ژیلا صادقی ، مجری باسابقه ی تلویزیون این روزها حضور پررنگ تری در فضای مجازی پیدا کرده و صحبت های او در مورد ماجرای خودکشی زهره فکور صبور و هتک حرمت هایی که به نام افشاگری صورت می گیرد خبرساز شده است. به همین بهانه می خواهیم مروری بر زندگی او داشته باشیم.
با بیوگرافی ژیلا صادقی و همسرش همراه باشید.
ژیلا صادقی متولد سال ۵۲ در تهران و دانش آموخته ی رشته گرافیک از دانشگاه آزاد اسلامی است.
فعالیت خود را از معلمی در آموزش و پرورش آغاز کرد. در سال ۷۰ در سن ۱۸ سالگی بعد از گرفتن دیپلم، به طور افتخاری در مناطق محروم مشغول تدریس شد. در سال های دانشجویی در مدارس نمونه مردمی تدریس می کرد. به گفته ی خودش، ستاره پسیانی، بازیگر مشهور، در پایه ی پنجم ابتدایی از شاگردان وی بود.
همزمان با تدریس، در سال ۷۱ وقتی ۱۹ ساله بود با قبولی در آزمون گویندگی وارد سازمان صدا و سیما شد و با کارهای کوتاه نریشن فعالیتش را آغاز کرد.
از سال ۷۷ کار اجرا و گویندگی را به صورت جدی در شبکه های تلویزیونی آغاز کرد.
او در طول این سال ها بازی در چند سریال و فیلم را هم تجربه کرده است، از جمله سریال های تلویزیونی زیر آسمان شهر و هزاران چشم و فیلم های سینمایی خیلی دور خیلی نزدیک و من سالوادور نیستم.
ژیلا صادقی دومین فرزند خانواده است و سه خواهر و یک برادر دارد. خواهر بزرگش سال ها است در کشور آمریکا زندگی می کند، برادرش مقیم کشور آلمان است، یکی از خواهرهایش در دبی و دیگری در خارج از کشور تحصیل می کند.
ژیلا صادقی در سال ۹۵ با محسن رجبی ازدواج کرد.
ماجرای ازدواج ژیلا صادقی و محسن رجبی
به گفته ی ژیلا صادقی، محسن رجبی همسایه ی او و خانواده اش در منطقه ی لواسان بود. به مدت ۷ سال ارتباط آن ها در حد سلام و علیک بود تا اینکه محسن رجبی در سال ۹۴ از ژیلا صادقی خواستگاری کرد و آن ها در خرداد سال ۹۵ با یکدیگر ازدواج کردند.
محسن رجبی کارمند ساده ای بوده و حالا رستوران دار است.
ژیلا صادقی درباره ی مهریه خود گفته: «من هیچ شرطی برای ازدواجم نداشتم و گفتم فقط آرامش در زندگی میخواهم و ۱۴ سکه تعیین کردم. همسرم نیز یک تعدادی را به سکه ها اضافه کرد که من بلافاصله قسمتی را به روح پدر همسرم، بخشی به خانواده اش و تعدادی را هم به خودش هدیه دادم که در آخر همان ۱۴ سکه شد.»
صادقی همچنین درباره آغاز زندگی مشترک خود نیز گفته: «شروع سادهای داشتیم و خواستههای پیچیدهای نداشتیم. به حق قرآن این زندگی ادامه داشته باشد. ما الگوی جوانان هستیم و چقدر خوب است که دقیق تر، اصولیتر و قانونمندتر بتوانیم خانوادهای تشکیل دهیم که الگوهای مناسبی در جامعه باشیم.»
صادقی در پاسخ به این سؤال که چطور شد ازدواج کرد، گفته: «اصلاً در فکر ازدواج نبودم و فکر میکردم نتوانم انتخاب خوبی داشته باشم. آنقدر درگیر کار و دغدغههای زندگی شخصی ام بودم که این مقوله را فراموش کرده بودم. پدر و مادر و اطرافیان زیاد میگفتند که ازدواج سفارش دین و سنت است. ما با محسن رجبی همسایه بودیم که او درخواست ازدواج را مطرح کرد، آن موقع من در ایران نبودم و با هم در فضای مجازی در ارتباط بودیم و زیاد موضوع را جدی نگرفتم، اما بالاخره فرصت شد بیشتر هم را بشناسیم و سرانجام تصمیم به ازدواج گرفتیم.»
او همچنین درباره ی ازدواجش گفته: «من برای ازدواج دنبال کسی بودم که از خودم مردتر باشد! همسرم اولین بار در سال ۹۴ لطیفه ای را برای من ارسال کرد و من با توجه به اینکه در روابطم مراقبت هایی دارم، بهم برخورد و پاسخ ندادم. این پیام ها ادامه داشت تا اینکه یک بار پیام داد و گفت خانم صادقی لطفاً جواب بدهید؛ خواهرم مریض است و ما از کدام مسیر به تهران برگردیم بهتر است. من هم گفتم مگر من پلیس راهور هستم (خنده).»
صادقی درباره ی تاثیرات ازدواج گفته: «ازدواج قطعا بدون تاثیر که نمیتواند باشد. در همه زمینهها تاثیر همسرم احساس میشود و من خدا را بابت این موضوع شکر میکنم.»
به گفته ی ژیلا صادقی، او و همسرش به عنوان شغل دوم یک شرکت صادرات و واردات هم دارند.
رمضون تشنه شدید ژیلا صادقی گلوتون تازه میکنه