همه به فیلم و به طور کلی سینما به عنوان رسانه ای نگاه می کنند که جنبه سرگرمی دارد و ساعاتی را فارغ از هیاهوی زندگی مدرن می توان به این رسانه مشغول بوده و از هنر موجود در آن لذت برد. هر کسی برای رفتن به سینما انگیزه و هدفی دارد؛ برخی از تماشای یک فیلم عاشقانه لذت می برند، بعضی کمدهای خنده آور را می پسندند، برخی دیگر طرفدار فیلم های جنگی هستند و عده ای نیز از ترس و وحشت خوششان می آید. اما گاهی اوقات تفکر و وضع روحی شما هنگام خروج از سینما کاملاً متفاوت از زمانی است که وارد آن شده اید و تماشای یک فیلم زندگی و دیدگاه شما را به طور کلی تحت تاثیر قرار می دهد.
در چنین شرایطی است که سوالاتی در مورد زندگی، عشق، اقتصاد، جنگ، مرگ و غیره در ذهن شما ایجاد شده و مدام به دیواره مغزتان می کوبند و جویای پاسخند، انگار که این گزاره ها تنها اطلاعاتی هستند که در ذهنتان وجود داشته و اهمیت دارند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با ۵ فیلم دیگر که از لحاظ بصری تجربه ای خیره کننده، از لحاظ احساسی و عاطفی بسیار تاثیرگذار و گاهی اوقات تغییر دهنده مسیر زندگی شما خواهند بود آشنا کنیم، فیلم هایی که تا مدت ها پس از ترک سینما در ذهن شما باقی خواهند ماند.
برای مطالعه قسمت اول این مطلب می توانید از این لینک استفاده کنید.
۵- ویپلش (۲۰۱۴)
«ویپلش» (Whiplash) نگاهی بیرحمانه و ترسناک به مسیر رسیدن به بزرگی و تجربیاتی که یک فرد در مسیر دستیابی به آن خواهد داشت است. این فیلم تکان دهنده داستان جوانی به نام اندرو نیمن و اوج تلاش و ریاضت او برای تبدیل شدن به بزرگ ترین درام زن موسیقی جاز روایت می کند، درد و رنجی که عواقب آن مشخص می شود بسیار فراتر از انتظار خود او و مخاطب است. نیمن که توسط استاد جاز سختگیر و کمال گرای خود با بیرحمی تمام سرزنش شده و مورد آزار کلامی قرار می گیرد، مجبور می شود توانایی های و خواسته هایش را به چالش کشیده و مورد بازنگری قرار دهد در حالی که در میدان مینی از آزار و اذیت شخصیت ساز به دنبال مسیر درست می گردد.
به عنوان انسان، همه ما سعی داریم با تلاش فراوان در کاری که انجام می دهیم به اوج و کمال برسیم و «ویپلش» فیلمی است که نقبی عمیق به واقعیت دهشتناک این تلاش و تجربه ای که در این مسیر اتفاق می افتد می زند، آن هم به شیوه ای که تاکنون در هیچ روایت سینمایی دیگری دیده نشده است. تماشای این فیلم بسیار سخت و ناخوشایند است، به نحوی که بسیاری از اوقات درد و رنج نیمن را در استخوان هایتان حس می کنید و همه این ناخوشایندی و استرس زایی روایت، به تماشای سرگذشت نیمن جذابیت می بخشد. «ویپلش» فیلمی است که باعث می شود مخاطب مرزهای تلاش و کوشش خود برای رسیدن به اوج و خطوطی که برای رسیدن به آرزوهایش زیر پا می گذارد را به چالش بکشد. «ویپلش» مانند یک آهنگ به یاد ماندنی و گیرا، در ذهن مخاطب مانده و همواره نجوا می کند.
