چرا هیلاری داف تصمیم گرفت پسر ۹ ساله اش شاهد زایمانش باشد؟

زایمان در حضور کودک خود انتخابی نیست که همه ی پدر و مادرها داشته باشند، اما از نظر هیلاری داف دلیل قانع کننده ای برای این کار وجود داشت. او در مصاحبه ی جدیدی درباره ی اینکه چرا می خواست پسر ۹ ساله اش از نزدیک شاهد معجزه ی تولد فرزند باشد، توضیح داده است.

تصمیم راحتی برایش نبود

هیلاری داف از طرفداران زایمان خانگی است و هر دو دخترش، بنکس و می را در خانه ی خودش به دنیا آورده است. اما جالب تر از آن این است که داف تصمیم گرفت پسر بزرگش، لوکا هم هنگام تولد دخترش می حضور داشته باشد.

تصمیم داف برای داشتن زایمان خانگی بدون ریسک نبود و او می دانست که این کار به برنامه ریزی دقیقی نیاز دارد. با این حال، برای او مزایای حضور خانواده اش در آن لحظه ی به یادماندنی بیشتر از هر ریسک احتمالی ای بود.

تجربه ی اولین زایمانش او را به انتخاب زایمان خانگی برای تولد فرزند دومش سوق داد

به گفته ی داف تماشای مستند The Business of Being Born او را به فکر زایمان خانگی انداخت. وقتی زمان تولد فرزند دومش رسید او هیجان زیادی برای زایمان داشت. تولد فرزند اولش، لوکا راحت و بی دردسر انجام شده بود و او نگرانی ای از بابت نیاز پیدا کردن به کمک پزشکی نداشت. در حقیقت او کاملاً مطمئن بود که زایمان خانگی بهترین انتخاب برای او است.

داف در اینباره گفت: «شما می خواهید یک بچه را به دنیا آورید که یکی از سخت ترین کارهایی است که می شود انجام داد. ولی در بیمارستان اجازه نمی دهند کنار خودتان آب، غذا یا تنقلات داشته باشید و این در حالی است که شما می خواهید سخت ترین کاری که کرده اید را انجام دهید تا بچه تان را بیرون بیاورید.»

می خواست معجزه ی تولد را به پسرش نشان دهد

به گفته ی داف او دوست دارد فرزندانش را در خانه ی خودش به دنیا آورد. او به عجیب بودن حضور فرزندانش در کنار خود هنگام زایمانش هم اذعان کرد اما گفت که برای کل خانواده ی آن ها تجربه ی زیبایی بود.

به نظر داف حضور پسرش لوکا در هنگام زایمان او لحظه ی مهم و آموزنده ای درباره ی قدرت زنان و معجزه ی تولد فرزند بود. او در این باره گفت: «یک جورهایی برایم مهم بود چون خیلی اصرار دارم که درباره ی قدرت زن ها و اینکه تولد بچه چگونه است، با او صریح و صادق باشم.»

داف همچنین گفت که پسرش درباره ی پریود هم می داند و برای او بسیار مهم است که به خاطر تمام زنانی که قرار است یک روز وارد زندگی پسرش شوند صحبت درباره ی چنین مسائلی را برای او عادی سازی کند.