محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، مؤسس دانشگاه امام حسین (ع) و از فعالان نظامی و سیاسی است. وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ شرکت کرده است.
زندگی شخصی
رضایی در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۳۳۳ در روستای بنه وار بابا احمد در مسجد سلیمان چشم به جهان گشود. خانواده وی از جمله عشایر کوچ نشین این بختیاری محسوب می‌شدند و در هنگام تولد او نیز در حال حرکت به سمت قشلاق بودند.
کودکی و نوجوانی محسن رضایی در مسجد سلیمان و در دبستان سینا سپری شد و در همین هنگام نیز علاقه خود به فعالیت‌های مذهبی و انقلابی را نشان داده و به همراه چند نفر از دوستانش انجمنی به نام «دین و دانش» را در مسجد جامع چشمه علی مسجد سلیمان تأسیس کرد.
رضایی در ۱۵ سالگی و پس از گذراندن بخشی از تحصیلات متوسطه در آزمون ورودی هنرستان صنعتی شرکت ملی نفت شرکت کرد و پس از پذیرفته شدن به شهر اهواز نقل مکان نمود و در محله خزعلیه سکنی گزید.
نقل مکان به اهواز زمینه ساز آغاز جدی فعالیت‌های سیاسی محسن رضایی علیه رژیم پهلوی با همراهی اسماعیل دقایقی، عبدالله ساکیه، فریدون مرتضایی و غلامرضا قمیشی شد و در نتیجه آن ساواک اهواز در سال ۱۳۵۰ وی را به اتهام اقدام علیه امنیت کشور دستگیر و تحت شکنجه و بازجویی قرار دارد. رضایی پس از گذراندن ۳ ماه زندان انفرادی و ۳ ماه حبس در بند عمومی از زندان آغاز شد.
اما دستگیری وی نه تنها مانع ادامه فعالیت‌های انقلابی وی نشد، بلکه در طول حضور در زندان با سایر مبازران سیاسی از خرمشهر، دزفول و تهران آشنا شد. حاصل این آشنایی‌ها تشکیل گروهی با افکار چریکی به نام جمعیت منصورون بود.
محسن رضایی پس از آزادی از زندان تحصیلات خود در هنرستان را ادامه داد و در سال ۱۳۵۳ (۲۰ سالگی) در کنکور شرکت کرد و در مقطع کارشناسی رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت تهران پذیرفته و راهی نارمک شد.
رضایی در همین سال با معصومه خدنگ ازدواج کرد. آشنایی این دو از طریق امام جماعت مسجد جامع احمدیه نارمک و در جهت ارتباط خانواده‌های انقلابی صورت گرفت. حاصل این ازدواج ۵ فرزند به نام های احمد، سارا، علی، زهرا و مهدیه بوده است.
رضایی در این ایام علاوه بر ادامه دادن تحصیل و مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی، در کارخانه ارج و سپس کارخانه ایران تایر مشغول به کار شد. پس از شدت گرفتن سخت‌گیری‌های ساواک بر گروه‌های چریکی، ایشان تحصیل در دانشگاه و کار را رها کرد و به زندگی مخفی روی آورد. رضایی تا سال ۱۳۵۷ به گسترش جمعیت منصورون و کادرسازی در شهرستان‌های مختلف مشغول بود.
پس از انقلاب
پس از ورود امام خمینی (ره) به کشور، جمعیت منصورون در کنار گروه توحیدی صف و گروه موحدین مسئولیت حفظ جان امام را به عهده گرفت. در سال ۱۳۵۸ شهید مرتضی مطهری به ۷ گروه مسلح انقلابی (گروه امت واحده، گروه توحیدی بدر، گروه توحیدی صف، گروه فلاح، گروه فلق، گروه منصورون و گروه موحدون) توصیه کرد که به منظور جلوگیری از آسیب دیدن نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران و رویارویی با سازمان مجاهدین خلق با هم متحد شده و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تشکیل دهند.
البته رضایی فقط سه ماه در این سازمان حضور داشت و پس از آن با تائید امام خمینی، واحد اطلاعات سپاه را بنیان نهاد. وی اولین فرمانده این واحد بود و از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۳ این مسئولیت را بر عهده داشت.
محسن رضایی میرقائد در رابطه با بنیان نهادن واحد اطلاعات سپاه گفت: «شروع ترور‌های گروه فرقان و به شهادت رساندن آیت‌الله مطهری، سپس ترور ناموفق هاشمی رفسنجانی نشان داد که ما از حوادث عقب هستیم و در حالی که تشکیل واحد اطلاعاتی با مخالفت جدّی روبرو بود و اطلاعات در نظام پس از انقلاب یادآور ساواک بود، واحد اطلاعات با کمترین امکانات و در واقع با هیچ راه‌اندازی شد و به قضیه گروه فرقان ورود کرد و گودرزی رهبر گروه و تعداد دیگری از کادر‌های این گروه که نشان تحجر دینی به ذهن و زبان داشتند، دستگیر شدند.»
