۸ بلایی که شکست عشقی بر سر بدن می آورد؛ از عطش لمس تا خماری

۸ بلایی که شکست عشقی بر سر بدن می آورد؛ از عطش لمس تا خماری

اتمام یک رابطه عاشقانه می تواند شما را بسیار بدحال کند. و معلوم شده آن دردی که می کشید صرفاً عاطفی نیست.

دلشکستگی می تواند واقعاً به شکل فیزیکی در بدن بروز یابد، آن هم به شیوه هایی که شاید انتظارش را نداشته باشید.

۱- حالت تهوع یا از دست دادن اشتها

اگر اهل تماشای فیلم های کمدی عاشقانه باشید، احتمالاً شکست عشقی برای شما یادآور پرخوری است.

اما رنج از دست دادن یک شخص یا پایان رابطه عاشقانه می تواند «واکنش جنگ یا گریز» بدن تان را فعال کند.

وقتی چنین اتفاقی رخ می دهد، بدن خونی که معمولاً برای دستگاه گوارش به کار گرفته می شود را به سمت ماهیچه ها پمپاژ می کند.

این امر می تواند شما را دچار حالت تهوع کند.

۲- افکار مارپیچی

بعد از پایان رابطه ممکن است دائماً اتفاق رخ داده را با خود مرور کنید و سعی کنید از آن سردرآورید.

این افکار مارپیچی طبیعی هستند و به این معنا نیستند که شما وسواس فکری دارید.

در صورت تجربه ی هر نوعی از اندوه، ذهن تان به طور مکرر به مرور وقایع منجر به آن می پردازد تا از شما در برابر رنج های احتمالی آینده محافظت کند.

ذهن ما به طور طبیعی دوست دارد در مسائلی که آن ها درک نمی کند عمیق شود، مثلاً زمانی که رابطه عاشقانه تان به پایان رسیده و شما انگیزه های شریک عاطفی خود برای پایان دادن به رابطه تان را درک نمی کنید.

مغز سعی می کند بر حس ناخوشایند بلاتکلیفی چیره شود و این کار را با داستان سرایی درباره ی علت پایان یافتن رابطه عاشقانه ی شما انجام می دهد.

برای آرام کردن ذهن خود یه جای سؤالاتی همچون «چرا اینطور شد؟» از خود بپرسید «حالا که اینطور شد چه چیزی فهمیدم؟».

۳- بی خوابی

پایان یافتن رابطه عاشقانه می تواند بسیار اضطراب آور باشد.

و هر اتفاق اضطراب آوری می تواند باعث بی خوابی شدید شود یا به خواب رفتن یا تداوم خواب را دشوار کند.

علت آن افزایش سطح کورتیزول یا همان هورمون استرس است، امری که می تواند جلوی به خواب رفتن شما و عمیق شدن خواب تان را بگیرد.

اما نگران نباشید. بدن تان به زودی خود را از نو تنظیم خواهد کرد و حتماً خواب تان مثل سابق خواهد شد.

داشتن یک ساعت خواب ثابت، خودداری از مصرف کافئین و انجام مدیتیشن برای آرام کردن افکار خود می تواند کمک کننده باشد.

۴- عطش لمس

بعد از اتمام رابطه عاشقانه، ممکن است هفته ها یا ماه ها هیچ تماس فیزیکی ای با دیگران نداشته باشید.

انسان ها با نیاز به لمس فیزیکی دیگران متولد می شوند. بنابراین محرومیت از داشتن تماس فیزیکی با عزیزان خود به مدت طولانی می تواند شما را حساس، مضطرب و دچار احساس خستگی کند.

این محرومیت حتی می تواند دستگاه ایمنی بدن را تضعیف کند.

۵- خماری

هر کسی که تجربه ی شکست عشقی را داشته باشد، احتمالاً با احساس دلتنگی برای شریک عاطفی سابق خود مواجه شده است.

پژوهشی در سال ۲۰۱۱ نشان داد دلتنگی بعد از پایان رابطه عاشقانه، مثل هوسی است که حین تلاش برای ترک اعتیاد تجربه می شود. در حقیقت، در این حالت همان بخش هایی از مغز فعال می شود که در مغز افراد معتاد در دوران ترک اعتیاد فعال می گردد.

بهترین راه برای غلبه بر این هوس این است که شریک عاطفی تان را از چشم و ذهن خود دور نگه دارید، مثلاً با حذف او از تمامی صفحات مجازی خود.

۶- دردهای جسمانی

اتمام رابطه عاشقانه تنها به لحاظ استعاری قلب را به درد نمی آورد.

ممکن است بدن تان هم دچار دردهای فیزیکی شود.

در سال ۲۰۱۰، محققان حوزه ی روابط عاطفی به بررسی اسکن مغزی ۱۵ فردی که شکست عشقی را تجربه کرده بودند پرداختند و متوجه شدند پریشانی عاطفی این افراد همان بخش هایی از مغز آن ها را فعال کرده بود که به پردازش درد جسمی می پردازد.

۷- سندرم قلب شکسته

این مورد نادر است اما برخی افراد می توانند دچار سندرم قلب شکسته شوند، یک ایست قلبی ناگهانی که بر اثر اضطراب شدید رخ می دهد.

این اتفاق معمولاً در زنان بالای ۵۰ سال رخ می دهد.

۸- مشکلات پوستی

به طور حتم بعد از اتمام یک رابطه عاشقانه آخرین چیزی که دلمان می خواهد گرفتار شدن به مشکلات پوستی است.

اما اضطراب ناشی از شکست عشقی می تواند فعالیت غدد چربی و سلول های پوستی را افزایش دهد، امری که منجر به مسدود شدن منافذ پوست خواهد شد که محلی برای رشد جوش هستند.

به علاوه، ممکن است سطح آدرنالین بدن تان بالا رود، که در اینصورت اگر به مشکل کهیر مبتلا باشید این امر می تواند باعث پدیدار شدن کهیرهایی بر روی پوست تان شود که اضطراب عامل آن ها است.

با این حال، با به پایان رسیدن شوک اولیه ی ناشی از شکست عشقی، بدن تان شروع به سازگار شدن با تغییرات رخ داده خواهد کرد.

منبع: thesun
دیجیاتو
۲ نظر

ورود

  • ناشناس اسفند ۲۸, ۱۴۰۱

    من که بعد از چهار سال هنوز نتوانستم خودمو پس بگیرم .

  • mr.saxobeat اسفند ۲۹, ۱۴۰۱

    بزرگترین دردی که بعد از جدایی باید باهاش مقابله کنی،بی شعوری اطرافیانی هست که مدام روی اعصابت راه میرن.اونجا که میخوای تنها باشی و با کسی تعاملی نداشته باشی، تا جیگرتو خون نکنن و اعصابتو خورد نکنن ولت نمیکنن.
    اونجایی که میخوای درد دل کنی و خودتو تخلیه کنی چنان کاری میکنن و حرفتو علیه خودت بکار میبرن که روزی ده بار میگی چه غلطی کردم.
    ولی از همش بدتر سرکوفت اینه که خودت کردی تقصیر خودته هست.
    واقعا داشتن اطرافیان با شعور و فهمیده نعمت هست.