبر ۲۰۱۷ بار دیگر به صدر اخبار آمد زمانی که استفن پادوک بیش از ۱.۱۰۰ گلوله به سمت گروهی از همه جا بی خبر از شرکت کنندگان در یک کنسرت در لاس وگاس شلیک کرد. پادوک ۶۴ ساله در جریان این تیراندازی مرگبار بیش از ۵۸ نفر را کشته و ۴۱۳ نفر دیگر را نیز مجروح ساخت. او از سلاح های خودکار برای تیراندازی سریع استفاده کرده و مجموعه ای از سلاح های انفرادی از جمله سلاح های انفرادی AR-15 و AR-10 و همچنین یک تفنگ گلنگدنی را در این تیراندازی ها به کار گرفت. این تفنگ ها در اتاق هتلی که وی برای انجام تیراندازی ها استفاده کرده بود پیدا شد.
تیراندازی تنها ۱۰ دقیقه طول کشیده و جنازه پادوک که خودکشی کرده بود یک ساعت بعد پیدا شد. بدنبال این تیراندازی مرگبار، فرودگاه مجاور محل وقوع تیراندازی تعطیل شده و بخش های زیادی از بلوار لاس وگاس نیز به روی عموم بسته شد. بررسی گذشته ضارب نشان می داد که وی یک قمارباز قدیمی بوده و به شرط بندی برای جوایزی مانند غذا و مکان زندگی مجانی علاقه داشته است. همچنین گفته شد که وی الکلی بوده و پدرش نیز در فهرست خلافکاران تحت تعقیب اف بی آی قرار داشته است. بعدها مشخص شد که وی در مورد مکان های تجمع دیگری در بوستون و شیکاگو نیز تحقیق کرده و در نهایت بدون اینکه دلیل خاصی برای آن پیدا شود و تنها برای کشتن تعداد بیشتری از مردم، کنسرت لاس وگاس را انتخاب کرده است.
تئوری های توطئه بسیاری در مورد پادوک به دنبال این کشتار ارائه شد و حتی داعش نیز ادعا کرد که وی یکی از اعضای وفادار به گروه بوده که البته بلوفی بیشتر نبود. برخی دیگر بر این باورند که تعداد ضاربان بیش از یک نفر بوده و مقامات برای اینکه قوانین مربوط به کنترل سلاح تغییر زیادی نکند روی این موضوع سرپوش گذاشته و ضارب را تنها یک نفر اعلام کرده اند. به نظر می رسد که انگیزه واقعی و اصلی پادوک از این کشتار هیچگاه مشخص نشود. تا به امروز، این کشتار بدترین کشتار صورت گرفته توسط یک نفر در تاریخ ایالات متحده به شمار می آید.
۲۰۱۸: ازدواج شاهزاده هری و مگان مارکل
در یک دهه گذشته ازدواج های بسیاری در میان خاندان سلطنتی اتفاق افتاد اما روز خاصی که به شاهزاده هری و مگان مارکل تعلق داشت بسیار متفاوت بود. این دو در مسیر ازدواج خود موانع زیادی را زیر پا گذاشتند؛ از سنت و جایگاه اجتماعی گرفته تا نژاد و دیدگاه عمومی مردم نسبت به خود. علیرغم تصوری که برخی دارند این دو رابطه عاشقانه بسیار داغی نداشتند. آن ها دو سال نامزد بوده و یک دوست مشترک این دو را در جولای ۲۰۱۶ به هم معرفی کرده و یک ماه بعد هری به طور رسمی اعلام کرد که این دو با هم قرار می گذارند. اما این بدان معنا نبود که اکنون می توان آن ها را همه جا دنبال کرده و از آن ها عکس و فیلم گرفت. این دو موفق شدند که علیرغم تلاش های متعدد رسانه ها برای دنبال کردن رابطه شان، در خفا با یکدیگر ملاقات کنند و خود را در انظار عمومی قرار ندهند.
