رایدر ولز؛ پسر ۵ ساله قربانی حمله سگ ها که شجاعانه به زندگی ادامه می دهد

رایدر ولز؛ پسر ۵ ساله قربانی حمله سگ ها که شجاعانه به زندگی ادامه می دهد

(هشدار: این مطلب حاوی تصاویری است که تماشای آن ها ممکن است برای هر کسی خوشایند نباشد.)

پسر ۵ ساله ی شجاعی به نام رایدر ولز در ایالت کارولینای شمالی آمریکا زندگی می کند که در این سن کم مجبور است زخم زبان ها و آزار و اذیت های غریبه ها و همسن و سالانش را به خاطر بدشکلی چهره اش که نتیجه ی حمله ی شدید دو سگ عظیم الجثه است، تحمل کند.

رایدر وقتی که تنها ۲۱ ماه داشت مورد حمله ی دو سگ روتوایلر ۴۵ کیلوگرمی قرار گرفت و بعد از قرار گرفتن تحت ۵۰ عمل جراحی برای بازسازی صورتش، برای همیشه فرم چهره اش را از دست داد.

این کودک خردسال تمام گونه ی سمت راست، زیر پلک و ۷۵ درصد از لبش را از دست داده بود، دندان هایش خرد شده بودند، یک دستش شکسته و ریه ی سمت راستش پاره شده بود.

بریتانی، مادر ۳۱ ساله ی رایدر می گوید غریبه ها در خیابان حرف های زشتی درباره ی پسرش می زنند و حتی در پارک او را «هیولا» صدا زده اند.

بریتانی که خود یک معلم یار است می گوید: «اوایل که وحشتناک بود چون حتی بزرگ ترها هم بهش زل می زدند.»

«یک سال اول، یک طرف صورتش هیچ فرمی نداشت چون دو تا پیوند پوست ناموفق داشت.»

«وقتی می رویم پارک، یک بچه آنجا است که با دست به رایدر اشاره می کند و با جیغ می گوید هیولا و بعد هم فرار می کند.»

«یک روز هم که رفته بودیم خرید یک نفر با حالتی که انگار چندشش شده بود سرش داد کشید.»

«خیلی سخت است و دل مرا به عنوان یک مادر می شکند که بعد از همه ی آن چیزهایی که سرش آمده، حالا همه این را نمی فهمند که تقصیر خودش نیست.»

«ولی رایدر یک جنگجو است و اجازه نمی دهد چیزی او را از پا درآورد.»

رایدر در سال ۲۰۱۵ مورد حمله ی سگ های روتوایلر یکی از دوستان خانوادگی شان قرار گرفت و بعد از آنکه به بیمارستان منتقل شد، ۱۴ ساعت تحت عمل جراحی قرار گرفت.

پزشکان به بریتانی هشدار دادند که خود را برای بدترین اتفاق ممکن آماده کند اما برخلاف انتظار پزشکان، رایدر در برابر سختی ها ایستادگی کرد؛ خوردن و نوشیدن را یاد گرفت و هم به پیش دبستانی رفت هم به مهدکودک.

بریتانی می گوید: «همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد.»

«به دیدن دوستان مان رفته بودیم. داشتیم صبحانه می خوردیم و رایدر با اسباب بازی هایش بازی می کرد. یک بار برای خوردن خوراکی آمد و بعد غیبش زد.»

«من از پنجره بیرون را نگاه کردم و دیدم با صورت توی باغچه افتاده.»

«لباس هایش کامل پاره شده بود و فقط یک آستین لباسش مانده بود.»

«وقتی از روی زمین بلندش کردیم، صورتش از بین رفته بود.»

«قبلش کنار سگ ها بود و هیچ مشکلی هم نبود، به خاطر همین نمی دانم چه اتفاقی افتاد.»

اما رایان تسلیم جراحت های شدیدش نشد، امری که همه را غافلگیر کرد.

بریتانی می گوید: «دکترها گفتند هر کاری که از دست شان بیاید برایش انجام می دهد اما انتظارش را نداشتیم که خودش از پسش بربیاید.»

«آن ها گفتند معجزه است که او هنوز زنده است چون خیلی کوچک بود و جراحت هایش خیلی شدید بودند.»

«به خاطر پارگی ریه اش باید تراکستومی اش می کردند (نوعی عمل جراحی که در آن نای در قسمت زیر گلو برش داده می‌شود) و آن ها فکر کردند گاز سگ ها آنقدر در جمجمه اش فرو رفته که فلج می شود.»

رایدر اما تا زمانی که به طور کامل بزرگ شود باز هم باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد، مثل عمل بازسازی بینی و بازسازی دندان ها برای جایگزینی دندان های خرده شده اش.

رایدر تابستان امسال به کلاس اول می رود به همین دلیل بریتانی قصد دارد با صحبت درباره ی آثار آزار و اذیت های دیگران بر کسانی که از بدشکلی چهره رنج می برند مردم را نسبت به این مسأله آگاه سازد.

او می گوید: «رایدر می فهمد که آدم ها درموردش حرف می زنند اما خودش زیاد چیزی نمی گوید.»

«عینک می زند و کلاه سر می کند و گاهی سرش را پایین می اندازد تا صورتش را پنهان کند.»

«من سعی می کنم برخورد بهتری با این مسأله داشته باشم تا خیلی رویش تأثیر نگذارد.»

«هر چقدر بتوانم به او قوت قلب می دهم اما از وقتی که به مدرسه برود به شدت ترس دارم.»

«همیشه بچه هایی هستند که مهربان نباشند.»

«وقتی به مهدکودک رفت، با بچه ها از قبل در مورد رایدر صحبت شده بود به خاطر همین از دیدنش شوکه نشدند.»

«همه ی آدم ها دوست دارند بچه شان از طرف دیگران پذیرفته شود و وارد جمع آن ها شود.»

«متفاوت بودنش چیزی از او به عنوان یک انسان کم نمی کند.»

هر دو سگ همان روز توسط مأمورین کنترل حیوانات به جای دیگری برده و خلاص شدند.

بریتانی می گوید: «صورت رایدر دیگر هیچ وقت مثل قبل نمی شود و ما با مشکلات زیادی مواجه هستیم.»

«دکترها گفتند او دیگر نمی تواند عادی غذا بخورد. حالا فقط هشت تا دندان دارد اما همه چیز می خورد.»

«قبول نکرد از رژیم غذایی پوره ای و آن فنجان مخصوصی که دکترها به او داده بودند استفاده کند و یاد گرفت خودش بنوشد.»

«واقعاً خودش را با شرایط تطبیق داد.»

«دوستان زیادی دارد و همشهری هایمان حالا او را می شناسند که این اعتماد به نفسش را بالا می برد.»

«بعد از چیزی که به سرش آمد سازگاری او با شرایط فوق العاده بوده.»

خانواده ی رایدر حالا در حال جمع آوری کمک های مالی برای عمل جراحی زیبایی پسرشان هستند.

منبع: mirror
مطالب مرتبط
یک نظر

ورود

  • مرگ بهمن ۳, ۱۴۰۰

    یاد کتاب شگفتی افتادم:)