ولادیسلاو سورکوف نامی در سیاست روسیه و جهان است که با القابی مانند راسپوتین پوتین، کاردینال خاکستری کرملین و عروسک گردان شناخته می شود، مردی که او را مشاور اصلی ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه می دانند. به ادعای یک دیپلمات آمریکایی، سورکوف «نقاب های زیادی بر صورت دارد» و در طی مدت دهه ها فعالیت در دولت روسیه عناوین بسیاری نیز داشته است. او خود را نویسنده سیستم سیاسی پوتین، ابداع کننده مفهوم دموکراسی حاکمیتی یا مدیریت شده دانسته و نقش مهمی در پروپاگاندای پست مدرن، سرکوب سیاسی در روسیه و سیاست های این کشور در مقابله با رسانه ها داشته است. به همین دلیل است که بسیاری او را دومین فرد قدرتمند در روسیه می دانند.
یکی از همکاران سابق سورکوف در مورد دیدگاه او گفته است: «این خوانش از پستمدرنیسم را سورکوف باب کرده و دامن زده است. هیچ چیزی درست نیست. هیچ حقیقتی وجود ندارد و همیشه حقایق جایگزین وجود دارند. سر نخ بسیاری از ساختارهای سیاسی در دستان او بود و آنها را کنترل میکرد. این ساختارها به قدری پیچیده بودند که تنها سورکوف میدانست هر چیزی کجا قرار دارد: اپوزیسیون، احزاب سیاسی، نمایندگان مجلس، فرمانداران، ایجاد یا تعطیلی جنبشهای سیاسی یا نهادهای غیردولتی، کلیسا، رسانهها، جامعه مدنی …».
منظور سورکوف از دموکراسی حاکمیتی یا مدیریت شده یا مستقل سیستمی است که در آن انتخابات دموکراتیک به یک نتیجه از پیش تعیین شده ختم می شود و آن ادامه حکومت ولادیمیر پوتین است. ولادیسلاو سورکوف دستیار ارشد پوتین است که به وی کمک کرد قدرت مطلق را در روسیه بدست آورده و آن را تحکیم بخشد. او نظارت بر سیاست روسیه در مورد اوکراین را بر عهده داشت. روزگاری هیچ فعل و انفعال سیاسی در روسیه بدون اراده سورکوف رخ نمی داد. او احزاب سیاسی در دومای روسیه را کنترل می کرد و همچنین گروه های جوانان طرفدار پوتین را در خیابان های کشور. او حتی از هنرمندانی که سیاست های کرملین را نقد می کردند نیز پشتیبانی می کرد و بدین ترتیب بسیاری بر این باورند که سورکوف در کنترل اپوزیسیون روسیه نیز نقش دارد. به عنوان معاون اول کاخ کرملین، سورکوف نظارت بر احزاب سیاسی پارمان و کمپین های انتخاباتی پوتین را بر عهده دارد.
اما در سال ۲۰۱۱ و با انتخاب شدن به عنوان معاون نخست وزیر، ولادیسلاو سورکوف از قدرت فاصله گرفت و در سال ۲۰۱۳ بود که مسئولیت نظارت بر روابط بین روسیه و اوکراین و دیگر کشورهای سابقاً عضو اتحاد جماهیر شوروی را بر عهده گرفت. سورکوف زمانی بادیگارد میخاییل خودروفسکی ثروتمندترین اولیگارش روس بعد از اتحاد جماهیر شوروی بود. خودروفسکی خیلی زود فهمید که عضلات مغز بادیگاردش بسیار قوی تر از عضلات جسمش هستند و بدین ترتیب او را به عنوان مسئول بخش بازاریابی و پی آر کسب و کار خود منصوب کرد. و در سال ۱۹۹۹ پس از شغل های لوکس در کسب و کار و بانکداری، تشکیل یک امپراطوری تجاری و سرو شکل دادن به تصویر ثروتمندترین مرد روسیه، سورکوف به تیم رییس جمهور بوریس یلتسین پیوست، جایی که وی نقش مهمی در پیروزی کسی ایفا کرد که توسط یلتسین به عنوان جانشین خود در نظر گرفته شده بود.
