پابلو امیلیو اسکوبار گاویریا که عموماً با نام پابلو اسکوبار شناخته می شود در اول دسامبر ۱۹۴۹ در یک خانواده نسبتاً فقیر بدنیا آمد و بعدها به یک قاچاقچی بزرگ مواد مخدر در کلمبیا و رهبر یکی از قوی ترین سازمان های جنایتکار در سراسر جهان تبدیل شد. اگر چه پدر او یک کشاورز محترم و مادرش معلم بود، اسکوبار از همان کودکی مسیری متفاوت از والدینش در پیش گرفت. در دوران اوج قدرت و فعالیتش در دهه ۸۰ میلادی، پابلو اسکوبار یک امپراطوری بزرگ تولید و توزیع مواد مخدر را رهبری و کنترل می کرد که دامنه فعالیت هایش به اکثر نقاط جهان کشیده شده بود. اسکوبار مسئول صدها قتل بوده و عمارت های لاکچری بزرگ، هواپیما، ارتش خصوصی متشکل از سربازان و خلافکاران کارکشته و حتی یک باغ وحش خصوصی تنها بخشی از امپراطوری بزرگ او به شمار می آمدند. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با ۱۸ واقعیت جالب و باورنکردنی در مورد پابلو اسکوبار آشنا کنیم، مردی که سال ها پس از کشته شدنش نیز هنوز برای بسیاری الهام بخش است.
۱- آغاز خلافکاری در کودکی در خیابان های مدیین
پابلو اسکوبار زندگی خلافکارانه خود را از کودکی در خیابان های مدیین و با سرقت خودرو، سنگ قبر، سیگار و حتی گروگان گرفتن افراد برای گرفتن پول آغاز کرد. او ابتدا با سرقت سنگ قبر و سنباده زدن آن ها برای فروش به قاچاقچیان در پاناما با دنیای جرم و جنایت آشنا شد. در ادامه اسکوبار به سراغ فروش سیگارهای قاچاق، بلیت های جعلی لاتاری و کلاهبرداری های کوچک رفت. در اوایل دهه ۱۹۷۰، اسکوبار به سرقت روی آورد و سپس بادیگارد شد اما در ادامه یکی از مدیران دولتی در شهر مدیین را به گروگان گرفت و در قبال آزادی او درخواست پول کرد. گام بعدی اسکوبار قاچاق مواد مخدر بود که در ادامه در آن به نفر شماره یک جهان و تاریخ تبدیل شد.
۲- روزگاری، درآمد هفتگی اسکوبار ۴۲۰ میلیون دلار بود
در دوران اوج قدرتش، اسکوبار هفته ای ۴۲۰ میلیون دلار درآمد داشت که سالانه به ۲۲ میلیارد دلار می رسید. در حالی که پنهان کردن پول ها مشکلی نبود، سازماندهی و مرتب کردن آن ها به یک مشکل بزرگ تبدیل شده بود. اینجا بود که برادران اسکوبار شروع به خرید نوارهای لاستیکی به ارزش ۲۵۰۰ دلار در ماه کردند که اسکناس ها را با دقت در آن ها گذاشته و در پناهگاه های خود مخفی می کردند. در واقع هنوز هم بسیاری در کلمبیا معتقدند که بخش زیادی از پول های مخفی شده اسکوبار در اقصی نقاط این کشور وجود داشته و کشف نشده اند.
۳- اسکوبار روزگاری یکی از ۱۰ ثروتمند جهان بود
در دوران اوج قدرتش، اسکوبار یکی از ۱۰ مرد ثروتمند جهان بود که ثروت او در اوایل دهه ۱۹۹۰ بیش از ۳۰ میلیارد دلار تخمین زده می شد. پابلو اسکوبار که با عنوان «پادشاه کوکایین» شناخته می شد یکی از ثروتمندترین خلافکاران در تاریخ به شمار می آید. در سال ۱۹۸۷، مجله فوربس ثروت شخصی او را کمتر از ۳ میلیارد دلار برآورد کرده بود. او به مدت ۷ سال متوالی (از ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۳) در فهرست ثروتمندترین میلیاردرهای فهرست این مجله قرار داشت و در سال ۱۹۸۹ رتبه هفتم این فهرست را به خود اختصاص داد. آخرین سال حضور اسکوبار در فهرست ثروتمندترین های فوربس سالی بود که کشته شد. در هنگام مرگ، ثروت اسکوبار بیش از یک میلیارد دلار برآورد شده بود.
