فصل آخر سریال Game of Thrones برای بسیاری از هوادارانش به تلخی تمام شد و بحثهای زیادی را برانگیخت. اما اگر یک فرصت دیگر داشته باشیم چطور؟ اگر بازی تاج و تخت فصل ۹ داشت چه میشد؟
برای روشن شدن موضوع بهتر است بدانید HBO هیچ برنامهای برای چنین کاری ندارد. اما تصور کردن احتمالات میتواند جالب باشد. شخصیت های مورد علاقه ما در فصل نهم چه مسیرهایی را میتوانستند طی کنند؟
آریا استارک: افق های جدید
در پایان فصل ۸، آریا استارک از روی کنجکاوی در مورد آنچه ورای نقشه های شناختهشده نهفته است، به سفری اکتشافی در غرب وستروس میرود. همانطور که او و خدمه اش در دریاهای خطرناک سفر میکنند، در نهایت قاره جدیدی را کشف میکنند که مملو از موجودات ناشناخته، مناظر دست نخورده، و جوامع ناآشنا است. آریا میتوانست به عنوان یک رهبر و دیپلمات رشد کرده و مسیر خود را از طریق درگیری های فرهنگی و مدیریت درگیری های داخلی میان خدمهاش طی کند.
او و خدمه اش میتوانستند بقایای تاریخی را کشف کنند که نشاندهنده ارتباطات پیشین بین این قاره و وستروس بوده است. آریا احتمالا برای فهمیدن جزئیات به سختی تلاش میکرد و در نهایت تصمیم میگرفت اطلاعاتی را که از اینجا آموخته به خانه بازگرداند، به این امید که راههای ارتباطی را دوباره باز کند.
سانسا استارک: قلمروی ملکه جدید
در فصل نهم، قطعا ماجراهای سانسا استارک را به عنوان ملکه در شمال دنبال میکردیم و میدیدیم که او چگونه نقش خود به عنوان رهبر را انجام میدهد و از تفاوتهای ظریف حکمرانی یک پادشاهی مستقل، متعادل کردن خواستههای رعایای خود و تهدیدات بالقوه سایر خاندان ها در داخل و خارج از شمال، استفاده میکرد. سانسا میبایست قدرت خود را تثبیت و در عین حال رفاه و امنیت مردمش را تضمین میکرد.
همچنین، ممکن بود فضایی برای برخی درگیریهای عاشقانه بالقوه شکل بگیرد. اما مهمترین بخش ماجرای سانسا مربوط به تکامل او به عنوان یک فرمانرواست که تلاش میکند اطمینان حاصل کند که شمال تحت نظارت او آزاد و امن باقی میماند.
دادگاههای کلاغ سه چشم
اتفاقی که بسیاری از طرفداران بازی تاج و تخت را خشمگین کرد نشستن برن استارک بر تخت سلطنت و پادشاهی شش اقلیم و انتخاب تیریون لنیستر به عنوان مشاور خود بود. اما بعد چه اتفاقی میتوانست بیفتد؟
با حضور برن در راس امور، میتوانستیم ببینیم که دولت او چگونه به بازسازی سرزمین جنگزده و التیام زخمهای قلمرو خود میپردازد. دیدگاه منحصربهفرد برن در قالب کلاغ سهچشم، میتوانست پستی و بلندی های جدیدی را به حکومت او اضافه کند و او احتمالا از قدرت استثنایی خود در تصمیمگیریهایش استفاده میکرد. همچنین احتمالا میتوانستیم شاهد دادگاه ها، اختلافات داخلی، و تهدیدهای بالقوه زیادی برای قلمرو باشیم.
جان اسنو: زندگی آن سوی دیوار
فصل نهم بازی تاج و تخت زندگی جان اسنو را پس از ترک نگهبانان شب در آن سوی دیوار دنبال خواهد کرد. داستان جان و دیگر اعضای گروه، شامل مواجهه با تهدیدات جدید و احتمالا جادویی در بیابان یخی شمال است.
اما آیا او آنجا میماند؟ شاید تصمیم میگرفت به سراغ خواهرش سانسا برود تا آنچه را فهمیده به او بگوید، یا سانسا از او میخواست تا در ناآرامیهای شمال مداخله کند. شاید مردمان وحشی میخواستند به شمال حمله کنند و او دوباره خود را در حال قدم زدن در دو جهان مییافت. و در تمام مدت، احتمالا جان با میراث ترکیبی خود، نقشش در مرگ دنریس تارگرین و مسئولیت در قبال مردم وستروس دست و پنجه نرم میکرد.
روایت جان میتوانست به همان اندازه که درباره رستگاری، رهبری و انتخاب های اخلاقی دشوار است، درباره بقا در یک چشم انداز خشن باشد. اگر خوش شانس باشیم، شاید برخی از این موارد در اسپین آف جان اسنو مورد بررسی قرار گیرد.
دروگون: آخرین اژدها
در پایان بازی تاج و تخت، دروگون، تنها آخرین اژدهای زنده دنریس تارگرین نبود، بلکه تنها اژدها در کل جهان بود. پس از پرواز با جسد دنریس، دروگون نیز به سمت ناشناختهها رفت.