ظاهراً هری در نوامبر ۲۰۱۷ زانو زده و از مگان خواستگاری کرده بود. سخنرانی شاهزاده هری در هنگام خواستگاری از مگان آنقدر طولانی بوده که عروس مجبور شده بین حرف های او پریده و جواب مثبت بدهد. آن ها سال بعد در ۱۹ می در کاخ ویندسور ازدواج کرده و به دوک و دوشس ساسکس ملقب شدند. عروسی هری و مارکل نیز از چندین جهت سنت های ازدواج در خاندان سلطنتی بریتانیا را زیر پا گذاشت. هری اجازه یافت که ریشش را نگه دارد اگر چه یونیفرم نظامی اش را پوشیده و این دو معمولاً با هم ترکیب نمی شدند.پسربچه های ساقدوش داماد مراسم لباس های همیشگی خود را کنار گذاشته و نسخه ای کوچکتر از یونیفرم شاهزاده هری را به تن کرده بودند.
مگان مارکل نیز به جای پدرش که در مراسم حضور نداشت، همراه با پدر شوهر آینده خود، شاهزاده چارلز، به سمت مکان اجرای مراسم عقد رفت. همچنین زوجین هر یک سلیقه شخصی خود را در اجرای مراسم به کار گرفتند. تکه ای از از لباس آبی رنگی که مگان در اولین قرارش با شاهزاده هری به تن داشت به روبند لباس عروسش دوخته شده بود. همچنین یک صندلی خالی در کنار صندلی شاهزاده ویلیام قرار داشت که به معنای جایگاهی برای مادر درگذشته داماد، پرنسس دایانا، در مراسم بود.
۲۰۱۹: انتخابات بریتانیا اروپا را برای همیشه تغییر داد
در اوایل سپتامبر گذشته، روزنامه نیویورک تایمز یک مقاله تشریحی نوشته و در آن از چرایی دور ماندن سیستم پارلمانی بریتانیا از موج عوام گرایانه ای که پارلمان های اروپا را درنوردیده بود صحبت می شد. در آن دوران دولت اقلیت بوریس جانسون نتوانسته بود از طریق قانون و رأی پارلمانی که در دست دیگر گروه ها معتدل بود برگزیت را به روش خود اجرا کند. با این وجود این مقاله نیویورک تایمز در ساعت ۱۰ شب ۱۲ دسامبر به طور کلی رنگ باخت. این زمانی بود که پیش بینی های بی بی سی از نتایج اولیه انتخابات نشان می داد که حزب محافظه کار اکثریت کرسی های پارلمان را در دست خواهد گرفت.
سبک خاص بوریس جانسون از عوام گرایی توسط بریتانیایی ها پس زده نشده و رأی دهندگان (بغیر از اسکاتلند) آن را با آغوش باز پذیرفته بودند. و بدین ترتیب تمامی امیدها برای تاخیر در برگزیت، گزینه ای معتدل تر برای آن و یا حتی کنسل شدن آن به یأس تبدیل شد. اگر چه صحبت های زیادی می توان در مورد علت شکل گیری این نتایج انجام داد اما این اتفاق مهم نقش بسیار زیادی در اتفاقات دهه آینده خواهد داشت. و اشتباه نکنید زیرا انتخابات یکی از مهم ترین انتخاباتی است که در دهه های اخیر در جهان صورت گرفته است. بوریس جانسون گفته که در روز ۳۱ ژانویه بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج خواهد کرد و با در دست داشتن اکثریت پارلمان می تواند براحتی این کار را انجام دهد.
در حالی که هنوز باید توافقات متعددی در مورد روابط بین دو طرف پس از برگزیت صورت گیرد اما به نظر می رسد که نتیجه هر چه باشد با کاهش روابط بریتانیا و اتحادی اروپا همراه شود. خوب یا بد بودن این موضوع به نوع دیدگاه شما بستگی دارد اما عواقب بیشتری نیز در راه است. بعد از اینکه حزب ملی گرای اسکاتلند توانست در حوزه اسکاتلند به اکثریت آرا دست یابد، اکنون به نظر می رسد که یک همه پرسی دیگر در مورد استقلال این منطقه در پیش باشد. اگر چه محتمل به نظر می رسد که بوریس جانسون با استقلال اسکاتلند مخالفت کند، اما شمال مرز بریتانیا در آستانه زایش یک کاتالونیای جدید است. آیا سرنوشت بریتانیا نیز فروپاشی است؟ برای پاسخ به این سوال ده سال دیگر شما را خواهیم دید!
بیشتر بخوانید: دموکراسی و آزادی در دههای که گذشت؛ انتخابات، آمارها و نظرسنجیها چه میگویند؟
بدون نظر