روایت روحانی که در تهران با ماشین زیر گرفته شده بود از انگیزه ضارب

روایت روحانی که در تهران با ماشین زیر گرفته شده بود از انگیزه ضارب

روحانی ای که توسط راننده ی یک پراید در شهر تهران زیر گرفته شده بود در گفتگویی با روزنامه فرهیختگان از انگیزه ی ضارب از این اقدام گفته است. هفته ی گذشته ویدئویی در شبکه های اجتماعی منتشر شد که نشان می داد در خیابان مرزداران ِ تهران یک روحانی توسط یک دستگاه پراید زیر گرفته شده و مسافتی را روی کاپوت آن طی کرده بود. پس از این حادثه که روز چهارشنبه ۶ اردیبهشت ماه رخ داده بود، راننده پراید از صحنه متواری شد اما ۳ روز بعد، شنبه نهم اردیبهشت مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از دستگیری وی خبر داد.

روزنامه فرهیختگان درباره ی این حادثه نوشته است:

امیر قرقچی که نام این طلبه است درمورد روز حادثه گفت: «مثل هر روز به حوزه می‌رفتم و وقتی از ماشین خارج ‌شدم، بنده خدایی با ماشین به سمت من آمد و من هم با لبخند گفتم چه کار می‌کنید. بی‌توجه به من، چندبار ماشین را عقب و جلو کرد و روی ماشین افتادم و ۳۰-۲۰ متر آن‌طرف‌تر افتادم.»

این طلبه درمورد حرف‌هایی که درخصوص ‌انگیزه‌های جوان ضارب گفت : اولش که می‌گفت حاج آقا خودش وسط خیابان بود (با خنده) و بعد دادستان گفت اگر همکاری کنید، کمک می‌کنم و او هم گفت قصدی نداشته و شیطنتی بود که ناشی از فضای مسموم تبلیغی بوده است. از حرف‌های او این‌طور استنباط کردم که ذهن او نسبت به طلبه‌ها و روحانیت بد شده است. ظاهرا جویای کار بوده اما کارش درست نشده است. خودش می‌گفت من را نخواستند و یک ریشو را برای کار قبول کردند. اینها را ‌گفت و از تصمیمی که در یک لحظه گرفته بود هم پشیمان بود.»

قرقچی با اشاره به دیدارش با پدر آن ضارب هم گفت: «پدر همین جوان به من گفت ما مسلمان هستیم و اتفاقا در خانواده خود طلبه داریم. اما سوالم این است که چه شد که این بنده خدا این کار را کرد.

می‌گوید وقتی خواستم استخدام شوم، کسی من را آدم حساب نکرد اما کسی که ریش داشت و یقه‌اش بسته بود را به کار گرفتند. می‌گفت من هم فنی بودم و مهارت داشتم اما من را ندیدند. وقتی فریاد سکوت او شنیده نمی‌شود، مجبور است پای خود را روی پدال گاز فشار دهد و من طلبه را زیر بگیرد تا صدای فریادش به گوش همه برسد. واضح است که دشمن به دنبال تفرقه است و می‌خواهد بین مردم فاصله بیندازد اما ما چه کردیم؟ باید تلاش کنیم این فاصله‌ها کم شود و صداها شنیده شود و مجال گفت‌وگو باز شود….»

از ابتدای امسال موارد متعددی از سوء قصد به روحانیون رخ داده است.

۹ فروردین ماه در شهر رشت، یک طلبه به علت تذکر حجاب به یک زن مورد ضرب و شتم و حمله با چاقو قرار گرفت و به بیمارستان منتقل شد. طبق اعلام نیروی انتظامی استان گیلان این حمله از سوی «تعدادی اراذل و اوباش» صورت گرفته بود که پس از چند روز توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدند.

۶ اردیبهشت ماه در شهر بابلسر، آیت الله عباسعلی سلیمانی نماینده پیشین ولی فقیه در سیستان و بلوچستان، امام جمعه سابق کاشان و عضو مجلس خبرگان رهبری هنگام مراجعه به یک بانک به ضرب گلوله ی نگهبان بانک به قتل رسید. این نگهبان توسط مأموران دستگیر شد.

۹ اردیبهشت ماه در شهر قم، راننده ی یک تیبا ابتدا اقدام به زیر گرفتن دو روحانی کرد و پس از مصدوم کردن آن ها از خودرو پیاده شد و با چاقو به یکی از مصدومین حمله برد. فرد ضارب توسط مأموران نیروی انتظامی دستگیر شد.

علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دولت هاشمی رفسنجانی در واکنش به این حوادث گفته است روحانیون باید دفاع شخصی بیاموزند.

روزنامه همدلی نیز در مطلبی درباره ی افزایش خشونت علیه روحانیون نوشته است:

چند وقت اخیر که نافرمانی‌های مدنی و اعتراضات پیرامون برخی از سیاست‌های کشور مانند حجاب زیاد شده است، خشونت‌های خیابانی نیز نسبت به طلاب و روحانیون نیز افزایش پیدا کرده است. تعرض به روحانیت قابل تأمل است، به ویژه اینکه این خشونت‌ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.

عده‌ای هتک حرمت به لباس روحانیون یا برخوردهای خشن فیزیکی و کلامی با روحانیون را به حضور پررنگ این قشر در سیاست کشور و عملکرد فرهنگی، سیاسی،اجتماعی واقتصادی آنان گره می‌زنند و می‌گویند وقتی اغلب مسئولین حال حاضر کشور از جامعه روحانیت تشکیل شده است، بنابراین برخی از مردم سوءمدیریت و مشکلات سیاستگذاری نهادهای حاکمیتی را از چشم روحانیون می‌بینند و آنان را به عنوان مقصران وضع موجود می‌شناسند؛ بنابراین به خود اجازه اهانت یا برخوردهای خشن با آنان را می‌دهند.

۲ نظر

ورود

  • حامد اردیبهشت ۱۳, ۱۴۰۲

    بیش باد

  • .. اردیبهشت ۱۴, ۱۴۰۲

    لذت بردم بازم از این خبرا بزارین😂🌹