زن ۲۶ ساله که پس از تنها دو ساعت مشاوره تحت ماستکتومی دوبل (بریدن سینه ها) و هورمون درمانی قرار گرفت تا مرد شود، از پشیمانی خود نسبت به تغییر جنسیت می گوید. او حالا دوباره شروع به تبدیل به زن شدن می کند.
به گفته سام، تنها پس از دو ساعت و نیم مشاوره، به او اجازه داده شد که به مرد تبدیل شود.
سام، ۲۶ ساله، در سن ۲۱ سالگی شروع به زیر سوال بردن هویت جنسی خود کرد. او تصمیم گرفت هزینه جلسات درمانی خصوصی را بپردازد. اما به او گفتند باید دو سال و نیم برای قرار ملاقات با پزشک صبر کند.
زمانی که یک قرار خصوصی به او داده شد، ابتدا هیجان زده شد. او پس از اینکه بعد از انجام تحقیقات آنلاین خود را یک مرد ترنس تشخیص داد، اجازه شروع هورمون درمانی و ماستکتومی مضاعف را پس از تنها دو ساعت قرار ملاقات با پزشک دریافت کرد.
او دو سال پس از شروع درمان هورمونی و پس از ماستکتومی دوبل، دچار عوارض سلامتی شد و متوجه شد که نمی‌خواهد عمل جراحی تغییر جنسیت کامل را انجام دهد.
زمانی که قرار ملاقات اولیه او با مرکز بهداشت انجام شد، متوجه شد که اشتباه کرده است. سام به پزشکان گفت که اکنون برای بازگشت انتقال به یک زن به دنبال کمک است.
پشیمانی
سام اکنون در تلاش برای کمک به سایر افرادی است که با هویت جنسیتی خود دست و پنجه نرم می کنند. او به آنها در مورد عجله کردن در گذراندن این فرایند بدون حمایت درمانی مناسب هشدار می دهد.
سام، اهل میدلندز، می‌گوید:
«من اکنون در حال برقراری ارتباط با بدن طبیعی‌ام به شکل فعلی هستم و زندگی من در حال حرکت است. من اثرات دائمی این تحول را دارم اما این اثرات مرا به عنوان یک زن بی اعتبار نمی کنند. من هنوز نسبت به اقدامات پزشکی که در دوران انتقالم انجام دادم احساس پشیمانی می‌کنم، اما تلاش می‌کنم بدنم را همانطور که هست دوست داشته باشم و آن‌طور که هست بپذیرم تا آن‌طور که قبلا بوده و دوست داشتم. من معتقدم که درمان باید در تمام مراحل فرآیند انتقال برای کمک به شناسایی و کشف پرچم‌های قرمزی که ممکن است در سفر انتقال جنسیت فرد ظاهر شود، دخیل باشد. من همچنین فکر می کنم باید اطلاعات بیشتری به افراد داده شود تا اطمینان حاصل شود که رضایت آگاهانه آنها واقعاً آگاهانه است.»
«این سفر واقعاً برای من سخت بوده است و در این مسیر دوستان زیادی را از دست داده‌ام که احساس می‌کردند من به نوعی ضدترنس هستم. من جامعه را پر از افراد زیادی دیدم که تغییر کرده و خوشحال بودند. با نگاهی به گذشته، به آنها فکر کردم که این همان چیزی است که من را خوشحال می کند.»
«اکنون می‌دانم که من یک مرد ترنس نیستم، اما درمان کافی برای کشف آنچه واقعاً در من اتفاق می‌افتد را نداشتم و به من کمک کرد تا بفهمم که لازم نیست در جعبه‌ای از هنجارهای جنسیتی تعریف شده جامعه قرار بگیرم.»
«من این فرآیند را طی کرده‌ام و از تصمیم خود پشیمان شده‌ام. بنابراین، احساس می‌کنم در موقعیت خوبی هستم که بتوانم دیدگاه متفاوتی درباره آنچه که باید برای کمک به افرادی که هویت خود را زیر سوال می‌برند انجام شود، به اشتراک بگذارم.»
تصمیم عجولانه
سام ، پس از تنها دو ساعت قرار ملاقات در کلینیک، هورمون‌های متقابل جنسی تجویز شده بود که در دسامبر ۲۰۱۷ شروع به مصرف آن کرد.
پنج ماه بعد، در ماه مه ۲۰۱۸، علیرغم قوانینی که می‌گفت بیمار باید یک سال به عنوان یک مرد زندگی کرده باشد، با ذکر تاریخ تغییر نامش مانند زمانی که زندگی به عنوان مرد را آغاز کرده است، توانست ماستکتومی دوبل انجام دهد. اگرچه او این کار را قبل از هر درمانی انجام داد و در لیست انتظار قرار گرفت.