۴- مرا با نامت صدا کن (۲۰۱۷)
«مرا با نامت صدا کن» (Call Me By Your Name) یک عنوان غیرمعمول و نامتناسب با دیگر فیلم های این فهرست است زیرا بر اساس داستان یا موضوع مورد بحثش در این فهرست قرار نگرفته اما باید به عنوان یکی از بهترین و تاثیرگذارترین فیلم های سینمای مدرن در مورد دوران بلوغ به آن اشاره کرده و دستکم به خاطر فضایی که در آن به تصویر کشیده می شود شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. این فیلم که در ذات خود بسیار زیباست در مناطق روستایی خیره کننده ایتالیا فیلم برداری شده و در آن داستان نوجوانی به نام الیو با بازی بی نقص تیموتی شالامی و رابطه او با دستیار تحقیقاتی کاریزماتیک و مسن تر پدرش روایت می شود.
با تماشای «مرا با نامت صدا کن» بیش از هر چیزی محیط زندگی شخصیت های فیلم شما را مسحور خود کرده و آرزو می کنید که کاش می توانستید در چنین فضایی زندگی کنید، فضایی که بسیار زیبا و حیرت انگیز است. در شرایطی که الیو شیفته الیور (دستیار پدرش) می شود، مخاطب خود را عاشق دنیایی که اطراف آن هاست می یابد. آرامش و زیبایی ظاهری این فضا به طور کامل مخاطب را در خود غرق می کند. محیطی که در این فیلم به نمایش در می آید از آن مناظری است که تنها در رویاهایمان خواهیم دید.
۳- کشتن گوزن مقدس (۲۰۱۷)
یورگوس لانتیموس یک فیلمساز متفاوت و عجیب و غریب است اما حتی با استانداردهای خود او نیز، «کشتن گوزن مقدس» (The Killing of a Sacred Deer) یک فیلم بسیار غریب است. بدون شک این فیلم برای هر سینمارویی مناسب نبوده اما نبوغ این فیلم بدون شک در این است که هیچگاه وانمود نمی کند برای همه جذاب است و نمی خواهد که مخاطب را به خود جلب کند. «کشتن گوزن مقدس» به وضوح فیلمی منحصربفرد است که برای مدتی ذهن شما را به هم خواهد ریخت، چه با تحسین و چه با سردرگمی نسبت به داستان و پیام فیلم. یکی از نکات کلیدی که لانتیموس به خاطر آن شناخته می شود قیافه خشک و بیروح شخصیت ها و ادای دیالوگ های آن ها به شکل یکسانی است، انگار که در حال خواندن سناریو و تمرین دیالوگ های خود هستند.
بدین ترتیب «کشتن گوزن مقدس» شبیه هیچ فیلم دیگری که دیده اید نبوده و اگر چه این موضوع ممکن است باعث شود برخی در نیمه راه داستان فیلم، سینما را ترک کنند اما کسانی که صبر بیشتری داشته باشند خواهند فهمید که این فیلم در اوج احساسی و عاطفی خود چنان قدرتمند است که به سختی می توان این قدرت احساسی را درک نکرد. شخصیت های ظاهراً بیروح به یکباره آن نمای بیرونی زمخت را شکسته که تماشای آن به واقع بسیار دشوار بوده و «کشتن گوزن مقدس» این کار را به بهترین شکل ممکن انجام می دهد. این فیلم یک اثر بسیار اورجینال از کارگردانی نابغه و خلاق است که تنشی پر از تریلر و متفاوت از هر چیزی که تاکنون دیده است خواهد بود. به هر ترتیب «کشتن گوزن مقدس» به شکلی در ذهن شما ماندگار خواهد شد.
