فیلم Tom Clancy’s Without Remorse یک داستان اورجینال پر جنب و جوش و فرمول بندی شده در ژانر اکشن-قهرمان است، پر از سکانسهای مبارزه که نشان می دهد چگونه یک بازیگر قابل و توانمند در نقش اول می تواند معنای یک تریلر اجتماعی را تغییر داده و به اوج کیفیت و اعتبار برساند. در سکانس ابتدایی فیلم که شبیه سکانسی منتشر نشده از Zero Dark Thirty در ترکیب با Full Metal Jacket است، شخصیت جان کلی با بازی مایکل بی جوردن که رهبر تیمی از نیروهای ویژه دریایی ایالات متحده است، در حلب روسیه در حال انجام عملیات نجات یک جاسوس سازمان سیا است که به گروگان گرفته شده است.
در ادامه مشخص می شود که ربایندگان در واقع نیروهای نظامی سابق روسی هستند که اگر چه جای تعجب ندارد اما رییس اصلی تیم نیروهای آمریکایی که رابرت ریتر نام دارد و جیمی بل نقش او را بازی می کند، سعی می کند این واقعیت را از آن ها مخفی کند. در ایالات متحده نیز تعدادی از نیروهای ویژه دریایی که بخشی از عملیات بوده اند توسط تعدادی شهروند روسی به روش های شبیه اعدام کشته می شوند. قاتلان به دنبال کشتن کلی نیز هستند و علیرغم اینکه کلی از چنگ آن ها فرار می کند اما همسر باردارش پم، با بازی لورن لاندن، در عملیات انتقامی نیروهای روسی برای تلافی کشته شدن نیروهای روسی در حلب، کشته می شود. این بدان معناست که کلی اکنون شبیه یک بمب زمانبندی شده است که به دنبال انتقامی خونین می گردد.
ایده خشونت طلبی و تجاوز روس ها در فیلم Without Remorse بسیار شفاف و حاکم است، فیلمی که بر اساس رمان تام کلنزی در سال ۱۹۹۳ ساخته شده و در واقع اسپین آف سری کتاب های Jack Ryan است. کلنزی که در سال ۲۰۱۳ درگذشت با ترکیب حقانیت جنگ سرد با علاقه به تجهیزات نظامی به یک رمان نویس محبوب تبدیل شد. کتاب های او به مدرن ترین تکنولوژی های نظامی می پرداخت و این موضوع خوانندگان را ترغیب می ساخت سیرت جاسوسی تهاجمی که او در رمان هایش به تصویر می کشید نیز به همان اندازه به واقعیت نزدیک باشد.
رویارویی بین ایالات متحده و روسیه نقطه اتکای اصلی کلنزی در رمان هایش بود و Without Remorse نیز که تیلور شریدان و ویل استپلز سناریو آن را در دنیای مدرن بازسازی کرده اند، نسخه ای جدید از نظم نوین جهانی را ارائه می دهد که بسیار شبیه دوران جنگ سرد بوده اما نسخه امروزی آن است. در واقع داستان کتاب کلنزی در دوران جنگ ویتنام رخ می دهد اما داستان فیلم Without Remorse این فضا را در سوریه امروزی بازسازی کرده است.داستان گاهی اوقات مات و مبهم می شود اما ورای آن، تنش جنگ سرد اکنون سایه ای نوستالژیک از خود ِسابق آن است. در مقایسه با فیلم های خوب Bourne، فیلم Without Remorse کمی کلی نگرانه است اما در مقایسه با برخی از بهترین فیلم های Jack Ryan مانند Patriot Games، در مسیری درست و مشابه قرار دارد.
در این شرایط، مایکل بی جردن در نقش مردی که برای انتقام آماده شده است، خشم و خشونت خاص خود را به داستان می آورد. وقتی کلی خانواده اش را از دست می دهد، به انحراف کشیده می شود زیرا دنیایی که در آن زندگی می کند یک جهنم واقعی است و او را به سمت انحراف سوق داده است. او که کسی جز دوست سرسخت و همکار سابقش کارن گریر با بازی جودی-ترنر اسمیت را ندارد که به او کمک کند، بیشتر شبیه یک زامبی است که هنوز عقلش را حفظ کرده است. او به همان اندازه رمبو فکر می کند توسط روسایش به او خیانت شده، اما جوردن برای برای بازی در نقش کلی به عنوان یک سرباز خشمگین باحال و انتقام جوی استاندارد بیش از حد خشن و جدی است.