۴- اسکوبار جزیره ای به نام نورمنز کی خریداری کرده بود
اسکوبار جزیره ای را در باهاماس با نام نورمنز کی (Norman’s Cay) خریداری کرد که به عنوان مسیری مهم در قاچاق مواد مخدر کارتل مدیین به کار گرفته می شد. در اواخر دهه ۷۰ میلادی، کارلوس لیدر که یکی از اعضای کارتل مدیین بود این جزیره را در باهاماس خریداری کرده بود. یک باند پرواز ۱۰۰۰ متری، تعداد زیادی خانه، اسکله، هتل، هواپیما و تعدادی قایق بخش هایی از این خرید او به شمار می آمدند. اسکوبار بعدها کنترل این جزیره را بدست گرفته و یک انبار یخچالی برای نگهداری کوکایین در آن ساخت. این جزیره به مدت ۴ سال، از ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۲، یکی از اصلی ترین مسیرهای قاچاق مواد مخدر کارتل مدیین به شمار می رفت.
۵- اسکوبار در ابتدا کوکایین را در لاستیک هواپیماهای قدیمی قاچاق می کرد
پابلو اسکوبار در ابتدا از تایرهای هواپیماهای قدیمی برای قاچاق کوکایین استفاده می کرد و هر خلبان با هر بار پرواز می توانست تا ۵۰۰,۰۰۰ پوند دستمزد بگیرد. به گفته برادر اسکوبار، او زمانی به فکر قاچاق کوکایین افتاد که قاچاق سیگارهای غیرقانونی بسیار خطرناک شده بود. در ابتدا او کوکایین را در لاستیک هواپیماهای قدیمی کوچک قاچاق می کرد و بسته به مقدار کوکایینی که منتقل می کردند، تا نیم میلیون پوند به خلبانان داده می شد. هر بار پرواز می توانست سودی ۱ میلیون پوندی در پی داشته باشند. در ابتدا هفته ای یک پرواز انجام می شد اما خیلی زود این پروازها سه برابر شده و سپس اسکوبار دو زیردریایی کوچک با قابلیت کنترل از راه دور نیز برای انتقال کوکایین نیز خریداری کرد.
۶- در دهه ۸۰ میلادی، بیش از ۸۰ درصد کوکایین جهان توسط اسکوبار تامین می شد
در دهه ۸۰ میلادی، ۸۰ درصد از کوکایین جهان توسط کارتل اسکوبار تامین شده و هر روزه بیش از ۱۵ تن کوکایین به ایالات متحده قاچاق می شد به طوری که درآمد او از این مقدار قاچاق مواد مخدر به ایالات متحده بیش از نیم میلیارد دلار در روز بود. خیلی زود کارتل مدیین توانست کنترل بین المللی قاچاق مواد مخدر را در دست بگیرد و ۸۰ درصد از بازار کوکایین جهان را تامین نماید.
۷- اسکوبار می خواست ۲۰ میلیارد دلار بدهی بین المللی کلمبیا را بپردازد
پس از اینکه پابلو اسکوبار با عملیات های سختگیرانه دولت مواجه شد، به دولت کلمبیا پیشنهاد کرد در قبال مسترد نشدن به ایالات متحده، ۲۰ میلیارد دلار بدهی خارجی این کشور را بپردازد. او با یک قرارداد صلح غیرمعمول به استقبال دولت رفت و پیشنهاد کرد که پول بدست آمده از قاچاق مواد مخدر را در برنامه های توسعه ملی به کار گرفته و تمامی بدهی های دولت را بپردازد و تنها خواسته اش این بود که به ایالات متحده مسترد نشود.
۸- پابلو اسکوبار سالانه ۱۰ درصد از ثروتش را به خاطر موش ها از دست می داد
با وارد شدن اسکوبار به عرصه تجارت مواد مخدر، سیل پول نقد به سرعت به سمت او سرازیر شد. او آنقدر پول بدست می آورد که مجبور بود تل های بزرگی از پول نقد را در زمین های کشاورزی کلمبیا، انبارهای متروکه و دیوارهای خانه های افراد عضو کارتل مخفی کند. بخش قابل توجهی از این پول ها توسط موش ها خورده شده یا به دلیل نشت آب از بین می رفتند. بدین ترتیب ۱۰ درصد از درآمد کلی اسکوبار هر ساله از بین می رفت که معادل ۲.۱ میلیارد دلار بود.