محسن رضایی از جمله ۱۲ نفری بود که در زمستان ۵۷ اقدام به تدوین اساسنامه سپاه پاسداران کردند و در سال ۱۳۶۰ نیز با حکم امام خمینی (ره) به عنوان پنجمین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منصوب شد.
نکته جالب این است که نام رضایی در شناسنامه به صورت «سبزوار رضایی میر قائد» آمده است، اما امام حکم صادر شده خود را به نام «محسن رضایی» صادر کرد و از همان هنگام بود که رضایی شناسنامه المثنی گرفت و نامش را به طور رسمی به محسن تغییر داد.
محسن رضایی توانست در طول دوران فرماندهی خود و در عملیات‌های طریق‌القدس، ثامن‌الائمه، فتح المبین و بیت‌المقدس عملکرد مثبتی نشان داده و ارتش عراق را از بخش زیادی از خاک کشور بیرون براند.
غلامعلی رشید، جانشین سابق ستاد کل نیروهای مسلح درباره توانایی‌های وی گفت: «سرعت فهم و نفوذ کلام فرمانده جوان سپاه سبب می‌شد که در میان سایر فرماندهان برتری و فاصله مشهودی داشته باشد، حلم، صبر، زیرکی، فهم عمیق و درک راهبردی و تاکتیکی از تحرکات دشمن و فرماندهی مقتدرانه بر مجموعه‌های سپاه از خصوصیات ویژه و برجسته ایشان بود بسیاری از فرماندهان و سرداران و امیران در تفکر راهبردی، فرماندهی، مدیریت بحران، بن‌بست شکنی و بسیج نیرو‌ها و امکاناتی همچون سیل بنیان‌کن و پای کار آوردن آن‌ها علیه دشمن، به گرد پای آقا محسن نخواهند رسید و درخشان‌ترین عملیات‌های جنگی خود را باید از او تقلید کنند، در آینده در نیروهای مسلح، کار‌ها و اقدامات آقا محسن رضایی به عنوان یک سبک و مکتب دفاعی خواهد ماند و فرماندهان آینده با غرور باید کار‌ها را محسن وار انجام دهند.»
از سایر اقدامات رضایی در دوره تصدی‌گری وی در سپاه می‌توان به تأسیس قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا (ص)، دانشگاه امام حسین (ع) و دانشگاه علوم پزشکی بقیه‌الله (عج) اشاره کرد.
عملیات‌های کربلای ۴ و ۵
در اردیبهشت ماه سال ۹۴ پیکر پاک ۱۷۵ شهید غواص که با دستان بسته زنده به گور شده بودند به وطن بازگشت. این جوانان غیور در طول عملیات کربلای ۴ به شهادت رسیده بودند. عملیاتی که در پنجم دی ماه ۶۵ آغاز شد و اکنون به عنوان بزرگترین و پر تلفات ترین عملیات ایران در طول جنگ هشت ساله شناخته می‌شود.
تحصیلات
پس از پایان جنگ و در سال ۱۳۶۹ ، رضایی به فکر ادامه دادن تحصیلات آکادمیک خود افتاد و این بار تصمیم گرفت در مقطع کارشناسی رشته اقتصاد در مرکز آموزش سازمان برنامه و بودجه مشغول به تحصیل شود. وی تحصیلات کارشناسی ارشد و دکترای خود را در دانشگاه تهران ادامه داد و توانست در سال ۱۳۷۹ فارغ‌التحصیل شود. رضایی هم اکنون به عنوان استاد در دانشگاه امام حسین فعالیت دارد.
پس از جنگ
محسن رضایی در سال ۱۳۷۶ از سمت فرماندهی کل سپاه پاسداران استعفا کرد و با کناره‌گیری از فعالیت‌های نظامی به سیاست روی آورد. رهبر معظم انقلاب نیز در طی حکمی وی را به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کرد. تدوین سند چشم‌انداز بیست ساله کشور را می‌توان از مهمترین فعالیت‌های وی در مجمع تشخیص مصلحت نظام دانست.
انتخابات
محسن رضایی در سال ۱۳۷۸ برای راهیابی به مجلس شورای اسلامی نامزد شد. وی در فهرست «ائتلاف خط امام و رهبری» و جامعه روحانیون مبارز قرار گرفته بود. اما در میان مردن تهران اقبالی نداشت.
وی همچنین در سال ۱۳۸۴ با شعار انتخاباتی دولت عشق در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد، اما دو روز پیش از برگزاری انتخابات از ادامه رقابت کنار کشید و دلیل این تصمیم خود را نیز «جلوگیری از پراکندگی آرای مردم در اثر کثرت نامزدها» اعلام کرد.