همین موضوع باعث می شود کلی شخصیتی درمانده، آسیب دیده و ویران شده از درون باشد و بدین ترتیب سکانس های مربوط به او حسی زیرجلدی داشته باشد که در فیلم های مشابه معمولاً دیده نمی شود. فیلم Without Remorse توسط استفانو سولیما (کارگردان فیلم Sicario: Day of the Soldado) ساخته شده است، فیلمی دارای سکانس های اکشن دوست داشتنی متعدد، از جمله سکانسی که در آن کلی در تعقیب یک دیپلمات فاسد روسی در مسیر رفتن به فرودگاه بین المللی دولس است. کلی در این سکانس روی خودرو این دیپلمات روسی بنزین ریخته و آن را به آتش می کشد تا بتواند نام قاتل همسرش را از زیر زبان او بیرون بکشد. بعد از یک سری خشونت های خودسرانه، کلی دستگیر شده و به یک سلول انفرادی انداخته می شود اما در ادامه با قرار دادن مشتش در یک حوله و راه انداختن سیل در راهروهای زندان، موفق می شود چندین نگهبان را از پای درآورد، استراتژی که جوردن به شکلی بسیار قانع کننده به نمایش می گذارد.
او ماموریتی در پیش دارد و در انجام آن ترحم را به کلی کنار می گذارد و بعد از ملاقات با وزارت دفاع ایالات متحده که گای پیرس نقش او را بازی می کند ماموریتی جدید به او محول می شود. در این ملاقات نام قاتل همسرش اعلام می شود که مردی به نام ویکتور رایکوف با بازی برت گلمن است و از او خواسته می شود عضوی از یک تیم عملیاتی زبده باشد که قرار است با این هیولای روسی در خاک خودش رو در رو شوند. در پرواز به مورمانسک، روسیه، هواپیمای آن ها توسط یک هواپیمای روسی ساقط می شود که سکانسی طولانی است از ترس و وحشت به سبک خاص سولیما است. وقتی کلی و تیمش به مورمانسک می رسند اما Without Remorse به یک فیلم اکشن نسبتاً خسته کننده و کلیشه ای تبدیل می شود.
اینجاست که یک حال و هوای شوم شبیه Deep State بر کلیت این فیلم اکشن حکمفرما می شود. اما فیلم سولیما یک منطق پیچیده از پارانویای شکنجه وار را دنبال می کند و حملاتی را به تصویر می کشد که برای ایجاد ضدحمله طراحی شده اند، همگی با اهداف سیاسی شیطانی. تنش ها بین روسیه و ایالات متحده اکنون مانند یک دیگ جوشان است و بسیار شدیدتر از هر زمان دیگری اما Without Remorse همچنان نشان می دهد که جهان بینی کلنزی بسیار رنگ باخته است و اینکه چقدر فیلمسازی فرانچایزهای تریلر نسبت به دهه ۹۰ تغییر کرده است، عصری که در قبضه Jack Ryan قرار داشت. در نهایت کلی فرصت انتقام جویی را می یابد، هر چند برای این کار باید خود را تسلیم شیطان کند.
اما او باز خواهد گشت و پایان بندی فیلم نشان می دهد شاهد فرانچایز دیگری خواهیم بود که به این زودی ها به پایان نخواهد رسید. بازی مایکل بی جوردن یکی از نقاط قوت فیلم Without Remorse است زیرا او فیزیک و احساس خاص خود را به نقشی می آورد که در رمان های جک رایان در سایه قرار داشت. تریلر نظامی تاکتیکی و خشن سولیما از لحاظ داستانی از منبع اورجینال فاصله می گیرد اما به عناصر ذاتی و بنیادین داستان تام کلنزی وفادار مانده و یک مرد در حال سوگواری و تحریک شده را در دنیایی بیرحم به تصویر می کشد که سربازان در آن ارزش چندانی ندارند. بهر ترتیب دستکم ساخت یک دنباله از این فیلم تایید شده و ممکن است پس از پایان شیوع کرونا شاهد یک فرانچایز اکشن جدید پرطرفدار باشیم.
بیشتر بخوانید: نقد فیلم The Father ؛ درامی ویرانگر و شاهکار بازیگری هاپکینز که تماشایش دشوار است
بدون نظر