۹- پابلو اسکوبار سیاستی خاص در قبال نیروهای امنیتی داشت
اسکوبار سیاست «نقره یا سرب» (Plata o Plomo) را در فتار با نیروهای پلیس کلمبیا در پیش گرفته بود. او در دوران فعالیتش به عنوان رهبر کارتل مواد مخدر مدیین، دشمنان متعددی پیدا کرده بود. قدرت رو به رشد اسکوبار به مزاق افرادی مانند نیروهای پلیس، قضات و حتی برخی خلافکاران دیگر خوش نمی آمد. او از فساد و ارعاب به عنوان سلاح های دوگانه خود به عنوان سیاست موثرش در قبال نیروهای امنیتی استفاده می کرد. از سیاست او با عنوان «نقره یا سرب» یاد می شد که هر دوی آن ها در ساخت گلوله به کار می رفتند. این بدان معنا بود که نیروهای امنیتی یا باید رشوه را می پذیرفتند یا ترور می شدند. وقتی یک پلیس یا قاضی سر راه پابلو اسکوبار قرار می گرفت، او را با رشوه یا همان نقره متقاعد می کرد. در صورتی که فرد مذکور از پذیرش رشوه خودداری می کرد، دستور قتل او (سرب) داده می شد، سرنوشتی که در انتظار اعضای خانواده قربانی نیز بود.
۱۰- یکی از اصلی ترین آزمایشگاه های تولید کوکایین اسکوبار یک روستای متحرک بود
آزمایشگاه های تولید کوکایین پابلو اسکوبار هر کدام با صدها نفر پرسنل راه اندازی شده و عموماً در دل جنگل های انبوه کلمبیا قرار داشتند. این مراکز تولید مواد مخدر رفته رفته به شهرهای کوچک دارای مدرسه، فروشگاه و مراکز بهداشتی تبدیل شدند. یکی از کارآمدترین این مراکز تولید کوکایین، مزرعه ای بزرگ در مرزهای ونزوئلا بود که در واقع روستایی چرخدار بود. وقتی پروازی قرار بود محموله کوکایین را تحویل گرفته یا کالایی را به این روستا برساند، خانه های موجود در روستا طوری قرار می گرفتند که می شد از آن ها به عنوان باند فرود استفاده کرد و سپس در هنگام بلند شدن نیز طوری قرار می گرفتند که هواپیما بتواند از آن ها استفاده کند.
۱۱- اسکوبار بیش از دو میلیون دلار اسکناس برای گرم نگه داشتن دختر خود سوزاند
به ادعای سباستین ماروکین نی خوان پابلو اسکوبار، پسر پابلو اسکوبار، خانواده اسکوبار همیشه مهیای فرار از دست پلیس بوده و بدین ترتیب زندگی آن ها همیشه در حال حرکت بود. در یک مورد، خانواده اسکوبار در یک مزرعه در مناطق کوهستانی مدیین مخفی شده بود، مانوئلا دختر کوچک اسکوبار دچار سرمازدگی شده بود. اسکوبار که چیزی برای گرم نگه داشتن پسرش نداشت، بیش از دو میلیون دلار اسکناس همسرش را سوزاند تا خانواده اش را گرم نگه دارد.
۱۲- اسکوبار قصد ترور یکی از نامزدهای ریاست جمهوری کلمبیا را داشت اما ناموفق بود
پابلو اسکوبار در ۲ دسامبر ۱۹۸۹ از طریق افرادش پرواز شماره ۲۰۳ آویانکا را در هوا منفجر کرد. این بمبگذاری مرگبارترین حمله منفرد جنایتکارانه در طی دهه های اخیر آن زمان در کلمبیا به شمار می آمد. این بمب با هدف کشتن کاندیدای ریاست جمهوری وقت، سزار گاویریا تروهیلو، در هواپیما قرار داده شده بود زیرا وی از سیاستمداران کلمبیایی بود که از امضای قانون استرداد خلافکاران بین کلمبیا و ایالات متحده حمایت می کرد. اما گاویریا اما در هواپیما حضور نداشت و تمام ۱۰۷ سرنشین هواپیما، از جمله دو آمریکایی، کشته شدند، اتفاقی که نشان داد خطر اسکوبار بسیار بزرگتر از آنچه بود که تصور می شد و در نهایت به ضرر او تمام شد. همچنین اسکوبار را یکی از مظنونین بمبگذاری مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۹۳ می دانستند اما در نامه ای به سفیر ایالات متحده در کلمبیا به او گفت اگر این کار را انجام داده بود، علناً این موضوع را تایید می کرد.
