نبرد باخموت؛ «چرخ گوشتی» گل آلود و خونین یادآور نبرد پاشندیل در جنگ جهانی اول

نبرد باخموت؛ «چرخ گوشتی» گل آلود و خونین یادآور نبرد پاشندیل در جنگ جهانی اول

این درسی بود که بسیار گل آلود و خونین در فلاندرز آموخته شد: چطور هزاران زندگی را تقریباً برای هیچ می توان به هدر داد. اما اکنون، بیش از ۱۰۰ سال بعدتر، سکانس های وحشت برانگیزی را می بینیم که یادآور سکانس هایی مشابه در خونین ترین نبردهای جنگ جهانی اول در خاک اروپاست. ولادیمیر پوتین موجی از نیروهایش را به شهر باخموت فرستاده است، جایی که مسلسل های اوکراینی بیشترین فعالیت را دارند در شرایطی که نیروها در زمین ها و خندق های گل آلود که به خاطر برخورد گلوله ای توپخانه لکه لکه شده است از سویی به سوی دیگر می روند، زمینی که مملو از اجساد سربازان است و توپخانه روسیه بی وقفه آن را زیر آتش گرفته است.

نبرد باخموت در اوکراین یادآور نبرد خونین جنگ جهانی اول

نبرد باخموت در اوکراین یادآور نبرد خونین جنگ جهانی اول

این صحنه های ترسناک یادآور دلخراش نبرد پاشندیل است وقتی در سال ۱۹۱۷ نیروهای متفقین مجبور شدند در زمینی شیب دار و گل آلود به مدت ۴ ماه و زیر آتش سنگین دشمن با نیروهای آلمانی مبارزه کنند، نبردی که جان نزدیک به ۳۰۰,۰۰۰ نفر را گرفت و یک سال بعد مجبور شدند بدون حتی شلیک یک گلوله از آن عقب نشینی کنند. برای بسیاری، این نبرد بیش از هر چیز دیگیری یادآور عبث بودن جنگ جهانی اول است و در اشاره ای به بیهودگی نبرد در باخموت، کارشناسان بر این باورند که ارزش استراتژیک شهر باخموت هرگز با تعداد کشته هایی که روسیه برای تصرف آن می دهد قابل مقایسه نیست.

نبرد باخموت از ماه می همچنان ادامه دارد، نبردی که با پیشروی های نیروهای روسی در منطقه دونباس در جریان «عملیات ویژه» ای به دستور پوتین برای «آزادسازی» این منطقه در جریان بود. شهر باخموت در مسیری مهم برای تامین آذوقه و تسلیحات نظامی روسیه قرار داشته و به عنوان پایگاهی برای حمله به شهرهای مجاور اسلوویانسک و کراماتورسک اهمیت دوچندانی یافته است. اما اکنون نبرد در باخموت بیشتر به یک نبرد نمادین و سمبلیک تبدیل شده است تا یک نبرد عملگرایانه. بیشتر تحلیلگران بر سر این موضوع توافق دارند که هزینه خونریزی که روسیه برای گرفتن این شهر داده به اندازه ارزش تسخیر این شهر نیست، در شرایطی که روسیه روزی بیشتر از یک صد نفر از سربازان خود را در این نبرد از دست می دهد.

اما پوتین به نیروها و مردمش قول داده که دونباس آزاد خواهد شد و در مسیر این هدف- اگر چه به شکلی نمادین- شهر باخومت قرار گرفته است، شهری که در محاصره نسبی نیروهای روسی قرار دارد. در خط مقدم این نبرد برای نیروهای روسی،گروه شبه نظامی واگنر قرار دارد. این نیروها که همراه با نیروهای رمضان قدیروف رییس جمهور منطقه خودمختار چچن توانسته بودند در نبرد ماریوپل به پیروزی برسند، ماموریت تصرف باخموت را نیز بر عهده گرفته و یووگنی پریگوژین به عنوان رهبر این نیروهای شبه نظامی، پیروزی در این نبرد را دارای اهمیتی زیاد برای نزدیک تر شدن به پوتین می بیند. ظاهراً این اقدام برای پریگوژین موفقیت آمیز بوده زیرا روسیه به طور رسمی وجود گروه واگنر را تایید کرده و دفتر فرماندهی این گروه را در یک آسمانخراش جدید رونمایی کرده است.

