برنامه ریزی برای سال نو از جمله اقداماتی است که ممکن است خیلی از افراد در ذهن خود مدام مرور کنند. اما فقط در همین حد! زیرا حتی بهترین برنامهها هم بیشتر اوقات با شکست مواجه میشوند.
علم روانشناسی به شما میگوید که چرا نمیتوانید در اهداف و تصمیماتی که برای سال جدید میگیرید ثبات قدم داشته باشید و آنها را ادامه دهید و چرا همیشه در این راه شکست میخورید.
همان طور که میدانید چیزی به آغاز سال نو نمانده است. در دو هفته و چند روزی که باقی مانده، حتما خیلی از مردم تصمیم دارند سال جدید را با تغییرات بزرگی آغاز کنند و برگ جدیدی در زندگی خود را ورق بزنند. به همین دلیل است که اهداف سال نو ایجاد میشوند تا زندگی ما را به روشهای مختلف بهتر کنند.
اما پیروی از تصمیمات و دنبال کردن اهداف حقیقتا اراده آهنین میخواهد. شاید شما هم بارها و بارها این وضعیت را تجربه کرده باشید. آمار هم میگوید ۸۰ درصد از افرادی که برای خودشان در سال جدید برنامهها و اهداف خاصی را معین میکنند تا اوخر فروردین یا نهایتا اواسط اردیبهشت میتوانند مسیر خود را ادامه بدهند. واقعا چه تلاش جسورانهای و چه عزم راسخی!
مهمترین اهداف: ورزش بیشتر و غذای سالمتر
طبق تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۶ در مجله روانشناسی اجتماعی و شخصیت (Personality and Social Psychology Bulletin) به چاپ رسید و کارشناسان اهداف و برنامههای جدید برای سال نو را بررسی کردند، مشخص شد که ۵۵ درصد از اهداف مربوط به سلامت بودهاند؛ مثلا ورزش کردن بیشتر و خوردن غذاهای سالمتر. حدود ۲۰ درصد از تصمیمات جدید نیز خلاص شدن از شر بدهیها و اقساط بوده است.
در حقیقت، این برنامهها را هر وقت دیگری از سال هم میشود اجرا کرد و بهتر است ماه بعد از تعطیلات را به حال خودش بگذارید و بیخیال برنامهچینی برای این وقت سال شوید.
فاکتورهای مهم برای رسیدن به هدف نهایی چیست؟
بنا بر تحقیقاتی که در دانشگاه شیکاگو انجام شد، شرکتکنندگان بر این باور بودند که لذت و اهمیت عواملی هستند که باعث میشوند شما در پیروی از تصمیمات قاطع و در اجرای برنامههای خود برای سال جدید مصمم باشید.
به عبارت دیگر، محققان دریافتند که عاملی به نام «لذت» میتواند تنها فاکتور مهم در مسیر رسیدن به اهداف جدید شما باشد.
اگر شرکتکنندگان نتیجه یا پاداش فوری برای عادت جدید خود دریافت کنند یا آن را به چشم خود ببینند، بیشتر احتمال دارد از تصمیمات خود پیروی کنند.
در مطالعه دیگری که در مجله Nature and Science به چاپ رسید، به این موضوع پرداخته شد که چرا ما در پیروی از اهداف مربوط به سلامت این قدر بد عمل میکنیم.
این تحقیق نشان داد که فقط به یک پنجم از ما برنامه ورزشی خاص توصیه میشود اما حقیقت این است که همیشه فقط به ما گفته میشود سبک زندگی سالمتر میتواند عمر ما را بیشتر کند.
مشکل در واقع جنگ درونی ما با خودمان است؛ این که چه کاری را میخواهیم انجام دهیم و چه کاری را باید انجام دهیم.
اگر دست از این تخیلات منفی بردارید و فکرش را نکنید که اگر فلان سالاد را برای شام بخورید یا بعد از کار روزانه به پیاده روی بروید خیلی بد و وحشتناک است و اصلا ممکن نیست، بیشتر میتوانید شانس ادامه دادن به مسیر خود برای رسیدن به اهداف سال جدید را داشته باشید.
در واقع، همین افکار منفی هستند که قبل از شروع پیروی از تصمیمات، شما را از رسیدن به آرزوها و اهداف خود دور نگه میدارند و باعث میشوند زود پا پس بکشید و منصرف شوید.
به کار بردن کلمه باید ایده بدی در این راه است زیرا اغلب با مقصر بودن، خجالتزدگی و عدم تصمیمگیری همراه است.
کلمه باید در واقع نشان میدهد برنامهای که شما تصمیم به انجام دادن آن دارید فقط یک احتمال است نه یک واقعیت. به عبارت دیگر، وقتی شما میگویید «من باید این کار را انجام بدهم.»، به خودتان یک عذرخواهی ساده میدهید که اگر نتوانستید، این کار را انجام ندهید. به جای این جمله، بهتر است فقط بگویید «من این کار را انجام میدهم.» به همین سادگی!
بنابراین، برای این که در تصمیم خود متمرکز شوید، از کلمات مخرب و بازدارنده دور باشید، سعی کنید خودتان را با تصمیمات سالم بودن نگران نکنید و آنها را طوری چارچوببندی و اجرا کنید که از انجام آنها واقعا لذت ببرید.
اگر فایده نداشت، نگران نباشید. همیشه سال بعدی هم وجود دارد!
بدون نظر