۱۳- اسب های آبی باغ وحش شخصی اسکوبار هنوز هم در کلمبیا هستند
امروزه نزدیک به ۴۰ رأس اسب بی در مناطق روستایی کلمبیا زندگی می کنند، اسب های آبی که روزگاری در باغ وحش شخصی اسکوبار بودند و بعد از تعطیل شدن و رها شدن این باغ وحش به حال خود، به زاد و ولد ادامه دادند. در اواخر دهه ۱۹۸۰، اسکوبار ۴ رأس اسب آبی، سه ماده و یک نر، را برای باغ وحش شخصی خود در اقامتگاهش در هاسیندا ناپولس به این کشور قاچاق کرد. بعد از مرگ اسکوبار، مقامات دولتی کلمبیا به این باور رسیدن که گرفتن و انتقال این اسب های آبی کار دشوار و پرهزینه ای خواهد بود به همین خاطر آن ها را در همان آب های باغ وحش به حال خود رها کردند. در سال ۲۰۰۷، این اسب های آبی دوباره وحشی شده و تعدادشان به ۱۶ رأس رسیده بود. این اسب های آبی از انسان ها بیمی نداشته و برای پیدا کردن غذا به مناطق مجاور می رفتند. این اسب ها رودخانه مجاور ماگدالنا را به خانه خود تبدیل کرده و در سال ۲۰۱۴ تعداد آن ها به بیش از ۴۰ رأس رسیده و برای مردم محلی ایجاد دردسر می کردند.
۱۴- پابلو اسکوبار زندان خود را با قابلیت های خاص ساخته بود
شاید باورکردنی نباشد اما پابلو اسکوبار یک بار زندانی برای خودش ساخت که با تخت های آبی و سیستم های سرگرمی تجهیز شده و محافظت از آن را نیز نگهبانانی بر عهده داشتند که خودش انتخاب کرده بود. در سال ۱۹۹۱ بود اسکوبار پذیرفت خود را به مقامات کلمبیایی تسلیم کند اما با شرایطی که خود می خواست. دولت کلمبیا این شرایط را پذیرفته و بدین ترتیب بود که زندان لا کاتدرال به وجود آمد. لا کاتدرال یک زندان پنج ستاره بود که توسط خود اسکوبار برای دوران زندانش طراحی و ساخته شده بود. این زندان بسیار لوکس دارای تخت های آبی، سیستم های سرگرمی و دارای دیدی بدون مانع به کوهستان های مدیین بود. از زندانش، اسکوبار کسب و کار قاچاق مواد مخدر را اداره می کرد، دستور قتل مخالفانش را می داد، مهمانی های پر از میگساری و عیاشی راه می انداخت و از باربکیو و فوتبال لذت می برد. او حتی نگهبانان زندان را نیز خود انتخاب کرده و هیچ یک از مقامات کلمبیا اجازه نداشت به شعاع سه مایلی این زندان نزدیک شود. اسکوبار اما تنها یک سال در این زندان ماند و بعد از تلاش مقامات کلمبیایی برای انتقال او به یک زندان دیگر، فرار کرده و یک عملیات تعقیب و گریز بزرگ راه افتاد. در نتیجه کارتل مدیین از هم پاشیده و در سال ۱۹۹۳ بود که اسکوبار یک روز پس از تولد ۴۴ سالگی اش در تعقیب و گریز با نیروهای امنیتی در زادگاهش کشته شد.
