کارگردان ها از اینکه بتوانند برای ساخت اثر خود از بازیگران بزرگ استفاده کنند خوشحال می شوند، اما برای تصمیمات بزرگی که درباره ی فیلم گرفته می شوند به یک تیم نیاز است. به همین دلیل برای ساخت فیلمی ماندگار، داشتن همکاری و همفکری امری ضروری است و حتی بازیگران هم باید در این امر شرکت داشته باشند.
آنجلینا جولی: مالفیسنت در «مالفیسنت» (Maleficent)
ایده ی آنجلینا جولی اضافه کردن پروتز به بینی اش بود تا شخصیتی که نقش آن را برعهده داشت ظاهر ترسناک تری پیدا کند. او و گروه گریم فیلم در نهایت به این فکر افتادند که گونه هایش را برجسته کنند. به نظر بقیه اما این کار زیاده روی بود. با این حال، جولی این ایده را دوست داشت چون با این کار ترسناک تر به نظر می رسید. گونه های لیدی گاگا، خواننده ی مشهور آمریکایی در موزیک ویدئوی او به نام Born This Way الهام بخش آن ها در طراحی گونه های شخصیت مالفیسنت شد و جولی حتی می خواست از لنزهایی شبیه به چشم های بز برای او استفاده کنند.
اسکارلت جوهانسون: بیوه سیاه در «بیوه سیاه» (Black Widow)
بیوه سیاه شخصیتی رازآلود بود و جوهانسون دلش نمی خواست فیلمی که به این شخصیت اختصاص یافته بود صرفاً درباره ی گذشته ی او باشد. جوهانسون در اینباره گفته: «اصلاً دلم نمی خواست فیلم سطحی ای باشد. دلم می خواست در صورتی این فیلم را بازی کنم که با برداشت من از این شخصیت مطابقت داشته باشد. مدت زیادی را صرف کنار زدن لایه های این شخصیت کرده بودم. احساس می کردم اگر قرار نیست پرداخت عمیقی نسبت به این شخصیت داشته باشیم، دلیلی برای ساخت این فیلم وجود ندارد.»
این فیلم درباره ی چیزهای دشوار زیادی، مثل ضربات روانی و درد است و شخصیتی که جانسون نقش آن را برعهده داشت، ناتاشا، زنی شجاع و قوی است. جوهانسون دلش می خواست این شخصیت را به عنوان یک انسان به تصویر بکشد، نه یک اَبَرانسان بدون هیچ احساسی. او در اینباره گفته: «امیدوارم با ارتقا و رشد این ژانر بتوانیم درباره ی باور نداشتن خود، عدم اعتماد به نفس، احساس شرم و ناامیدی هم صحبت کنیم.»
اِما کورین: پرنسس دایانا در «تاج» (The Crown)
اِما کورین گفته می خواست اختلال غذایی پرنسس دایانا، بولیمی یا همان پرخوری عصبی او را در سریال «تاج» به تصویر بکشد. تیم تولید به شکلی صادقانه بر روی زبان بدن کورین کار کردند تا اختلال غذایی این شخصیت را نشان دهند. در غیر اینصورت ممکن بود باعث رنجش کسانی شود که درگیر این مشکل هستند. کورین در اینباره گفته: «من فکر نمی کنم ما باید از چنین صحبت هایی خجالت بکشیم. دایانا درباره ی تجربه هایش از پرخوری عصبی بسیار رک صحبت کرده بود و من این موضوع را بسیار تحسین می کنم.»
دواین جانسون در «رمپیج» (Rampage)
گوریل فیلم «رمپیج»، جورج در ابتدا قرار بود مرگ شجاعانه ای داشته باشد. اما جانسون (که تهیه کننده ی فیلم هم بود) تصمیم گرفت آن را تغییر دهد. او در اینباره گفته: «از پایان غم انگیز خوشم نمی آید. در زندگی به اندازه ی کافی این را می بینیم. دلم نمی خواهد در فیلم ها هم اینطور باشد. دوست دارم وقتی فیلم تمام می شود احساس عالی ای داشته باشم.»
با این حال، کارگردان فیلم، برد پیتون بیشتر موافق مرگ جورج در پایان داستان بود. او در اینباره گفته: «نظر من برعکس بود. معتقد بودم مرگ جورج برای داستان بهتر است.»
کیت بلانشت: لو در «۸ یار اوشن» (Ocean’s 8)
کیت بلانشت در فیلم «۸ یار اوشن» نقش لو را برعهده داشت و این شخصیت در ابتدا با او هم اسم بود. با این حال، بلانشت با این موضوع موافق نبود و گفت: «این کار واقعاً درست نیست. من فکر نمی کنم باید اسم مرا روی این شخصیت بگذاریم.» نویسنده ها با خواست بلانشت موافقت کردند و آن را «منطقی» دانستند. این بازیگر و نقشش هر دو شخصیت باهوشی دارند، به همین دلیل نویسنده ها می خواستند با یکدیگر هم اسم باشند، اما بلانشت به خاطر تفاوت های میان شان می خواست او و این شخصیت از هم تفکیک شوند.
بدون نظر