ولادیمیر پوتین یک افسر ناشناخته سابق کا گ بود بود که در نهایت به قدرتمندترین و ثروتمندترین مرد جهان تبدیل شد، کسی که به یک کارشناس خبره در زمینه سیاسی و رسانه ای نیاز داشت. سابقه سورکوف در تبلیغات و تئاتر به خوبی در تکنولوژی سیاسی به کار او آمد که همان شکل دهی و تغییر شکل به باورهای عمومی، پیچاندن روایت ها مانند تارهای عنکبوت، خلق یک روکش زیبا از لیبرالیسم با اهداف غیرلیبرالی بود. در جریان دو دور اول ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین، عبارت «عروسک گردان» ساده ترین خلاصه از توصیف شغل ولادیسلاو سورکوف بود. به عنوان سیاست ساز و ایده پرداز اصلی بومی کرملین، سورکوف به خوبی به خوبی نقش پدر مقدس کیش شخصیت پوتین را ایفا کرد و توانست تصویر عمومی تازه ای از پوتین به عنوان سرمشق مردانگی روسی ایجاد کرده و مراسمات تلویزیونی بسیار دقیق و مدیریت شده ای را برای تبلیغ پوتین به عنوان نجات بخش روسیه که از جانب خداوند فرستاده شده، ترتیب داد.
هر هفته تهیه کنندگان و سردبیران خبرگزاری های اصلی روسیه با سورکوف در کرملین دیدار می کردند تا در مورد گزارش خبرهای هفته جاری از او دستورالعمل و راهنمایی دریافت کنند و بعد از این که فهمیدند چه باید بگویند و چه نگویند این راهنمایی دیگر لازم نبود. او همزمان رهبری واقعی حزب روسیه متحد را بر عهده داشت، حزبی که هنوز هم کنترل پارلمان این کشور را در اختیار دارد. یک تحلیل گر سیاسی در مورد ولادیسلاو سورکوف و نگاه سیاسی او گفته است: «فلسفه سورکوف این است که هیچ آزادی واقعی در جهان وجود ندارد و اینکه تمام دموکراسی ها دموکراسی های مدیریت شده هستند. به همین دلیل کلید موفقیت در تاثیرگذاری بر مردم است، اینکه به آن ها این توهم را قبولاند که آزاد هستند در حالی که در واقعیت مدیریت شده اند. در دیدگاه او، تنها آزادی، آزادی هنری است».
او خود را یک هنرمند می دانست که ایدئولوژی ها را طراحی خود می دانست. در سال ۲۰۱۴ بود که سورکوف بار دیگر به مقام مشاور شخصی پوتین در مسائل مربوط به گرجستان و اوکراین انتخاب شد اما سال گذشته بار دیگر به حاشیه رانده شد. او یک رمان پست مدرن با نام «تقریباً صفر» نوشته است که قهرمان آن یک گانگستر و همزمان ناشر و شاعری کلاهبردار است که به منتقدان و روزنامه نگاران پول می دهد تا در خدمت سیاستمداران فاسد باشد و با دستکاری حقیقت، اخبار جعلی بسازند.
کلا مردم در مورد همه چی افسانه میسازن.حرف باد هواست.مردم چون رمز و راز رو دوست دارن هر چیزی رو بزرگنمایی میکنن.مثلا یک نفر یک چیزی دیده،میاد میگه خیلی زیبا بود.نفر بعد که تعریف میکنه،میگه خیلی خیلی زیبا بوده.نفر بعد و نفر بعد،هی اضافه میشه و در نهایت تبدیل میشه به شبه افسانه و اساطیر و این جور چیزها.اکثر مباحث مربوط به بزرگان دین و غیره هم همینجوری شکل میگیره که در نهایت فرد رو تا نزدیکی خدا بالا میبرن.اصلا منظورم این نیست که مقامات دینی رو نادیده بگیرید یا اینکه دین رو قبول نداشته باشید.نه.مراقب باشید بی دین نشید.یه دفعه از اون ور بوم نیفتید پایین.