۱۵- پابلو اسکوبار، مدارس، بیمارستان ها و استادیوم های بسیاری ساخت
در کنار جنایات هولناک و قاچاق محموله های بزرگ مواد مخدر، پابلو اسکوبار سعی داشت چهره ای مردمی و طرفدار قشر فقیر از خود نشان داده و به همین خاطر برای این بخش از مردم کلمبیا مدرسه، بیمارستان، استادیوم ورزشی و کلیسا می ساخت. او قهرمان قشر فقیر بود، به ویژه مردمان محله باریو پابلو اسکوبار. در کنار ساخت مدرسه، بیمارستان، استادیوم و کلیسا، اسکوبار به طور معمول در میان مردمان فقیر مدیین پول تقسیم می کرد. او حتی برای برخی از مردم محلی که خانه نداشتند نیز خانه می ساخت. او یک منطقه لم یزرع کثیف که بعدها باریو پابلو اسکوبار نامیده شد را به سرپناهی برای مردم بی خانمان تبدیل کرد. هنوز هم مردم این منطقه از اسکوبار به عنوان «پدر خوانده» یا «رابین هود» یاد می کنند.
۱۶- اسکوبار به شدت به فوتبال علاقه داشت
پابلو اسکوبار فوتبال بازی کردن را دوست داشت و حتی کلیپ هایی وجود دارد که او را در حال فوتبال بازی کردن نشان می دهند. علاقه اسکوبار به فوتبال به حدی بود که اسپانسری تیم فوتبال شهر زادگاهش به نام اتلتیکو ناسیونال را نیز عهده دار شد. او آنقدر پول در اختیار تیم قرار داد که بهترین بازیکنان فعال در کلمبیا را به خدمت بگیرد و تیم او در نهایت قهرمان لیگ قهرمانان آمریکای جنوبی نیز شد. البته کارتل مدیین تنها کارتلی نبود که در فوتبال فعالیت می کرد. دیگر کارتل های بزرگ کلمبیا نیز تیم های خاص خود را داشتند و در دوران اوج قدرت اسکوبار، «فوتبال قاچاقچیان مواد مخدر» در اوج قرار داشت. گفته می شود اسکوبار دستور ترور داوری را صادر کرده بود که به باور او از تیم رقیب رشوه گرفته بود.
۱۷- اسکوبار می خواست رییس جمهور کلمبیا شود
اسکوبار در استان ریونگرو در کلمبیا به دنیا آمده و همانطور که گفته شد پدرش کشاورز و مادرش معلم دبستان بود. زمانی که ۲۲ سال داشت به دوستانش گفت که می خواهد میلیونر شود و یک دوره از فعالیتش نیز قصد شرکت در رقابت های ریاست جمهوری کشورش را داشت.
۱۸- پابلو اسکوبار توسط نیروهای کلمبیایی آموزش دیده توسط ایالات متحده کشته شد
در اواخر سال ۱۹۹۲، دو سازمان بزرگ در تعقیب پابلو اسکوبار بودند: یک گروه ملقب به بلوک جستجو که نیروهای ویژه کلمبیایی تعلیم دیده توسط ایالات متحده بودند و گروه موسوم به «لوس پپس»، گروهی مبهم و خشن از دشمنان اسکوبار که از اعضای خانواده قربانیان او تشکیل شده و کارتل کالی به عنوان رقیب اصلی کارتل مدیین، حمایت مالی آن را بر عهده داشت. در ۲ دسامبر ۱۹۹۳، بلوک جستجو توانستند محل اختفای اسکوبار را کشل کرده و در تیراندازی های صورت گرفته، اسکوبار از ناحیه، پا، بالاتنه و گوش مورد اصابت گلوله قرار گرفته که گلوله آخر باعث مرگش شد. برخی بر این باورند که اسکوبار در آخرین لحظات دست به خودکشی زد در حالی که برخی دیگر مدعی هستند مرگ او در اثر شلیک نیروهای پلیس رخ داده است.
بیشتر بخوانید: فرزند گمشده پابلو اسکوبار ؛ اعترافات باورنکردنی پسر معروفترین قاچاقچی مواد مخدر جهان
چقدر شبیه فرهاد اصلانی هستش
برا همین تو یاغی اومدن فرهاد اصلانیو سیبیل دار کردن تا شبیه پابلو اسکوبار بشه
همون بهتر که کشتنش ادم جانی و خطرناکی بود . فیلم سینمایی اسکوبار بهشت گمشده را ببینید