اما تلفات سنگین نیروهای گروه واگنر باعث شده که پریگوژین برای تامین نیروهایش به استخدام زندانیان روی بیاورد. اوکراین نیز واحدهایی که در نبرد خرسون جنگیده بودند را برای دفاع از موقعیت نیروهایش در اطراف باخموت مستقر کرده است. در این شرایط که جنگ به پرتنش ترین نقطه ممکن رسیده است، روسیه همانند شهرهای لیسیچانسک و ماریوپل قصد دارد با بمباران های سنگین با توپخانه، شهر را به تصرف دربیاورد. نیروهای روسی در مقابل تلفات سنگینی که داشته اند تاکنون در بخش هایی از جبهه باخموت پیشروی کرده اند. گفته می شود که در نبردهای هفته اخیر، تنها چند متر تغییر در خط مقدم نبرد شکل گرفته است و از راه رسیدن زمستان بیش از پیش این نبرد را خونین و البته بی نتیجه کرده است.

دمای هوا به زیر صفر رسیده و این بدان معناست که کندن زمین برای سنگر و خندق بیش از پیش دشوار شده است. در شرایطی که بخش اعظم پوشش های طبیعی و ساخته شده توسط انسان با خاک یکسان شده اند، نیروهای روسی دیگر امکان ایجاد سنگرهای جدید را ندارند و بیش از پیش در معرض آتش توپخانه نیروهای اوکراینی قرار می گیرند. کارشناسان می گویند که در ماه های زمستان تغییر چندانی در مواضع نیروهای روسی و اوکراینی در جبهه باخموت رخ نخواهد داد و این به معنای کشته شدن تعداد بیشتری از نیروهای دو طرف در این جهنم خونین و یخ زده است.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۳ نظر

ورود

  • امیر آذر ۲۴, ۱۴۰۱

    هر چی که بشه برنده این جنگ ها نه روسیه خواهد بود نه آمریکا.
    با این جنگ،
    ۱- نیرو های ناتو تضعیف شدند و امکان سرپیچیشون از آمریکا کنتر شد.
    ۲- اتحادیه اروپا تحت سیطره آمریکا در آمد. چه تامین گاز و نفتش، چه تامین چیز هایی که از روسیه تامین می شد.
    ۳- روسیه به عنوان یکی از ده ها دشمن آمریکا، تضعیف شد.
    ۴- کشور های آسیایی زیر بار نیرو های آمریکایی رفتند.

    • مسعود آذر ۲۶, ۱۴۰۱

      برنده این جنگ صد در صد اگه اوکراین تصرف نشه اروپا و آمریکا خواهد بود پول های روسیه که بلوکه کردن از خرج هاشون برای اوکراین بیشتر هست ولی بازنده این جنگ چه اوکراین تصرف بشه چه نشه اوکراین و روسیه هستن اوکراین ویران شد روسیه قدرتش از دست داد و دنیا رو متحد کرد برای تحریم خودش یعنی هم اوکراین و هم روسیه در هر صورت بازنده این جنگ هستن و برنده کشورهای هستن که سلاح میفرستن بهشون و یا مثل چین ازشون نفت و گاز زیر قیمت میخرن

      • ….. آذر ۲۸, ۱۴۰۱

        اکراینی ها میخواستند از استثمار پوتین رها بشن و برای همین باید هزینه میدادند. تا وقتی رییس جمهور های اکراین نوکر پوتین بودند، مشکلی نبود، اما اکراینی ها پی بردند تا وقتی پوتین برای اونها تعیین تکلیف میکنه، جز دوری از جهان آزاد و پسرفت کشورشون چیز بیشتری نصیبشون نمیشه. پس وقتی تصمیم گرفتند قدرت رو از اقلیت روس تبار بگیرند و به سمت اتحادیه اروپا بروند، مشکل شروع شد. جالب اینجاست تا وقتی رییس جمهورهای وابسته به پوتین در قدرت بودند، روسیه حرفی از دفاع از مرزهای خودش!!! نمیزد. اما تمایل اکثریت اکراینی ها به اتحادیه اروپا، پوتین رو به خشم آورد. اسم حمله به کشور اکراین رو هم گذاشته عملیات ویژه نظامی!
        دیکتاتورها فکر میکنند همیشه میتونن با فریب یا تطمیع اقلیت، اکثریت رو خاموش کنند، اما حساب نمیکنند که خرد جمعی یک جامعه رو نمیشه همیشه زندانی و سرکوب کرد.
        بهرحال اکراینی ها برای دفاع از کشورشون انگیزه بیشتری دارند تا سربازان روسی که کشور دیگه یی رو مورد تهاجم قرار دادند.