در یک نگاه، امید به زندگی در سراسر جهان طی ۷۰ سال گذشته در حال افزایش بوده است. اما وقتی آن را بر اساس منطقه و جنسیت تقسیم کنید، یک شکاف واضح و در عین حال متغیر در امید به زندگی ظاهر می شود.
این نمودار گرافیکی با استفاده از دادههای Our World in Data، هم خلاصهای از میانگین امید به زندگی در سراسر جهان را ارائه میدهند و هم نگاه دقیقتری به امید به زندگی مردان و زنان در قارههای مختلف دارد.
امید به زندگی، بر اساس قاره و جنسیت
در دهه ۱۸۰۰، میانگین امید به زندگی در بدو تولد تنها ۴۰ سال بود. در طول ۲۰۰ سال گذشته، میانگین امید به زندگی تقریباً دو برابر شده است، که عمدتاً به لطف پیشرفت در مراقبت های بهداشتی و اقدامات پزشکی جهانی است.
با این حال، افزایش طول عمر در هر جنس ثابت نبوده است. در سراسر جهان، زنان در حال حاضر ۵.۴ سال بیشتر از مردان به طور متوسط عمر می کنند و در بخش های خاصی از جهان، این شکاف حتی بیشتر است.
به عنوان مثال، در آمریکای جنوبی، میانگین امید به زندگی برای زنان هفت سال بیشتر از مردان است.
جدول زیر داده های مربوط به امید به زندگی را بر اساس جنسیت در قاره ها نشان می دهد:
چه چیزی باعث این اختلاف در امید به زندگی بین زن و مرد می شود؟
در حالی که دانشمندان دلیل دقیق این شکاف در میانگین امید به زندگی بین دو جنس را نمی دانند، تحقیقات چند نظریه پیشرو ارائه کرده است. نتایج این تحقیقات نشان می دهند که این شکاف، ناشی از ترکیبی از تأثیرات بیولوژیکی و اجتماعی است:
عوامل بیولوژیکی
به گزارش Our World in Data، چندین تفاوت ژنتیکی و هورمونی بین مردان و زنان وجود دارد که ممکن است بر طول عمر تأثیر بگذارد.
به دلیل سطوح بالاتر استروژن و تفاوتهای کروموزومی، بدن زنان، تمایل به حفظ چربی زیرپوستی بیشتری در خود دارد. در مقابل، مردان تمایل به داشتن چربی احشایی، یا چربیهایی دارند که اندامهای داخلی را احاطه کرده است؛ که با بیماریهای قلبی عروقی مرتبط است و مردان را بیشتر در معرض خطرات سلامتی مانند حملات قلبی قرار میدهد.
عوامل اجتماعی
همچنین تعدادی از عوامل اجتماعی وجود دارد که می تواند در کاهش سطح امید به زندگی در مردان نقش داشته باشد.
به گفته دکتر پرمیندر ساچدف، استاد عصب روانپزشکی که طول عمر انسان را مورد مطالعه قرار داده است، احتمال استعمال سیگار، نوشیدن بیش از حد الکل و اضافه وزن در مردان بیشتر است. دکتر ساچدف میافزاید که مردان کمتر به دنبال کمک های پزشکی در مراحل اولیه مشکلات خود هستند و اگر بیماری تشخیص داده شود، به احتمال زیاد از درمان پیروی نمیکنند.
علاوه بر این خطرات وخیم سلامتی، تحقیقات همچنین نشان میدهد که احتمال مرگ مردان در تصادفات و دعواهای رانندگی، بیشتر از زنان است. علاوه بر این، آنها تمایل دارند به طور نامتناسبی در حرفه های خطرناک کار کنند، به طوری که مردان ۱۰ برابر بیشتر از زنان در حین کار کشته می شوند.
شایان ذکر است که هیچ یک از این نظریه ها متقابلاً منحصر به فرد نیستند، به این معنی که احتمالاً ترکیبی از همه موارد فوق علت را تشکیل می دهد. با این حال، اندازه تاثیرگذاری هر یک از عوامل در حال حاضر ناشناخته است.
بیشتر بخوانید:
۱۰ داستان شگفت انگیز در مورد کسانی که امید به زندگی را معنا کردند
“آنها تمایل دارند به طور نامتناسبی در حرفه های خطرناک کار کنند” نخیر آنها تمایلی ندارند بلکه مجبورند. وقتی همه شغلهای راحت رو زنان اشغال کرده اند و سمت شغلهای سخت و خطرناک نمیرند (آخه توی اون مشاغل برابری مهم نیست!) مردان چاره ای ندارند که در اون شغلها مشغول به کار بشن. اگر امید به زندگی مردان حتی یک ماه بیشتر از زنان بود فمینیستها همین آمار رو به عنوان شاهدی برای مردسالاری توی سر مردان میزدند ولی الان که آمار برعکسه دنبال توجیه های الکی هستند.