۲- مرثیه ای بر یک رویا (۲۰۰۰)
آن پایان تکان دهنده. برای هر کسی که این فیلم را دیده باشد، همان یک سکانس بسیار بیشتر از کافی خواهد بود برای پاسخگویی به این سوال که چرا فیلم «مرثیه ای بر یک رویا» (Requiem For A Dream) در این فهرست قرار گرفته است. این فیلم درامی تکان دهنده و ناخوش کننده بر اساس رمانی از هوبرت سلبی جونیور به همین نام است که پیام دردناکش را برای سکانس پایانی اش می گذارد. تمام فیلم رفته رفته تنشی همه جانبه را همراه با شخصیت های داستان شکل داده تا نقطه ای که به نهایت ویرانی و درماندگی مطلق می رسیم و کمتر فیلمی توانسته به خوبی اقتباس سینمایی بی نقص دارن آرونوفسکی این کار را انجام دهند. با پایان فیلم مخاطب نیز احساس خالی بودن و پوچی خواهد کرد انگار که درست همانجا با شخصیت های فیلم هستید و با این ارواح بیچاره رنج دیده و درد می کشید، شخصیت هایی که در تمام طول ماجراجویی های بدفرجام مملو از مواد مخدرشان برایشان دل سوزانده و به آن ها علاقمند شده اید.
قانونی در میان نویسندگان وجود دارد و آن این است که هیچگاه نباید نسبت به شخصیت هایتان دلرحم و مهربان باشید و این قانون در «مرثیه ای بر یک رویا» به خوبی تجلی یافته زیرا نویسنده در نهایت بیرحمی، ذره ای ترحم به شخصیت هایش نشان نمی دهد. ما به عنوان مخاطب به این شخصیت ها اهمیت می دهیم، با تمام نقص ها، خطاها و نقطه ضعف هایشان و در بدترین و پست ترین شرایط زندگی شان نیز نمی توانیم از آن ها جدا بمانیم. اگر پس از تماشای این فیلم هیچ احساس خاصی نداشتید باید گفت که بهتر است نگران خود باشید.
۱- درخشش ابدی یک ذهن پاک (۲۰۰۴)
نقطه عطفی در دوران حرفه ای بدون شکل نمادین جیم کری که بهترین نقش آفرینی وی تاکنون به شمار آمده و اگر حضور فراموش نشدنی جیم کری در این فیلم برای جذب شما به آن کافی نباشد، داستان آن به طور قطع شما را جذب خواهد ساخت. در فیلم «درخشش ابدی یک ذهن پاک» (Eternal Sunshine of the Spotless Mind) داستان مردی به نام جوئل روایت می شود که بعد از پایان ویرانگر یک رابطه عاطفی جدی، برای پاک کردن شریک زندگی سابق خود از ذهنش و تمام خاطراتی که از او دارد می پذیرد که یک روش درمانی آزمایشی روی وی انجام شود، همان کاری که شریک سابق زندگی او نیز کرده و همین موضوع الهام بخش جوئل در تصمیمش شده است. این داستان که پرداخته ذهن خلاق و نابغه چارلی کافمن است، به یک فیلم پر از احساس، لطافت و زیبایی تبدیل شده که فراموش کردن آن ها به هیچ عنوان ساده نخواهد بود.
«درخشش ابدی یک ذهن پاک» نمونه ای واقعی و دقیق از یک داستان قوی است که به شکل بی نقصی به تصویر کشیده شده و همزمان بسیار انسانی و قابل ارتباط باقی می ماند. رابطه بین جوئل و کلمنتاین بسیار واقعی جلوه می کند، درست مانند همان تجربیاتی که بسیاری از ما داشته ایم و فرآیندی که این دو شخصیت طی می کنند همان چیزی است که بسیاری از ما نیز به شکلی مشابه درگیر آن بوده ایم. تمام فیلم در سطحی روایت می شود که عاشق داستان آن نشدن را دشوار می سازد. نبوغ متفاوت «درخشش ابدی یک ذهن پاک» چیزی است که باعث می شود این فیلم برای مدت ها پس از بالا رفتن تیتراژ پایانی نیز همراه شما و در ذهن و قلب شما باقی بماند.
بیشتر بخوانید: ۱۰ فیلم تکان دهنده ای که حتی سنگدل ترین افراد را نیز به گریه خواهند انداخت
Requiem For A Dream شاهکار بود با اون موزیک متنی که داشت. مو رو به تن آدم سیخ میکنه.