۷ رفتار غیر منطقی از شخصیت های فیلم های سینمایی که لج تماشاگران را در می آورد

ساخت فیلم یک فرآیند طولانی و دشوار است که می تواند سال ها به طول انجامد. نویسنده، کارگردان، فیلمبردار و دیگر افراد دخیل در این فرآیند باید به همه ی جزئیات توجه داشته باشند تا بتوانند اثری جذاب به مخاطب ارائه کنند. اما علیرغم تمام این توجه ها، بعضی اشتباهات اجتناب ناپذیرند و از چشم مخاطبان ریزبین پنهان نمی مانند.

در ادامه از رفتارهای غیرمنطقی برخی شخصیت های فیلم های سینمایی خواهیم گفت.

ایولن ابت – یک مکان ساکت (A Quiet Place)

داستان این فیلم در یک دنیای پسا-آخرالزمانی با حضور هیولاهایی می گذرد که هر موجود زنده ای که پیدا کنند را از میان می برند. این هیولاها نابینا هستند و تنها راه شان برای شناسایی قربانیان خود، از طریق صدا است.

با وجود این خطر اما شخصیتی که امیلی بلانت نقش آن را ایفا کرده، باردار و صاحب فرزند می شود. این موضوع تمام خانواده را در معرض خطر قرار می دهد چون نوزادان نمی توانند ساکت باشند و گریه نکنند.

بلا سوآن – گرگ و میش (Twilight)

مجموعه فیلم «گرگ و میش» که داستان عاشقانه ی یک دختر معمولی به نام بلا و خون آشامی به نام ادوارد را روایت می کند، طرفداران زیادی از سنین مختلف داشته است. علیرغم محبوبیت این فیلم ها، این فرانشایز به دلیل حفره های داستانی و بازی بد بازیگرانش مورد انتقادات فراوانی قرار گرفته است. بعضی از شخصیت های آن هم تصمیمات عجیب و غریبی می گرفتند.

اما عجیب ترین آن ها شاید رفتار بلا در زمانی بود که ادوارد به او گفت خطرناک شکارچی دنیا است. بلا نه می ترسد و نه وحشت زده پا به فرار می گذارد. به جایش، می گوید این موضوع اهمیتی برایش ندارد.

ریچل – حلقه (The Ring)

فیلم ترسناک هالیوودی «حلقه» بازسازی ای از فیلمی ژاپنی به همین نام است. در این فیلم یک نوار ویدئویی وجود دارد که تماشای آن عواقب شومی در پی دارد. به همین دلیل سخت می شود درباره ی تصمیمات احمقانه ی شخصیت ها صحبت کرد چون این چیزی است که طرح داستان بر آن بنا شده است. این موضوع اما چیزی از عجیب بودن تصمیمات شخصیت ها کم نمی کند.

سخت می شود باور کرد که آدم ها یک نوار ویدئویی با محتوایی کشنده پیدا کنند و به تماشای آن بنشینند. علاوه بر این، ریچل نوار ویدئویی را یک گوشه، جایی در دسترس بچه ها رها می کند.

پیتر پارکر – مرد عنکبوتی: راهی به خانه نیست (Spider-Man: No Way Home)

خلاصه ی داستان آخرین قسمت از مجموعه فیلم «مرد عنکبوتی» به این ترتیب است: همه ی دنیا می دانند مرد عنکبوتی کیست. این موضوع باعث جلب توجه فراوان مردم به پیتر می شود و همه تصور می کنند که مرگ میستریو تقصیر او است. با وجود مطرح بودن اتهاماتی رسمی علیه میستریو، کماکان نگاه بدی نسبت به او از سوی مردم وجود دارد. به همین دلیل او و دوستانش نمی توانند به دانشگاه بروند.

برای حل این مشکل، پیتر از استیون استرنج می خواهد کاری کند که همه فراموش کنند مرد عنکبوتی کیست. اما این «همه» شامل دوستان و خانواده ی او هم می شود. او از استیون می خواهد یک ورد بخواند که بیشتر مشکلات حل شود. اما همه ی این مشکلات قابل پیشگیری بود اگر پیتر با مدیریت دانشگاه تماس گرفته بود، اما این را حتی امتحان هم نکرد.

ایمی دان – دختر گمشده (Gone Girl)

ایمی دان یکی از زیرک ترین و خطرناک ترین شخصیت ها سینمایی است که آماده اند تا برای رسیدن به هدف خود، هر خط قرمزی را زیر پا بگذارند. هر کاری که انجام می دهد فکر شده است و تقریباً همه ی نقشه هایش هم خوب پیش می رود. او موفق می شود همه را متقاعد کند که نه تنها گم شده، بلکه احتمالاً از دنیا هم رفته و همه ی این ها هم تقصیر همسر او است.

اما در همان حال که تمام کشور به دنبال او است و خبرش روی آنتن تلویزیون رفته است، در یک کمپ مشغول زندگی است و حتی ظاهر خود را تغییر نداده است. بله، مردم او را پیدا می کنند و تمام پول هایش را از او می گیرند چون نمی تواند به پلیس زنگ بزند. حالا این سؤال برایمان پیش می آید که کسی که توانسته چنین نقشه ی هوشمندانه ای بکشد، چطور مرتکب چنین اشتباه احمقانه ای می شود.

مارک – میدسامر (Midsommar)

«میدسامر» یکی از اضطراب آورترین تریلر های سال های اخیر است که داستان یک گروه دانشجو را روایت می کند که برای شرکت در یک جشن سالانه که در اواسط تابستان برگزار می شود، به سوئد سفر می کنند. در آنجا آن ها متوجه می شوند نه در یک جشنواره ی تابستانی ساده، بلکه در میان پیروان یک فرقه ی عجیب هستند.

با وجود ناپدید شدن دوستان شان و رویارویی با چیزهایی ناخوشایند، یکی از این دانشجویان به نام مارک، رفتار بسیار احمقانه ای دارد: او به یک درخت مقدس بی احترامی می کند و بعد از آن به دنبال یک دختر به جنگل می رود و دیگر بازنمی گردد.

دیووی رایلی – جیغ (Scream)

قسمت پنجم این فرانشایز در سال ۲۰۲۲ منتشر شد. این فیلم درباره ی وقایعی است که ۲۵ سال بعد از داستان فیلم اصلی «جیغ» رخ می دهند. در این قسمت هم فرد مرموز نقاب داری وجود دارد که نوجوان ها را شکار می کند. و بله، همه ی شخصیت های اصلی این مجموعه فیلم تصمیم می گیرند متوجه شوند چه اتفاقی در حال رخ دادن است.

دیووی قربانی غریبه ی جدید می شود. این شخصیت اما پایان بسیار عجیبی دارد: او به جای اینکه از فاصله ی دور با شخصیت منفی داستان مقابله کند، به او بسیار نزدیک می شود و اجازه می دهد تا با یک چاقو به او حمله کند.