سام گفت:
«من فقط یک سال و ۹ ماه پس از اینکه برای اولین بار افراد ترنس را کشف کردم، توانستم این جراحی را انجام دهم. من بعد از عمل بسیار خوشحال بودم زیرا سال‌ها سینه‌هایم را می بستم. احساس آرامش بزرگی بود. هورمون‌ها خیلی سریع عمل کردند و در عرض چند ماه، صدایم تغییر کرد، موهای بدن و صورتم رشد کرد و حتی آلت تناسلی من کوچک شد.»
«خط موی من نیز اندکی کاهش یافت و متوجه تغییر عظیمی در احساساتم شدم. در حالی که زمانی فردی بسیار عاطفی بودم، احساس می‌کردم که تستوسترون من را بی احساس کرده است. هیچ چیز باعث خوشحالی باورنکردنی من نمی شد و دیگر هیچ چیز مرا به طرز باورنکردنی غمگین نمی کرد. من از کار در مهدکودک به کار در یک شغل بسیار مردانه کار با قطار تغییر مکان داده بودم. و زمانی که با هویت جدیدم برای اولین بار با مردم آشنا شدم، هیچ‌کس نمی‌دانست که من قبلا زن بوده ام.»
عوارض شدید تغییر جنسیت
سام تنها دو سال پس از عمل جراحی، در اواسط سال ۲۰۲۰، از آتروفی واژن رنج می برد؛ در این بیماری، بافت اندام جنسی او به دلیل کمبود هورمون های زنانه برای حفظ عملکرد و سلامت آن شروع به از بین رفتن می کند. سم دچار درد شد و این عارضه در او با افزایش خطر ابتلا به سرطان همراه بود.
وقتی پزشکان به او گفتند که تنها درمانی که برای او وجود دارد این است که هیسترکتومی کند، وحشت کرد؛ عملی که او برای آن آمادگی نداشت و به او فهمید که هرگز نمی‌خواهد عمل جراحی تغییر جنسیت کامل انجام دهد.
او توضیح داد:
«من در سن ۲۴ سالگی برای انجام هیسترکتومی آماده نبودم. من احساس ناراحتی می‌کردم زیرا از عوارض جانبی مصرف تستوسترون اطلاع کافی نداشتم.»
«من دچار سندروم امپوستر بودم. حس من مانند مردان دیگری که در اطرافم بودم نبود و احساس می کردم مدام در حال تظاهر هستم. بنابراین، شروع کردم به این سوال که چرا می‌خواهم خود را به عنوان یک مرد معرفی کنم. من نمی‌خواستم از تصمیم‌هایم پشیمان شوم، اما دیگر راحت نبودم که به عنوان یک مرد زندگی کنم.»
«من بیشتر تحقیق کردم و گروهی از تغییردهنده‌ها را کشف کردم. بنابراین، زنانگی را که در تمام این سال‌ها سرکوب کرده بودم، کشف کردم و پذیرفتم که زن هستم. بنابراین، برخلاف توصیه پزشکانم، مصرف داروهای هورمونی را متوقف کردم.»
او افزود:
«اگرچه من هنوز عاشق داشتن سینه صاف هستم، اما اگر بچه دار شوم نمی توانم شیر بدهم و این فرصت را از دست داده است که یاد بگیرم عاشق زنانگی ام باشم. من نمی‌خواهم بدنم را تحت بازسازی سینه قرار دهم، اما می‌دانم که یاد می‌گرفتم بدنم را به طور کامل دوست داشته باشم.»
«قاعدگی من دوباره شروع شد. البته، بعد از قطع مصرف تستوسترون حدود یک سال طول کشید تا دوباره به آن برگردم. حالا دیگر موهای زائد بدن و صدای عمیق‌تری داشتم.»
«من در مورد تجربه‌ام صحبت می‌کنم، زیرا بحث در مورد این موضوعات مهم است. با استفاده از آینده نگری، انتقال‌دهنده‌ها می‌توانند به تشخیص پرچم‌های قرمز و کمک به دیگران در هنگام گرفتن این تصمیم‌های مهم کمک کنند.»
«خانواده‌ام همیشه از من حمایت کرده‌اند، اما متوجه شده‌ام که از زمانی که من تغییر کرده‌ام، بسیاری از دوستانم دور شده‌اند.»
«وقتی به مردم گفتم در حال تبدیل به مرد هستم، با هیجان و حمایت شدید دوستانم مواجه شدم. اما وقتی فاش کردم که این روند معکوس را انجام خواهم داد، با سؤالاتی مواجه شدم و از افراد زیادی که دوستشان می دانستم فاصله گرفتم.»
در رسانه ها تغییر جنسیت و همجنسگرایی در سطح وسیعی تبلیغ میشه و تصویری که از افراد ترنس و همجنسگرا ارائه میشه همواره تصویری مثبته. بازار خدمات پزشکی مربوطه هم که روز به روز بزرگتر و بزرگتر میشه و ذینفعان این بازار افراد بیشتری رو به استفاده از این خدمات ترغیب می کنند. نتیجه همه اینها نسلی هست که با هویت و گرایش جنسی خودش بسیار بیشتر از قبل درگیری داره. در واقع کل این هیاهو و همه این ژستهای به رسمیت شناختن حقوق اقلیتها، فقط وسیله ای برای سوء استفاده سیاستمداران و کسب منفعت بیشتر تاجران هست.