این اژدها کجا رفت؟ فصل نهم میتوانست این موضوع را بررسی کند، شاید دروگون را در حال سفر به خرابههای والریای قدیم و بازگشت به سرزمین نمادین خود میدیدیم و یا شاید به وستروس برمیگشت، احتمالا به خاطر ارتباطش با آخرین تارگرینِ زنده یعنی جان اسنو تا با او در شمال دور ملاقات کند.
شاید حتی دروگون میتوانست انباری از تخم های اژدهای باستانی را در والریای قدیم کشف کند که خبر از بازگشت احتمالی این جانوران میداد.
شما دوست دارید در فصل نهم فرضی سریال بازی تاج و تخت چه اتفاقاتی بیفتد؟
واااو،قطعا همه اینا میتونست خیلی جذاب باشه،مخصوصا سرنوشت درگون
خدایی نباید اسپویلانه میزاشتی فصل ۳ ام اسپویل شدم دیه
یا اولش میزاشتی خطر اسپویل
جنگ بین ۶ قلمرو وستروس تحت فرمان برن و سرزمین ها وحشی تحت فرمان جان و سرزمین های مستقل شمالی تحت فرمان سانسا و در نهایت ادغام و اتحاد تمام سرزمین های وستروس و سرزمین های فرای دیوار
این مجموعه به زیبایی با مفهوم اصلی که به دنبالش بودن به پایان رسید،خاندان استارک که نماد کابالیست معرفی شد به ترتیب هرم نظم آینده حاکم بر جهان را معرفی کردن.
جان اسنو،پادشاه اصلی(ناجی وعده داده شده) بر سرزمین انسانهای آزاد راس هرم
.سانسا ملکه کابالیست.
آریا،نماد هیچکس بطرف غرب(خدای رع) وعدهگاه کابالیستها.
و درنهایت برن به عنوان چشم بصیرت کابالایی حاکم بر انسانهای دربند دنیا.
دنریس تارگارین،نماد انسانهایی که با شعار آزادی برای دنیای بهتر پا در عرصه میگذارند ولی عطش قدرت درنهایت شیطان درونشان را آشکار میکند، دنریس از یک شاهدخت معصوم با لباس سفید آغاز شد در ادامه خاکستری و در پایان با لباس سیاه شیطان شد.
ودر مقابل کاراکتر دنریس، تیون گریجویی بود که نماد یک انسان پست ودر آخر تطهیر شده از شیطان بودن به پاکی و رستگاری می رسد.
لشکر مردگان،نماد ونشان زوال این دنیاست که از تجمیع انرژیهای منفی به وجود آمده از ساکنین زنده این دنیاست که دامن آنها را گرفته است واین انرژیهای منفی جز با همدلی و اتحاد وعشق از بین نخواهد رفت.
چقدر ذهن فعالی دارید،همه اینا برای فصل ۹میتونه کاندید خوبی باشه
کاش دنریس نمیمرد من عصابم خرد شد وقتی مرد
الله نظر خیلی خاصی ندارم ، ولی مطلبی که ۳۰ کا توی نظر سنجیش شرکت میکنن نباید ۳ تا کامنت داشته باشه :)))))))))))))
بهترین حالت این بود که اژدها به سمت شرق پرواز میکرد و به سمت سرزمینهای سایه میرفت جایی که تخم های اژدها رو از اونجا برای دنریس آوردن. اتفاقا مردم آشایی در سرزمینهای سایه به رلور اعتقاد دارن و احتمالا یه نفر پیدا میشه مثله ملیساندر که جنازه ی دنریس رو زنده کنه
اگه جان اسنو زنده شده پس دنریس هم متونه زنده بشه
منم همینو میگم دراگون با بردن دنریس هدفی داشت که شاید بخواد زندش کنه
قطعا و فقط زنده شدن دنریس به کمک اژدهایش میتونه جالب باشه و بعد از اون ورود دوباره جان و اتفاقات بعد از ان ….
اسن بخاطر اینکه خیلی سریال های ایرانی رو
دنبال کردیم که آخرش دوست داریم یه عروسی ببینیم
اتفاقاً خوب شد که مرد چون بخاطر قدرت دست به هرکاری زد
کاش دنریس نمیمرد من عصابم خرد شد وقتی مرد
ادامه اش ولی من بیشتر مشتاقم ببینم آریا بجز چند چهره بودن چه چیزای خفن دیگه ایی رو یاد میگیره😍 و به چه سرزمین های جادویی سفر میکنه… یا در ادامه جان با یه سرنوشت خیلی غم انگیز تبدیل به رهبر مردگان بشه و چون تنها بازمانده از اژدها سواراس اژدهای دنریس بیاد تو ارتش جان با یه عالمه اژدهای دیگه.. و سانسا از سر ناچاری گردنبند اون جادوگر که جان رو زنده کرد رو پیدا کنه و به گردنش ببنده و تبدیل به جادو گر بشه تا بتونه ملکه باقی بمونه و با جان مبارزه کنه… و بعد اریا با چیزایی ک یاد گرفته بیاد جان رو درمان کنه …
فصل نه سریال ب نظرم خیلی جالب تر میشد و حتی باعث طولانی تر شدن این سریال میشد فصل ۱۰و و و