شارلیز ترون هنرپیشه معروف هالیوودی در مصاحبه‌ای نادر از شب وحشتناکی گفت که مادرش مقابل چشمان او پدر مستش را که مسلح بود به ضرب گلوله کشت.
شارلیز تنها ۱۵ سال داشت که پدرش، چارلز ترون، با اسلحه به خانه خانوادگی‌شان در نزدیکی ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی حمله کرد و چندین بار از جلوی در اتاق خواب به او و مادرش، گِردا، که سمت دیگر بودند شلیک کرد.
پس از آن گِردا اسلحه خود را برداشت و به تلافی به سمت شوهرش شلیک کرد و شوهرش را مقابل چشمان دختر نوجوانش کشت.
این بازیگر ۴۸ ساله ماه نوامبر بر جلد مجله Town & Country ظاهر شد و با جزئیات درباره حادثه‌ای گفت که برای همیشه زندگی‌اش را تغییر داد.
وقتی از او پرسیده شد که آیا این لحظه تکان‌دهنده باعث شده تا به مبارزه با خشونت علیه زنان ترغیب شود، ستاره هالیوودی پاسخ داد: «فکر می‌کنم قضیه خیلی پیچیده‌تر از یک شب ترومازا در زندگی باشد. با یا بدون آن، خشونت مبتنی بر جنسیت در آفریقای جنوبی و تمام جهان آنقدر جلوی رویتان است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. سخت است که صرفا زن باشی و از این چیزها آگاه نباشی.»
پس از تحقیقات پیرامون حادثه دلخراش تیراندازی در سال ۱۹۹۱، اقدام مادر شارلیز دفاع از خود تلقی شد و هیچ‌گونه اتهامی متوجه او نشد.
شارلیز همچنین از بزرگ شدن در آفریقای جنوبی در زمانی که این کشور تحت آپارتاید بود و تاثیر مخرب ایدز بر جامعه سخن گفت: «حدوداً ۱۰ ساله بودم و مردم در اطرافم می‌مُردند و در هراس بودند. ما الان می‌دانیم که آن ویروس اچ آی وی و ایدز بود، آن زمان افراد زیادی در این باره آگاهی نداشتند.»
او ادامه داد: «از سنین پایین این موضوع تاثیر زیادی بر من به جا گذاشت که خلاص شدن از شرش همیشه برایم سخت بوده است. بزرگ شدن در کشوری تحت آپارتاید و دچار ایدز. این چیزها واقعاً واقعاً زندگی‌ام را رقم زد؛ می‌خواهم بگویم چیزی بیشتر از آن یک شب در زندگی‌ام بود.»
پس از تاسیس بنیاد «پروژه توسعه آفریقای جنوبی شارلیز ترون» در سال ۲۰۰۷، شارلیز طرح TogetherForHer# (#با هم برای او) را برای مبارزه با خشونت دوران همه گیری در آفریقا و در سطح جهان راه‌اندازی و نیم میلیون دلار برای شروع اجرای این پروژه اهدا کرد.
ترون توضیح می‌دهد: «از مردم می‌خواستند که با متجاوزان خود در خانه بمانند. یک «زن کُشی» در آفریقای جنوبی داشت اتفاق می‌افتاد و هیچ‌کس درمورد آن چیزی نمی‌گفت.»
شارلیز قبلا هم در مورد اتفاق هولناک دوران کودکی‌اش صحبت کرده و گفته بود: «پدرم آدم مریضی بود. در تمام زندگی‌ام او یک الکلی بود. همیشه او را یک‌جور می‌شناختم و آن به عنوان یک فرد الکلی بود. این خشونت خانگی چیزی است که من با بسیاری از مردم در میان می‌گذارم. چون فکر می‌کنم هرچه بیشتر در مورد این چیزها صحبت کنیم بیشتر متوجه می‌شویم که در هیچ‌کدام از این موارد تنها نیستیم.»
شارلیز همچنین اعتراف کرد که به عنوان یک دختربچه تلقی‌اش از خانواده‌اش «وضعیتی ناامیدکننده» بود: «فکر می‌کنم خانواده ما فوق‌العاده ناسالم بود و همه این‌ها ما را به نوعی زخمی کرد. البته که آرزو می‌کردم آن شب هرگز اتفاق نمی‌افتاد. اما متاسفانه وقتی به ریشه این مسائل نرسید، این اتفاق می‌افتد.»
این بازیگر همچنین در گذشته گفته بود که مادرش به او کمک کرده تا به زنی قوی و شجاع تبدیل شود.
پس بگو چرا اینقدر وحشی و مردستیزه این شارلیییز ترون! آخرش هم که مثل همیشه کاسه کوزه ها رو سر مردان می‌شکنند. انگار طبیعیه که همه تصور کنند اون ننه قاتلش بیگناه بوده و باباهه همینطوری الکی کارش به مرز جنون کشیده شده. هر روایتی دو جنبه داره ولی برای رسانه‌ها فقط روایت زنان “مظلوم” و “قربانی” اهمیت داره. بدبختی مردان اینه که هیچ کس به حرفشون گوش نمیده تا اینکه مرد بدبخت به الکل و خشونت رو میاره بعد یکدفعه همه میشن مدافع زنان قربانی خشونت خانگی! مرده رو میگیرن و میندازن زندان و همه پول و سرمایه‌ای که با سالها کار جمع کرده میدن به زن سلیطه‌اش. بعد از حبس هم باید زندگیش رو از صفر شروع کنه یا میشه خیابون خواب. زن‌هایی مثل ننه شارلیز ترون هم میشن سمبل زن قوی و مستقل.
پس بگو چرا اینقدر وحشی و مردستیزه این شارلیییز ترون! آخرش هم که مثل همیشه کاسه کوزه ها رو سر مردان می‌شکنند. انگار طبیعیه که همه تصور کنند اون ننه قاتلش بیگناه بوده و باباهه همینطوری الکی کارش به مرز جنون کشیده شده. هر روایتی دو جنبه داره ولی برای رسانه‌ها فقط روایت زنان “مظلوم” و “قربانی” اهمیت داره. بدبختی مردان اینه که هیچ کس به حرفشون گوش نمیده تا اینکه مرد بدبخت به الکل و خشونت رو میاره بعد یکدفعه همه میشن مدافع زنان قربانی خشونت خانگی! مرده رو میگیرن و میندازن زندان و همه پول و سرمایه‌ای که با سالها کار جمع کرده میدن به زن سلیطه‌اش. بعد از حبس هم باید زندگیش رو از صفر شروع کنه یا میشه خیابون خواب. زن‌هایی مثل ننه شارلیز ترون هم میشن سمبل زن قوی و مستقل.