دقیقا و با این کارشون یه مشکل و نقص را به جای درمان به یک نقص دیگه تبدیل میکنن اما نمیدونن اون مشکل هنوز سر جای خودش باقی مونده و تبعات روحی و روانی شدیدی برای فرد ایجاد میکنه به جای اینکه با افزایش اعتماد به نفس اون ها را درمان کنن
انقدر از قبل تحت تأثیر تبلیغات بود که فقط با دو ساعت مشاوره تصمیم گرفت تغییر جنسیت بده.
حالا الکی میان یه عده میگن نه دانشمندا میگن افراد ترنس وجود دارد و فلانو تعدادشون خیلی زیاده و اینجور چیز ها
حساب نمیکنن که بخواتر همین افراد عده زیادی الکی تحت تأثیر قرار میگرن و چون تبلیغاتی برای روند معکوس این کار انجام نشده دیگه توسط دوستانشون حمایت نمیشن و این زن هم خیلی شجاع هست که بدون توجه به از دست دادن دوست هاش تصمیم واقعیش رو گرفت
آفرین بهش
ولی این کار من رو یاد یه داستان که احتمالا شمام شنیدید میندازه
شاه چند نفر رو میاره که اگر بتونند یه در رو باز کنند میتونند با دختر شاه ازدواج کنند
همه داشتن سخت تلاش می‌کردند که یهو یک نفر خیلی معمولی دستگیره در رو میکشه و در باز میشه و میگه :اینجا مسئله ای برای حل کردن نیست.
این جا هم همینه
اصلا این فرد مشکل هویتی نداشته
احتمالا مشکل یه جای دیگه ای بوده ولی چون بدون مشورت پزشکی و فقط با تارنما ها تصمیم گرفته به اشتباه فکر کرده ترنسه و خدارو شکر که قبل از دیر شدن فهمیده
وگرنه اگه بعد عمل تازه می‌فهمید احتمالا آینده جالبی در انتظارش نبود
در رسانه ها تغییر جنسیت و همجنسگرایی در سطح وسیعی تبلیغ میشه و تصویری که از افراد ترنس و همجنسگرا ارائه میشه همواره تصویری مثبته. بازار خدمات پزشکی مربوطه هم که روز به روز بزرگتر و بزرگتر میشه و ذینفعان این بازار افراد بیشتری رو به استفاده از این خدمات ترغیب می کنند. نتیجه همه اینها نسلی هست که با هویت و گرایش جنسی خودش بسیار بیشتر از قبل درگیری داره. در واقع کل این هیاهو و همه این ژستهای به رسمیت شناختن حقوق اقلیتها، فقط وسیله ای برای سوء استفاده سیاستمداران و کسب منفعت بیشتر تاجران هست.
دقیقا و با این کارشون یه مشکل و نقص را به جای درمان به یک نقص دیگه تبدیل میکنن اما نمیدونن اون مشکل هنوز سر جای خودش باقی مونده و تبعات روحی و روانی شدیدی برای فرد ایجاد میکنه به جای اینکه با افزایش اعتماد به نفس اون ها را درمان کنن
انقدر از قبل تحت تأثیر تبلیغات بود که فقط با دو ساعت مشاوره تصمیم گرفت تغییر جنسیت بده.
حالا الکی میان یه عده میگن نه دانشمندا میگن افراد ترنس وجود دارد و فلانو تعدادشون خیلی زیاده و اینجور چیز ها
حساب نمیکنن که بخواتر همین افراد عده زیادی الکی تحت تأثیر قرار میگرن و چون تبلیغاتی برای روند معکوس این کار انجام نشده دیگه توسط دوستانشون حمایت نمیشن و این زن هم خیلی شجاع هست که بدون توجه به از دست دادن دوست هاش تصمیم واقعیش رو گرفت
آفرین بهش
ولی این کار من رو یاد یه داستان که احتمالا شمام شنیدید میندازه
شاه چند نفر رو میاره که اگر بتونند یه در رو باز کنند میتونند با دختر شاه ازدواج کنند
همه داشتن سخت تلاش می‌کردند که یهو یک نفر خیلی معمولی دستگیره در رو میکشه و در باز میشه و میگه :اینجا مسئله ای برای حل کردن نیست.
این جا هم همینه
اصلا این فرد مشکل هویتی نداشته
احتمالا مشکل یه جای دیگه ای بوده ولی چون بدون مشورت پزشکی و فقط با تارنما ها تصمیم گرفته به اشتباه فکر کرده ترنسه و خدارو شکر که قبل از دیر شدن فهمیده
وگرنه اگه بعد عمل تازه می‌فهمید احتمالا آینده جالبی در انتظارش نبود