چند واقعیت کمتر شنیده شده اما جالب درباره شگفتی های بدن انسان

بدن انسان نوعی اعجاز مهندسی است. در گوشه گوشه ی این دستگاه فوق پیچیده رازهایی نهفته وجود دارد که کشف هر یک از آن ها انسان را یک گام در علم به جلو می برد. با چند حقیقت جالب درباره ی بدن انسان همراه باشید که احتمالاً تا به حال چیزی درباره ی آن ها نشنیده اید.

۱- همه ی مواد شیمیایی تشکیل دهنده ی بدن انسان را می توان به قیمت ۵ دلار خریداری کرد

البته همه ی کارشناسان با این موضوع موافق نیستند. مثلاً انجمن سلطنتی شیمی انگلستان کل هزینه ی ساخت یک انسان با تمام عناصرش را حدود ۱۵۱ هزار دلار تخمین زده. پی بی اس یا همان سرویس عمومی پخش ایالات متحده هم هزینه ی عناصر سازنده ی بدن انسان را ۱۶۸ دلار ارزیابی زده.

۹۹/۱ درصد از بدن انسان از فقط ۶ عنصر تشکیل شده. این عناصر، کربن، نیتروژن، اکسیژن، کلسیم، هیدروژن و فسفر هستند. اما ما بدون وجود اندک مقداری قلع، مس و منیزیم کامل نمی شویم.

در واقع به شکل کنایه آمیزی ارزان قیمت ترین عناصر موجود همان هایی هستند که بیشتر بدن ما را تشکیل می دهند. ۶۱ درصد بدن ما از اکسیژن و ۱۰ درصد آن را هیدروژن تشکیل می دهد و این درحالی است که برای خرید اکسیژن باید چیزی حدود ۱۴ دلار و برای هیدروژن باید حدود ۲۶ دلار هزینه کنید. ۲/۶ درصد از بدن انسان هم از نیتروژن تشکیل شده که خرید آن حدود ۴۰ سنت هزینه خواهد داشت. اما شما به ۱۳ کیلوگرم کرین هم نیاز دارید که تهیه ی آن دست کم ۶۹ هزار دلاری خرج روی دست تان خواهد گذاشت. برای خرید کلسیم، پتاسیم و فسفر هم به مجموعاً ۷۳ هزار دلار نیاز دارید.

بدیهی است که هیچ کسی نمی تواند این عناصر را بخرد و با آن ها یک بدن انسان بسازد. تنها نکته ی خاص در مورد این عناصر این است که آن ها مواد تشکیل دهنده ی بدن شما هستند.

۲- ما حتی پررنگ ترین اتفاقات را به کلی اشتباه به یاد می آوریم

در سال ۲۰۰۱، بلافاصله بعد از حادثه ی ۱۱ سپتامبر، روانشناسان آمریکایی از ۷۰۰ نفر درباره ی اینکه در زمان این حادثه کجا بودند و چه می کردند سؤال کردند. یک سال بعد، روانشناسان وقتی دوباره این سؤال را از همان گروه تکرار کردند متوجه شدند اظهارات جدید تقریباً نیمی از این افراد به میزان نسبتاً زیادی با صحبت های قبلی آن ها در تناقض بود.

به گفته ی روانشناسان، حافظه ی ما مثل صفحات ویکیپدیا می ماند که قابل تغییر هستند، چون انسان ها بسیار تلقین پذیر هستند. در واقع محققان با انجام آزمایشاتی پی برده اند که می توان خاطراتی ساختگی در ذهن افراد ایجاد کرد و مثلاً آن ها را قانع کرد که در بچگی در یک فروشگاه گم شده بودند.

اما در مواردی هم ذهن انسان با تمرین کردن می تواند دست به کارهای خارق العاده ای بزند. مثلاً در مسابقه ی ملی حافظه که هر ساله در آمریکا برگزار می شود یک بار یکی از شرکت کنندگان توانست ۴،۱۴۰ رقم را بعد از تنها ۳۰ دقیقه نگاه کردن به آن ها به خاطر آورد.

۳- از نظر بیولوژیکی اصلاً چیزی به نام نژاد وجود ندارد

پوست، که بزرگ ترین اندام بدن ما محسوب می شود، از یک لایه ی درونی تر به نام درم و یک لایه ی بیرونی تر به نام اپیدرم تشکیل شده. در هر ساعت یک میلیون پوسته از پوست ما جدا می شود.

اگر یک لایه ی بسیار نازک به اندازه ی یک میلیمتر از پوست بدن انسان را جدا کنیم، به رنگ واقعی پوست خواهیم رسید. درواقع آن چیزی که ما نام نژاد روی آن گذاشته ایم چیزی جز لایه ی ایپدرم پوست نیست.

رنگ پوست چیزی جز واکنش بدن به نور خورشید نیست. از نظر بیولوژیکی درواقع چیزی به نام نژاد وجود ندارد.

انسان ها در دوران های مختلف تاریخ بشریت، برای اینکه با محیط اطراف خود سازگار شوند، یا رنگ پوست خود را از دست داده اند یا پوست آن ها رنگ جدیدی پیدا کرده، با این حال ما هنوز چیزهای زیادی را درباره ی نحوه ی تکامل پوست انسان نمی دانیم.

