۱۰ فیلم برتر غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۱۹ که در تاریخ سینما جاودانه شدند [قسمت دوم]

۱۰ فیلم برتر غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۱۹ که در تاریخ سینما جاودانه شدند [قسمت دوم]

سال ۲۰۱۹ سال بسیار خوب و فراموش نشدنی برای سینمادوستان بود، سالی که در کنار آثار برجسته هالیوودی، شاهد ساخته شدن چندین فیلم تاریخ ساز خارجی و غیرانگلیسی زبان نیز بودیم که شاخص ترین آن ها انگل (Parasite) ساخته سینمای کره جنوبی و بونگ جون هوو بود. در کنار این فیلم که در تاریخ اسکار و سینمای کره ماندگار و تاریخ ساز شد، فیلم های دیگری نیز در خارج از ایالات متحده ساخته شده بودند که مورد تحسین و استقبال سینماروها و منتقدان قرار گرفتند.

به بهانه موفقیت فیلم انگل (Parasite) می خواهیم در ادامه این مطلب شما را با برخی از بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2019 آشنا کنیم.

در قسمت اول این مطلب به تعدادی از این فیلم ها پرداختیم و در ادامه مطلب می خواهیم شما را با ۵ فیلم برتر غیرانگلیسی زبان سال ۲۰۱۹ آشنا کنیم که باید در لیست تماشای شما برای ایام تعطیل نوروز و خانه نشینی ناشی از شیوع ویروس کرونا قرار داشته باشند.

به بهانه موفقیت فیلم انگل (Parasite) می خواهیم در ادامه این مطلب شما را با برخی از بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2019 آشنا کنیم.

۵- مونوس

فیلم مونوس (Monos) که از طرف سینمای کلمبیا برای رقابت های اسکار سال جاری نامزد شده بود، یک داستان بسیار متفاوت و خارق العاده از جنگ و بقا را روایت می کند. هشت سرباز-کودک در یک فضای کوهستانی آمرکیای لاتین، یک زن آمریکایی را در محیطی که شبیه یک کمپ تابستانی است به گروگان می گیرند. وقتی که یک حمله غیرمنتظره رخ می دهد، روزهای نسبتاً آرام این کودکان به پایان می رسد. بدین ترتیب است که وفاداری و اعتمادی که اعضای گروه به هم دارند به بوته آزمایش گذاشته شده و مجبور می شوند پایگاه خود را ترک کرده و در عمق جنگل پنهان شوند. فیلم مونوس علاقه زیادی به ساختاری که شخصیت های کودک داستان با آن در ارتباطند، شیوه عملکرد ان و البته دیدگاه سیاسی آن ندارد.

به جای آن، فیلم یک روایت خشن و تند از طبیعت وحشی گروهی نوجوان را به تصویر می کشد که به منطقه ای کوهستانی اعزام شده و در واقع زندانی آنجا هستند. مونوس از لحاظ فیلمبرداری و صداپردازی کاملاً بی نقص است، با برداشت هایی عریض که بر تنهایی و انزوای شخصیت ها و فضای ناخوشایند اطراف تمرکز دارد که با شرایط فیزیکی منطقه ای که اتفاقات در آن رخ می دهد به خوبی هماهنگ بوده و این مهارت به خوبی در خدمت روایت داستان درآمده است. مونوس که بدون شک شما را به یاد شاهکار اکنون آخرالزمان (Apocalypse Now) فرانسیس فورد کوپولا خواهد انداخت، رفته رفته به یک تجربه خشن و دردناک تبدیل می شود در حالی که حس آشوب و هرج و مرج را در تمام طول داستان حفظ می کند.

به بهانه موفقیت فیلم انگل (Parasite) می خواهیم در ادامه این مطلب شما را با برخی از بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2019 آشنا کنیم.

۴- بدنم را از دست دادم

انیمیشن بدنم را از دست دادم (I Lost My Body) که بر اساس رمانی نوشته گیلم لوران ساخته شده، فیلمی است که توصیف آن کمی دشوار است. این انیمیشن خارق العاده که حس برگرفته از تماشای آن باعث می شود به قدرت سینما ایمان بیاورید، یکی از بهترین های ژانر انیمیشن در چند سال اخیر است. یک دست بریده شده که از آزمایشگاهی در پاریس فرار کرده از هیچ کاری برای پیدا کردن بدنی که به آن تعلق دارد فروگذار نمی کند. ترس ها و خطرات خیابان ها برای یک دست تنها که از بدنش جدا شده او را نمی ترساند.

این دست همچنین بخش مهم و حیاتی عشق شکست خورده یک پیتزافروش به نام نوفل و یک کتابدار به نام گابریله است. بدنم را از دست دادم اغلب در مناطق مبهم گشته و قدرت خود را از لحظات منحصربفردی که در همین فضاها خلق می کند گرفته است. خلوص حس لمس، اثر مالیخولیایی اتفاقات گذشته، سرنوشت و تنهایی به خوبی با هم ترکیب شده و فیلمی بسیار تاثیرگذار را در پی دارد که یکی از ساده ترین اما موثرترین پایان بندی های چند سال اخیر سینما را در خود دارد.

به بهانه موفقیت فیلم انگل (Parasite) می خواهیم در ادامه این مطلب شما را با برخی از بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2019 آشنا کنیم.

