ویکتوریا بکهام برای اولین بار از احساسش پس از مطلع شدن در مورد رابطه دیوید بکهام با ربکا لوس صحبت کرده است.
تقریباً ۲۰ سال از افشای خیانت دیوید با دستیار شخصی‌اش در زمانی که در اسپانیا برای رئال مادرید بازی می‌کرده، گذشته است. خانم بکهام فاش کرده که ماه‌های پس از آن اتفاق، «سخت‌ترین» بخش زندگی او بوده است.
همچنین، دیوید بکهام گفته که هنوز نمی‌داند چگونه از بحران زندگی خود در سال ۲۰۰۳ عبور کرده‌اند؛ اما او و ویکتوریا می‌دانستند که باید برای حفظ خانواده‌شان بجنگند.
این کاپیتان سابق تیم ملی انگلیس گفته که زیر فشار زیادی بوده و هر روز از نظر جسمی احساس بیماری داشته است.
شب گذشته، این زوج در اکران یک مستند چهار قسمتی در نتفلیکس به نام بکهام (Beckham) در لندن حضور داشته‌اند که زندگی دیوید بکهام را از دوران کودکی تا آخرین موقعیت او به عنوان مالک مشترک تیم آمریکایی اینتر میامی در بر می‌گیرد.
در مصاحبه‌ای در قسمت چهارم، از خانم بکهام ۴۹ ساله در مورد سخت‌ترین دوران ازدواجشان و رابطه شوهرش با ربکا لوس پرسیده می‌شود. او در جواب گفته است: «۱۰۰ درصد آن زمان سخت‌ترین دوره برای ما بود. چون احساس می‌کردیم دنیا علیه ماست. اگر کاملاً صادق باشم، ما در مقابل هم بودیم.»
«تا قبل از مادرید گاهی اوقات احساس می‌کردیم که ما در مقابل دیگران هستیم؛ اما با هم بودیم و همدیگر را داشتیم. اما زمانی که در اسپانیا بودیم، واقعاً این احساس را نداشتیم که همدیگر را داریم و این غم‌انگیز است. حتی نمی‌توانم به شما بگویم که چقدر سخت بود و چگونه من را تحت تأثیر قرار داد.»
افشاگری از رابطه دیوید بکهام با ربکا لوس در روزنامه News Of The World، جهان را حیرت‌زده کرد. در آن زمان، خانم بکهام تصمیم گرفته بود در بریتانیا بماند تا پسران خردسالشان بروکلین و رومئو بتوانند در مدارس خود به تحصیل ادامه دهند. این تصمیم، دیوید بکهام را تنها گذاشت.
او گفته است: «نقل مکان برای اولین بار به اسپانیا کار سختی بود؛ زیرا من در تمام دوران حرفه‌ای خود عضوی از یک باشگاه و یک خانواده بودم. نمی‌توانستم به زبان اسپانیایی صحبت کنم و مهمتر از آن، خانواده‌ای نداشتم.»
«هر دوی ما در آن زمان احساس می‌کردیم که در حال غرق شدن هستیم.»
بکهام در پاسخ به این سؤال که چگونه ازدواجشان نجات پیدا کرده، گفته است: «راستش نمی‌دانم چطور از آن بحران عبور کردیم. ویکتوریا همه چیز من است؛ صدمه دیدن احساسات او برای من خیلی سخت بود. اما در آن زمان باید برای یکدیگر می‌جنگیدیم، باید برای خانواده خود می‌جنگیدیم و آنچه ما داشتیم، ارزش جنگیدن را داشت.»
«چند روزی بود که از خواب بیدار می‌شدم و فکر می‌کردم که چگونه می‌خواهم سر کار بروم؟ چگونه می‌توانم به آن زمین تمرین بروم؟ چگونه وانمود کنم که هیچ اتفاقی نیفتاده است؟ هر روز احساس بیماری می‌کردم.»
این بحران باعث شد که خانم بکهام به مادرید نقل مکان کند. آن‌ها بعداً صاحب سومین پسر خود به نام کروز شدند که اکنون ۱۸ سال دارد.
بدون نظر