این هفته در جریان یک سرمای طولانی غیرعادی در یاکوتسک (YAKUTSK) روسیه دمای هوا به ۵۰ درجه سانتیگراد زیر صفر رسید؛ شهری در شرق سیبری که به عنوان سردترین شهر جهان شناخته میشود.
ساکنان این شهر معدنی که در ۵۰۰۰ کیلومتری شرق مسکو در یخبندان دائمی خاور دور روسیه واقع شده است اغلب شاهد سقوط درجه دماسنج به زیر منفی ۴۰ درجه سانتیگراد هستند.
آناستازیا که با دو روسری، دو جفت دستکش و چندین کلاه و شنل بیرون است میگوید: «نمیتوانی با این سرما بجنگی. یا به همان نسبت لباس میپوشی یا عذاب میکشی. بعد از مدتی دیگر سرما را در شهر احساس نمیکنی. شاید هم فقط مغزت است که تو را برای آن آماده میکند و میگوید همه چیز نرمال است.»
یکی دیگر از ساکنان به نام نورگوسون که ماهی های منجمد را بدون نیاز به یخچال یا فریزر در بازار میفروشد میگوید هیچ راز خاصی برای مقابله با سرما وجود ندارد: «فقط لباس گرم بپوش. لایه لایه مثل کلم!»
مارگاریتا که یک مجری تلویزیونی است میگوید: «اگر در مناطق دیگر کت خز یک لباس لاکچری محسوب میشود، برای منطقه ما بیشتر یک ضرورت است.» اگرچه اخیرا ژاکت های بسیار گرم برند Bask (به قیمت حداقل ۵۰۰ دلار) به بازار آمدهاند که به دلیل ارزانتر بودن از کت خز محبوبیت پیدا کردهاند. با این حال بسیاری از مردم هنوز کلاه خز میپوشند زیرا کلاه های بافتنی به اندازه کافی برای زمستانهای این ناحیه گرم نیستند.
چکمه های خز ساخته شده از پوست گوزن شمالی به نام mukluk هم از پاپوشهای پرطرفدار مردم سردترین منطقه جهان هستند. به پا کردن شلوارهای پشمی، نمدی و گرمکن نیز بسیار مهم است زیرا در چنین سرمای شدیدی زانوها بهطور خاص مستعد یخ زدن هستند.
بسیاری از مردم محلی علاوه بر پوشاندن سر، صورت خود را نیز میپوشانند زیرا در غیر این صورت با آرایش معروف یاکوتی یعنی مژه های یخی مواجه میشوند.
بر اساس سرشماری انجام شده در سال ۲۰۲۱، یاکوتسک ۳۵۵۴۴۳ نفر جمعیت دارد.
به نام خدا
اینجاها حتی پشمی و بافتنی بدرد نمیخوره. من اصالتا از یکی از مناطق نزدیک سلماسم. با مرز ترکیه شاید نیم ساعت راه هست با موتور.
خودم کودکی اونجا گذروندم اما پدر مادرم عمری زندگی کردن. طی همین سرمای چند روز گذشته بحث های زیادی کردیم و میکنیم. اینکه این سرمایی که این چند روز اومده برا پدر م خاطره هست. و حتی الان تو زمستان معمولی هیچ لباسی نیست که از سرما در امان نگه بداره. اما روشهای زیادی دارن. لباس خز که تو همین ایران خیلی گرونه و اکثرا کلاه خز اونم گوسفند یا بز میخرن. لباس خز الان دیگه نمیسازن.
پدرم میگه کاپشن و شلوارشون رو روغنی میکردن با شمع که دولتی بود و زمان پدرش که ۱۰۰ سال قبل بوده از روغن ماهی یا روغن دیگه ایی استفاده میکردن. اینطوری ۱۰ ساعت تو کوه ها میچرخیدن و چیزیشون نمیشده.
برای پا پارچه رو روغنی میکردن بعد دور پا میپیچیدن بعد کفش میپوشیدن.