دهمین انتخابات ریاست جمهوری فرصت دیگری بود که رضایی به پاستور راه پیدا کند. وی به عنوان چهره‌ای مستقل در این انتخابات شرکت کرد و ایده دولت ائتلافی را مطرح نمود. البته رضایی مجدداً در جلب نظر مردم ناکام ماند و با کسب حدود ۷۰۰ هزار رأی پس از محمود احمدی نژاد و میر حسین موسوی در میان چهار نامزد در جایگاه سوم قرار گرفت.
محسن رضایی در ۱۴ اسفند ۹۱ در میان مردم دیواندره حضور پیدا کرد و به طور رسمی قصد خود برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم را اعلام کرد. وی در این باره گفت: «پیشنهاد شده بود در تهران کاندیداتوری خود را اعلام، تا از امکانات وسیع رسانه‌ای استفاده کنم، اما با اعلام کاندیداتوری در این شهر، بر رویکردم نسبت به پیشرفت و توسعه همه‌جانبه کشور و حل مشکلات مردم تأکید می‌کنم.»
رضایی توانست در سال ۱۳۹۲ تعداد آرای بیشتری را در مقایسه با سال‌های قبل کسب کند. اما حدود ۴ میلیون رأی کسب شده برای موفقیت وی کافی نبودند و از میان ۶ نامزد نهایی در جایگاه چهارم قرار گرفت.
محسن رضایی در سال ۱۴۰۰ نیز به عنوان نامزد انتخابات ریاست جمهوری حضور پیدا کرده و اعلام کرده است که تا پایان انتخابات حضور خواهد داشت. حضور مجدد وی در انتخابات ریاست جمهوری سبب شد که برخی افراد با این موضوع شوخی کنند.
رضایی نیز در توییتی به این موضوع واکنش نشان داد و گفت: «مردم به شوخی می‌گویند ما که به آرزوهایمان نرسیدیم، کاری کنیم که لااقل فلانی به آرزویش برسد. مردم دوست داشتنی ایران؛ آرزوی من این است که کسی در کشور فقیر نباشد؛ آرزوی من این است که ثروت کشور به دست خود شما برسد. آرزوی من آرامش و شادی و رفاه برای همه شماست. آرزوی من، آرزوی شماست.»
از برنامه‌های محسن رضایی در این دوره از رقابت‌ها می‌توان به پرداخت یارانه ۴۵۰ هزار تومانی، پرداخت حقوق به زنان خانه‌دار، ایجاد اشتغال، تقسیم کشور به ایالت‌های اقتصادی، اجرای برجام، مبارزه با فساد و … اشاره کرد. گفتنی است تغییر چهره فاحش محسن رضایی در این دوره انتخابات از جمله حواشی ایجاد شده پیرامون اوست.
چرا زندگینامه کاندیدها رو سانسور می کنید؟ در مورد عملیات کربلا ۴ چرا کامل نگفتین؟ عملیاتی که لو رفته بود و این آقا علیرغم مخالفت فرماندهان ارتش اون رو اجرا کرد و باعث کشته شدن ۵ تا ۲۰ هزار جوون شد (حتی بعد از ۳۵ سال هنوز جرئت ندارند آمار درست رو اعلام کنند) به قول خودشون برای فریب دشمن بوده (با قربانی کردن جوونهای مملکت!) هرچند می دونیم دلیلی جز بیسوادی و نادانی فرماندهان سپاه از جمله این آقا که اون موقع ۳۲ ساله و بدون هیچ تحصیلات دانشگاهی و نظامی بود نداشته. در مورد احمد رضایی چرا چیزی نگفتین؟ پسری که به دلیل دیدگاههای ضد نظامش در سال ۹۰ به قتل رسید؟ بله بچه کشی سابقه طولانی داره. همه هم مثل اکبر خرمدین دستگیر نمیشن بعضیها هم از این راه به قدرت و ثروت میرسند.
چرا زندگینامه کاندیدها رو سانسور می کنید؟ در مورد عملیات کربلا ۴ چرا کامل نگفتین؟ عملیاتی که لو رفته بود و این آقا علیرغم مخالفت فرماندهان ارتش اون رو اجرا کرد و باعث کشته شدن ۵ تا ۲۰ هزار جوون شد (حتی بعد از ۳۵ سال هنوز جرئت ندارند آمار درست رو اعلام کنند) به قول خودشون برای فریب دشمن بوده (با قربانی کردن جوونهای مملکت!) هرچند می دونیم دلیلی جز بیسوادی و نادانی فرماندهان سپاه از جمله این آقا که اون موقع ۳۲ ساله و بدون هیچ تحصیلات دانشگاهی و نظامی بود نداشته. در مورد احمد رضایی چرا چیزی نگفتین؟ پسری که به دلیل دیدگاههای ضد نظامش در سال ۹۰ به قتل رسید؟ بله بچه کشی سابقه طولانی داره. همه هم مثل اکبر خرمدین دستگیر نمیشن بعضیها هم از این راه به قدرت و ثروت میرسند.