داستان زندگی آندرس فرانسن داستان پر پیچ و خمی بوده است. او هم نابینا است، هم مشکل شنوایی دارد و هم به عارضه ی ژنتیکی نادری مبتلاست که توانایی او را در تعریق کاهش می دهد. آندرس ۳۷ ساله می گوید: «در زندگی روزانه ی من، ارتباط با مردم می تواند مشکل باشد. فکر می کنم مردم از هرچه که با چیزهایی که به آن ها عادت دارند متفاوت است، می ترسند.» هر هفته آندرس و قصه ی زندگی اش «منتشر» می شوند. به گزارش یورو نیوز، کتابخانه انسانی دانمارک بستری منحصر به فرد برای یادگیری اجتماعی است که در آن کتاب ها، پیکر افراد هستند و قصه ها توسط افرادی که آن ها را زندگی کرده اند نقل می شوند.
آندرس که در کاتالوگ اش ۳ عنوان از جمله «معلولیت خاص» ذکر شده، توضیح می دهد: «من به کتابخانه انسانی می آیم زیرا می خواهم به مردم این آگاهی را بدهم که در پس وضعیت من، یک انسان قرار دارد.»
ایده ی کتابخانه انسانی که در سال ۲۰۰۰ بنیانگذاری و اولین بار در جشنواره ی موسیقی راسکیله به نمایش در آورده شد به بیش از ۸۰ کشور جهان گسترش یافته و روزانه هزاران نفر در سرتاسر جهان منتشر می شوند.
رونی آبرگل، مدیر این سازمان غیرانتفاعی می گوید: «ما دنبال افرادی گشتیم که بی خانمان، بیکار، افسرده، دارای مشکلات روحی روانی و یا معلولیت بودند. چرا که این افراد می توانستند چیزی به ما بیاموزند.»
پس از این که بازدیدکنندگان کیس مورد نظر خود را انتخاب کردند ۳۰ دقیقه وقت دارند تا به صورت تکی یا گروهی به سیاحت در داستان کتاب بپردازند. پرسیدن هیچ سوالی ممنوع نیست اما ممکن است کتاب ها نخواهند به برخی از سوالات پاسخ بدهند.
واسکو کروز، یکی از بازدیدکنندگان که دانشجوی مدیریت است پس از گوش فرا دادن به یک کتاب انسانی می گوید: «من تازه فهمیدم که چقدر چیزهای زیادی هست که نمی دانم.»
رونی آبرگل معتقد است که در بحبوحه ی تنهایی زندگی مدرن و گوشه گیری حاصله از قرنطینه های کرونایی، رسالت این کتابخانه بیش از هر زمان دیگری موضوعیت پیدا کرده است.
در حال حاضر یک اپلیکیشن نیز برای ارتباط خوانندگان با کتاب های انسانی در سرتاسر جهان در حال ساخت است. در دورانی که برقراری ارتباط چهره به چهره دشوار شده، خیلی ها توانایی ارتباط این چنینی را به عنوان فرصتی برای یادگیری غنیمت می شمرند.
بدون نظر