۳- درد و شکوه

سالوادور مالو، کارگردانی کهنه کار است که دست از فیلمسازی برداشته و اغلب به گذشته اش باز می گردد. او به روزهای دوران کودکی اش باز می گردد، روستایی که در آنجا با مادرش زندگی می کرد، سختی هایی که در آن دوران تجربه کرده بود، عشق جوانی اش در مادرید و زمانی که نوشتن را به عنوانی راهی برای فرار از شرایط موجود آغاز کرد. این داستان بدون شک رگه هایی خودزندگینامه ای از زندگی شخصی پدرو آلمودوار را در خود دارد. همانند دیگر فیلم هایش، کارگردان در فیلم درد و شکوه (Pain and Glory) از قدرت فضای مبهم بین واقعیت و داستان به طور دائم استفاده می کند که بر سینما و مخاطب تاکید دارد و این موضوع باعث می شود که مخاطب به شکلی واقعی رابطه نزدیک بین سیما و زندگی واقعی را حس کند.

اگر چه آلمودوار دوران حرفه ای پرفراز و نشیبی را تجربه کرده اما همچنان یکی از خاص ترین کارگردانان عصر معاصر است که نوآوری ها و دیدگاه های تازه ای را به صنعت سینما وارد کرده است. با همه این ها، درد و شکوه چیزی نیست جز فرصتی خارق العاده برای نگاهی دقیق تر و از نزدیک به زنگی، رویاها، تضادها و اشتیاق این کارگردان بزرگ.

به بهانه موفقیت فیلم انگل (Parasite) می خواهیم در ادامه این مطلب شما را با برخی از بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2019 آشنا کنیم.

۲- انگل

بونگ جو هو که ساخت فیلم های خارق العاده ای مانند خاطرات قتل (Memories of Murder) و میزبان (The Host) را در اوایل دوران کاری اش در کارنامه دارد در سال های اخیر به اوج مهارت و قدرت خود در فیلمسازی رسیده است. آخرین شاهکار او در این عرصه، انگل (Parasite) نام دارد که به شکلی بسیار نیشدار، خشن و تند اما همزمان بسیار تاثیرگذار و دراماتیک، به تفاوت های طبقاتی در جامعه کره جنوبی می پردازد. اعضای بیکار اما توانمند خانواده کیم یکی یکی به خانه خانواده ثروتمند پارک نفوذ می کنند و جایگاه معلم زبان انگلیسی، معلم نقاشی، راننده و خدمتکار خانه را بدست می گیرند. اما علیرغم مهارتی که آن ها در بازی کردن و جا زدن خود به عنوان آدم های غریبه دارند، یک چیز را نمی توانند پنهان کنند.

فیلم انگل که با جایزه نخل طلایی فستیوال کن و جوایز متعدد اسکار- از جمله بهترین فیلم سال، بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان و بهترین کارگردانی برای بونگ جون هوو- در تاریخ سینمای جهان و کره جنوبی جاودانه شد یک نگاه انتقادی و اورجینال به رابطه بین فرهنگ کره جنوبی و غرب می اندازد در حالی  که با دوری از نصیحت کردن مخاطب و سعی در آموزشی بودن به یک درام بی نقص بدون شخصیت بد تبدیل می شود. کارگردانی با مهارت تمام توانسته این داستان دشوار را با ترفندهای خاص خود و به اصطلاح فوت های کوزه گری اش به کنترل خود درآورد. با توجه به طراحی تولید بی نقص، تدوین فوق العاده و بازی های بی نظیر بازیگران، انگل یکی از بهترین فیلم های یک دهه اخیر سینماست.

به بهانه موفقیت فیلم انگل (Parasite) می خواهیم در ادامه این مطلب شما را با برخی از بهترین فیلم های غیرانگلیسی زبان سال 2019 آشنا کنیم.

۱- پرتره دوشیزه ای شعله ور

سلین سیاما که او را به خاطر فیلم هایی مانند تام‌بوی (Tomboy) و زندگی من به عنوان یک کدو (My Life As Courgette) می شناسیم در پرتره دوشیزه ای شعله ور (Portrait of a Lady on Fire) کاری خارق العاده در زمینه فیلمسازی از خود به نمایش می گذارد، فیلمی که عمق و فضای آن را می توان تنها از طریق جادوی منحصربفرد سینما درک کرد. پرتره دوشیزه ای شعله ور داستان رابطه عاطفی بین یک نقاش و مدل نقاشی اش در قرن هجدهم میلادی را روایت می کند. ماریان نقاشی است که استخدام می شود تا تصویری پرتره از هلویز جوان بکشد، دختری که به تازگی از معبد راهبه ها خارج شده و در آستانه ازدواج کردن قرار دارد. اما ماریان باید این پرتره را بدون اینکه هلویز بفهمد از او بکشد.

بدین منظور، ماریان در ابتدا عروس بی میل جوان را تحت نظر گرفته و سعی می کند به او نزدیکشود. سیاما از طریق خودداری از دیالوگ های غیرضروری و بدون نیاز به کالاسازی از زیبایی های جسمی زنانه، موفق می شود سکانس های احساسی و عاطفی خارق العاده ای را خلق کند. در این داستان ساده اما خارق العاده، آتش، امواج دریا، خیره شدن ها به دوردست، قدرت پرتره، رنگ ها و تمامی عناصری که در میزانسن هستند باعث تقویت فضای بی نقص فیلم شده به نحوی که باور کردن این همه کمال و بی نقصی دشوار می شود. به لطف فضای پرجزییات، تصاویر خوشایند و بازی های بی نظیر از نیومی مرلانت و ادل هینل، پرتره دوشیزه ای شعله ور بدون شک یکی از بهترین فیلم های سال ۲۰۱۹، اگر نه بهترین آن ها، خواهد بود.

بیشتر بخوانید: ۱۲ فیلم برتر سینمای کره جنوبی که از تماشای آن ها پشیمان نخواهید شد [قسمت اول]

منبع: tasteofcinema
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود