ثبات مالی یک منحنی یادگیری ثابت است. وقتی درآمدتان بیشتر شود باید یاد بگیرید که چطور آن را جور دیگری سرمایهگذاری کنید. درست است که عوامل خارجی بر امور مالی تاثیر میگذارند اما نکاتی وجود دارد که با رعایت آنها میتوانید از سرمایه خود بهتر محافظت کنید.
در ادامه به رفتارهایی اشاره میکنیم که اگر میخواهید روزی ثروتمند شوید باید با آنها خداحافظی کنید.
۱. به تعویق انداختن کارها
چگونه پس انداز کنیم؟ ۲+۴۰ روش موثر و آسان برای پس انداز پول
آیا این عادت ریشه در کمال گرایی دارد؟ آیا فشارهای نامرئی زیادی به خود وارد میکنید تا به شیوهای خاص عمل کنید که شما را از تواناییهایتان دور میکند؟ شاید محیطی که در آن هستید اعتماد به نفستان را خفه میکند و یا به سندرم خودتخریبی مبتلا هستید.
ممکن است وضعیت اتاق یا کارهای ناتمامتان چیزی باشد که شما را آزار میدهد و هربار جلوی عملکرد مثبتتان را میگیرد. هرچه هست بهتر است زندگیتان را سروسامانی بدهید تا بتوانید با تمام تمرکز به کارتان برسید. حتی اگر زمانبر باشد ارزشش را دارد چون به آرامشی درونی خواهید رسید.
۲. دادن بلندگو به دست منتقد درونی
شما میتوانید از منتقد درونیتان استفاده ببرید، اما تحت نظارت دقیق. ممکن است انتقادهایی که از خودتان میکنید به نظر چندان اثرگذار نباشد اما در درازمدت مهم است. بر روحیهتان اثر میگذارد و ممکن است شما را از تلاش مجدد بازدارد.
کلید به دست گرفتن کنترل منتقد درونی این است که آن را شناسایی کرده و دربارهاش صحبت کنید. وقتی درباره شیطان درونتان با دیگران صحبت کنید بسیار کمتر احساس واقعی بودن خواهد کرد.
۳. بیش از حد منطقی بودن
وقتی صحبت از ساختن ثروت میشود، منطق جایگاه خود را دارد اما به این معنا نیست که باید تمام فضا را به خود اختصاص دهد. ایجاد سرمایه به معنی ریسک کردن حسابشده است و گاهی منطق شما را در منطقه امنتان نگه میدارد.
به خصوص اگر جوان هستید و در آغاز ماجراجویی، مطمئنا از ریسک کردن تجربیات سودمندی به دست خواهید آورد.
۴. نداشتن هدف
هدف داشتن به زندگی شما جهت میدهد. اهداف مشخص، قابل اندازهگیری و دست یافتنی برای خود تعیین کنید. سپس آنها را به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت تقسیم کرده و بعد یکی یکی روی آنها تمرکز کنید تا احساس خستگی بر شما چیره نشود.
۵. مقاومت در برابر تغییر
دنیا دائما در حال تحول است و مهم است که شما هم به خاطر خودتان در این روند قرار بگیرید. گاهی اوقات در دسترس قرار دادن خودتان در برابر فرصتها مستلزم تغییر است. از به دست آوردن فرصتهای سودآور، حتی اگر موقتی باشند، نترسید.
و بهروز بمانید. حتی انجام تحقیقات شخصی و یاد گرفتن مهارتهای خاص میتواند ارزش شما را در صنایع خاص افزایش دهد.
۶. عدم تمایل به یادگیری مهارت های جدید
استفاده از فرصتهای جدید شامل به حداکثر رساندن استعدادها یا مهارتهای موجود است. به عنوان مثال اگر یک هنرمند تجسمی هستید ارزشش را دارد که دانش بازاریابی یا تبلیغات را هم به مهارتهایتان اضافه کنید.
وقتی به یادگیری مهارتهای جدید به عنوان یک کار بزرگ نگاه میکنید آنچه واقعا انجام میدهید این است که جَو اشتباهی به آینده خود میدهید.
در بازار کار امروز که همواره در حال تغییر است داشتن طیف وسیعی از مهارتها که همیشه در حال تغییر هستند، یکی از معدود راهها برای دست یافتن به ثبات مالی است.
۷. عدم درخواست کمک حرفه ای یا آموزشی
همه باید تشویق شوند تا در مورد بحرانهای اقتصادی فعلی و چگونگی پس انداز از طریق سرمایهگذاری بدانند. این به معنای گذراندن دورههایی در زمینه سرمایهگذاری، خواندن کتابهای مربوط به امور مالی شخصی یا حتی صحبت با یک مشاور مالی است.
روی دانش مالی خود سرمایهگذاری کنید. این یکی از آن چیزهایی است که ممکن است به نظرتان فورا نتجه ندهد اما در آینده از خودتان ممنون خواهید بود.
۸. عدم تمایل به شبکه سازی
شاید همه افراد به گونهای ساخته نشده باشند که بتوانند آنطور که برخی میتوانند شبکه سازی کنند. اگر شما یکی از این افراد هستید باید سعی کنید که ابتدا با افرادی که ارزشها و دیدگاههای مشابه شما دارند کار کنید.
نکته بعدی این است که با خودتان به عنوان یک فرد مهم رفتار کنید و تا زمانی که همکار مناسبی پیدا نکرید از تنها کار کردن نترسید.
و در آخر به خاطر داشته باشید که روابط باکیفیت میتوانند درهایی را به روی شما باز کنند و باعث شوند چیزهای جدید بیاموزید. بنابراین این کار فقط به کسب درآمد مربوط نمیشود و تجربیات جدید را نیز به دنبال دارد.
حاجی ما پولدار شدیم، ولکن تو رو خدا
بعضی اوقات خود فرد برای پیشرفت خودش از همه چی میگذره ولی در نهایت چندتا احنق حسود پیدا میشن و سنگ اندازی ها شروع میشه و زحمت آدم یا هدر میشه یا راه طولانی تر میشه برای رسیدن به هدف
خودت فهمیدی چه گفتی این چرندیات چیه وقت ملتو میگیری حالا چون بیشتر مردم دنبال کار و پول هستن تو ازین پستا میزاری بیکاری مگه
کاشکی چیزی هم حالیت بود اینقدر حرص نمیخوردم
مفیدنبود ومن هیچ ایده ایی ندارم.
امیدوارم برای کسانی که در کشور ما هم سخت کار میکنند و درس میخوانند و آرزوهای بزرگ هم دارند جواب بده …
باسلام.ازسال۸۲کهازخدمت آمدم.۳روزبعدرفتمکارگری.ولی همیشه تاالانچشممدنبالکاردرکارخانهبود.بعدمدتیبااستعدادزیادمشدمسیمپیچ.اوایلخوببود.بعد…رفتممخابرات.کارفرماعوضشد.شدمحسابدارکارخانهآرد۱هفتهصاحبکار بهانهگیروکارخانهخوبینبود.رفتمشرکتاکسیژن۴روزههمکارهشدمکارشخوابید.رفتمسفیدکاریحمالیهیچینشدم.تالباسزیرممپدرممیخریدبرام.خواستخدارفتمبرایحمالیتوقرارگاهخاتم.اونجامبخدایکهفتهنشد.شدمجوشکاربرشکاررانندهچرثقیلآچارفرانسه.ولیهمیشههمهجایکیهستبدذاتکهوقتیهمهچیتمامشدفهمیداشتباهکرده.یکسالکارکردممعنیحقوقوپولوفهمیدم.نهتنهالباسدیگهمیخریدمماشینمخریدم.درامد۱سالو۴سالخوردم.دنبالکاربودم.مسافرکشیممیکردم.ازبختبدمماشینمودزدیدن.حالامشدم۴۰سالهچیکنم.چشممدنبالاینه۲۰ماهبرسه.ازخودکشیهممیترسم.دعامکنید.
ممنون .این مفیدترین چیزی بود که یک فرد هدفمند میتونست بخونه!من چیزایی که باید رو ازین مطلب استخراج کردم 💟