۴- هر روز سرطان می گیرید اما بدن تان آن را شکست می دهد

طبق تخمین ها، هر روز بین یک تا پنج عدد از سلول های بدن شما سرطانی می شوند که دستگاه ایمنی بدن آن ها را شناسایی می کند و از بین می برد. ما می توانیم چندین بار در هفته به یکی از هولناک ترین بیماری های دنیا مبتلا شویم، اما بدن بیشترمان ما را نجات می دهد.

سلول های سرطانی مثل سلول های عادی هستند با این تفاوت که آن ها به شدت تکثیر می شوند. از آنجایی که این سلول ها طبیعی به نظر می رسند، ممکن است بدن آن ها را تشخیص ندهد و مراحل اولیه ی سرطان می تواند با هیچ دردی همراه نباشد. اما وقتی تومورها آنقدری بزرگ شوند که به عصب ها فشار آورند، فرد به تدریج درد را احساس می کند و دست آخر به پزشک مراجعه می کند.

سرطان هزینه ای است که ما برای تکامل می پردازیم. اگر سلول های ما توانایی جهش نداشتند، ما هرگز به سرطان مبتلا نمی شدیم، اما در عین حال، تکامل هم پیدا نمی کردیم.

سرطان تنها یک بیماری نیست، بلکه بیشتر از ۲۰۰ نوع دارد که همگی دلایل و نرخ مرگ و میر متفاوتی دارند. ریسک ابتلا به سرطان با افزایش سن بالا می رود، به طوری که احتمال ابتلا به سرطان در افراد بالای ۸۰ سال، هزار برابر بیشتر از نوجوان ها است.

۵- در بزاق شما یک مسکن طبیعی وجود دارد

بزاق شما حاوی نوعی مسکن طبیعی به نام اوپیورفین است که از اطراف ۱۲ غده ی بزاقی درون دهان ترشح می شود. این ماده ۶ برابر قدرتمندتر از مورفین است، گرچه ما فقط دوز بسیار اندکی از آن را داریم.

با توجه به پایین بودن دوز اوپیورفین، دانشمندان هنوز کاملاٌ مطمئن نیستند که چرا این ماده را دهان خود داریم.

بیشتر بزاق از آب تشکیل شده و علاوه بر آن، آنزیم هایی گرچه اندک اما مفیدی هم در آن وجود دارد که به واکنش های شیمیایی سرعت می دهند. یکی از این آنزیم ها، آمیلاز است که مواد قندی را در هنگام جویدن، تجزیه و به کربوهیدرات تبدیل می کند. یک آنزیم دیگر هم لیزوزیم است که به عوامل بیماری زای مهاجم حمله می برد.

یک فرد بزرگسال عادی و سالم روزانه کمتر از یک گالن و نیم بزاق تولید می کند و برخی تخمین زده اند هر انسان عادی در طول زندگی خود ۳۱،۷۰۰ گالن بزاق تولید می کند.

۶- چشم های شما دائماً اشک تولید می کنند و اشک ها ۳ نوع دارند

انسان تنها موجودی است که از روی احساس گریه می کند. در واقع بدن ما به طور مرتب درحال تولید اشک است. این اشک ها عیوب روی سطح چشم ها را می پوشانند و باعث می شوند همیشه لیز و روان باشند. چشم های ما حاوی مواد شیمیایی ضد میکروبی ای هم هستند که می توانند عوامل بیماری زا را دور نگه دارند.

اشک ها ۳ نوع هستند: غیر ارادی، پایه ای و احساسی. اشک های پایه ای همان هایی هستند که دائماً تولید می شوند، اشک های غیر ارادی آن هایی هستند که هنگام مواجهه با محرک هایی مثل پیاز یا گرد و خاک به طور غیر ارادی از چشم های شما جاری می شوند، و اشک های احساسی حاصل گریه ای هستند که مثلاً بعد از یک شکست عشقی ممکن است سر دهید.

دانشمندان هنوز نمی دانند ما چرا گریه می کنیم چون هیچ فایده ی فیزیکی ای در آن وجود ندارد.

۷- تنها با فکر کردن می توانید کالری بسوزانید اما باهوش ترین ذهن ها در واقع کمترین کالری را می سوزانند

مغز ما برای اینکه بتواند کار کند هر روز ۴۰۰ کالری انرژی مصرف کند و همان کالری ها را با نرخی ثابت می سوزاند.

محققان در پژوهشی پی بردند باهوش ترین مغز ها معمولاً کمترین بازدهی را داشتند. کارآمدترین مغزها یک مشکل را به سرعت حل می کردند و سپس وارد یک حالت آماده به کار می شدند. مغز ما می تواند ۲۰۰ اگزابایت اطلاعات را در خود نگه دارد که تقریباً معادل کل محتوای دیجیتالی ای است که در دنیای امروز وجود دارد.

گرچه فقط ۲ درصد از وزن بدن متعلق به مغز است، اما ۲۰ درصد از انرژی ما را مغز مصرف می کند که در مقایسه با عضلات که ۲۵ درصد از انرژی بدن را مصرف می کنند، میزان قابل توجهی محسوب می شود. مغز نوزادان ۶۵ درصد از انرژی بدن آن ها را مصرف می کند.