اعظم اسابه ، مادر قهرمان بختیاری که برای نجات جان فرزندان خردسال همسایه اش در عسلویه دل به آتش زده بود، پس از حدود ۲ هفته جدال با مرگ، به علت شدت جراحات ناشی از سوختگی درگذشت.
اعظم اسابه ی ۳۱ ساله مادر ۳ فرزند بود. او و خانواده اش از ۷ سال قبل، از روستای دشت پاگرد از توابع بخش فلارد ِ شهرستان لردگان در استان چهارمحال و بختیاری برای امرار معاش راهی روستای بزباز در حوالی شهرستان عسلویه در استان بوشهر شده بودند. آن ها در آنجا به همراه یک همسایه ی دیگر در ساختمانی دو واحدی زندگی می کردند که در طبقه ی پایین آن یک مغازه ی شارژ کپسول گاز بود.
چهارم اسفند ماه بود که حادثه ای هولناک در روستای بزباز رخ داد. شیر مخزن گاز مغازه ای که خانواده ی اعظم و همسایه شان در بالای آن زندگی می کردند، ترکید و گاز همه ی فضای خیابان را پر کرد. به دنبال این اتفاق، مرد مغازه دار با فریاد از همسایه ها خواست که خانه را ترک کنند و به کوچه بیایند تا خطری آن ها را در داخل ساختمان تهدید نکند.
اعظم فرزندان خود را به سرعت به بیرون از ساختمان آورد، اما متوجه شد از زن همسایه و دختران دوقلوی ۱۱ ماهه ی او، شادی و شیدا خبری نیست. اعظم که می دانست جان آن ها در خطر است، خود را به خانه ی همسایه رساند. مادر دوقلوها شادی را برداشت و از راه پله به بیرون خانه حرکت کرد. اعظم هم شیدا را در آغوش گرفت.
اما سر خیابان آتشی به راه انداخته بودند که به همراه موج گاز ناشی از ترکیدن مخزن وارد ساختمان آن ها شد. مادر دوقلوها و شادی نجات پیدا کردند، اما اعظم و شیدا اسیر آتش شدند. همان موقع بود که آتش نشانی سر رسید، اما کار از کار گذشته بود. اعظم و شیدا در موج آتش گرفتار شده بودند.
آتش که خاموش شد، اعظم و شیدا به بیمارستان انتقال یافتند. اعظم را به مرکز درمانی عسلویه بردند اما به دلیل مجهز نبودن بیمارستان عسلویه، او را به بیمارستان شیراز منتقل کردند. اعظم در آنجا با ۵۱/۵ درصد سوختگی در آیسییو تحت مراقبت های ویژه قرار گرفت.
شیدا دچار بیش از ۴۰ درصد سوختگی شده و حالش وخیم بود اما با این حال زنده بود و نفس می کشید. کمی بعد اما از بیمارستان خبر رسید که کودک ۱۱ ماهه بر اثر شدت صدماتی که دیده بود جانش را از دست داده است.
تلاش پزشکان برای نجات جان اعظم ادامه داشت. با گذشت زمان بهنظر می رسید که حال زن فداکار رو به بهبود است و وی از خطر مرگ رهایی یافته است. او حتی می توانست حرف بزند و برای خانواده اش تعریف کرد که روز حادثه چه اتفاقی افتاد. در ادامه اما شرایط اعظم بار دیگر رو به وخامت گذاشت تا اینکه این بانوی فداکار روز هفدهم اسفند ماه پس از حدود ۱۳ روز جدال با مرگ جانش را از دست داد و همسر و فرزندانش را پس از ۱۲ سال زندگی تنها گذاشت.
پیکر اعظم اسابه به محل زندگی اش یعنی روستای دشت پاگرد منتقل و روز بیستم اسفند ماه در میان جمعیت انبوهی از مردمی که برای بدرقه ی او آمده بودند، تشییع و به خاک سپرده شد.
روحش شاد. شیر زن توی این مملکت زیاد داریم و ایشون یکی از نمونه های بازز شجاعت، دلاوری و ایثار بانوان بود.
بهونه خوبیه برای فمینیست ها