روزنامه «جام جم» در تازه ترین شماره ی خود گزارشی از دستگیری اعضای یک باند سرقت مسلحانه و خشن از خانه های تهران منتشر کرده که در جریان سرقت های خود به ۶ زن مقابل چشمان همسران شان تجاوز کرده و باعث مرگ یکی از مردان صاحبخانه شده بودند.
در ادامه گزارش روزنامه «جام جم» را می خوانید:
شش عضو باند تبهکاری سابقه دار که مسلحانه به خانه ها دستبرد زده و در جریان این سرقت ها زنان را مقابل شوهران شان مورد تجاوز قرار داده بودند، بازداشت شدند.
به گزارش خبرنگار جام جم، اوایل شهریور امسال مردی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه ۳۴ تهران شکایت کرد افرادی مسلح به خانه اش دستبرد زده اند. با شکایت او پرونده با دستور قضایی در اختیار پلیس تهران قرار گرفت. شاکی در جریان تحقیقات گفت: من و همسرم در خانه مان در شمال تهران زندگی می کنیم. آخر شب سروصدا شنیدیم. وقتی به سمت در رفتم تا بفهمم چه کسی وارد حیاط ساختمان شده، پنج مرد که نقاب بر چهره هایشان داشتند، به زور مرا هل داده و وارد شدند. دو نفرشان به من و همسرم حمله کردند و هردویمان را کتک زدند. بعد با پارچه و طناب که همراه شان بود، دست ها و پاهایمان را بستند و ما را به قتل تهدید کردند.
وی افزود: به زور کلید گاوصندوق را گرفتند و محتویات آن که دلار ، طلا و سکه و اموال قیمتی و آنتیک به ارزش پنج میلیارد تومان بود را به سرقت بردند. بعد طناب دست و پای همسرم را باز کردند و بعد از شکنجه، مقابلم به او تجاوز و بعد از ساعاتی فرار کردند. هرچه تقلا زدم، نتوانستم همسرم را از دام شیطانی سارقان مسلح نجات دهم. جست و جوها ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد مرد تاجری با حضور در پلیس تهران شکایت کرد و گفت: تاجر هستم. آن شب من و همسرم در خانه بودیم. یک ساعت بعد متوجه سروصدا و تخریب قفل در شدیم. چند نفر مسلح و نقابدار وارد خانه مان شدند. سارقان دست ها و پاهای ما دو نفر را بستند و طلا، دلار و سکه و اموال آنتیک و عتیقه به ارزش ۴۰ میلیارد تومانی را به سرقت بردند. بعد از فرار آن ها به سختی پارچه های دست ها و پاهایمان را باز کردیم.
در ادامه این تحقیقات، زنان و مردان دیگری نیز با حضور در پلیس تهران شکایت های مشابهی را از سرقت های مسلحانه خانه هایشان در شمال تهران اطلاع دادند که معلوم شد سارقان علاوه بر سرقت از خانه ها چند نفر از زنان که شاکیان پرونده بودند را نیز مورد تجاوز قرار داده اند. سرانجام روزهای پایانی هفته گذشته یکی از شاکیان زن که با شوهرش در حال عبور از بوستانی در جنوب تهران بودند، متوجه مردی شدند که قامتی شبیه یکی از سارقان داشت. وقتی کمی به او نزدیک شدند او در حال مکالمه تلفنی بود و شاکی زن توانست از صدای این مرد او را به عنوان یکی از سارقان خانه شان، شناسایی کند. بنابراین او و شوهرش به سارق حمله کرده و او را کتک زدند و مانع فرارش از بوستان شدند. بعد به پلیس ۱۱۰ زنگ زدند و اطلاع دادند. آن ها با حضور در بوستان، متهم به نام سهیل را بازداشت کردند. سهیل با انتقال به اداره پلیس ابتدا منکر هر گونه جرمی شد و مدعی بود این زوج او را به اشتباه گرفته و کتک زده اند؛ اما در ادامه تحقیقات وقتی راهی برای نجات خود پیدا نکرد، اعتراف کرد در سرقت خانه این شاکی و چند نفر دیگر نقش داشته اما وی و زنان دیگر را مورد تجاوز قرار نداده است و متجاوزان همدستان فراری اش هستند.
اعتراف به آزار شیطانی زنان
با اعتراف سهیل، چهار همدست وی و سرکرده باند که مهرداد نام داشت در عملیات های جداگانه ای بازداشت شدند. آن ها ابتدا منکر جرایم شان بودند اما در ادامه تحقیقات و مواجهه حضوری با یکدیگر راز جرایم مسلحانه و سیاه خود را فاش کردند. مهرداد، سرکرده باند در جریان تحقیقات گفت: چهار بار به اتهام سرقت خانه و لوازم داخل آن به زندان افتادم. بعد از آزادی چون عاشق خفاش سیاه بودم گروهی به این نام تشکیل دادم. با شناسایی خانه های مردم در شمال تهران یکی یا دو نفر از گروهم به عنوان نگهبان در خیابان منتظر می ماندند و من و سه نفر دیگر نقاب بر چهره هایمان زده و مسلح وارد ساختمان ها شده و با تخریب قفل درهای آپارتمان یا خانه ویلایی وارد می شدیم. اعضای خانواده ها را به گروگان می گرفتیم و دست ها و پاهایشان را با پارچه و طناب می بستیم. به زور کلید گاوصندوق ها را می گرفتیم و محتویات آن که اموال قیمتی بود را به سرقت می بردیم.
وی افزود: زنان را مقابل چشمان شوهران شان کتک زده و شکنجه می دادم. من و سه همدستم شش زن را هم مقابل چشمان شوهران شان مورد تجاوز قرار دادیم. بعد اموال قیمتی را نیز برده و می فروختیم و هرکدام سهمی برمی داشتیم. یک سال است که مرتکب این جرایم شدیم.
با اعتراف وی، بقیه اعضای باند هم به جرایم خود اعتراف کردند.
احتمال قتل در پرونده دزدان خشن
درحالی که تحقیقات از اعضای این باند ادامه داشت، ماموران به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد در جریان یکی از سرقت های مسلحانه متهمان وقتی وارد خان های شدند، مرد خانواده در مقابل آن ها مقاومت کرده تا آسیبی به خانواده اش نرسد که سارقان او را کتک زدند و باعث شدند براثر شوک ناشی از این درگیری و حمله مهاجمان سکته قلبی کند و سارقان بعد از سرقت اموال میلیاردی از خانه او فرار کردند. خانواده اش نیز او را به بیمارستان رساندند، اما تلاش ها بی نتیجه مانده و این مرد میانسال فوت کرده است.
محمد ولدی بیرانوند، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۴ تهران با تایید این خبر به جام جم گفت: با اعتراف اعضای این باند تبهکار تحقیقات درباره سرقت مقرون به آزار آن ها برای رازگشایی از دیگر جرایم شان ادامه دارد. بخشی از پرونده که مربوط به آزار شیطانی متهمان نسبت به زنان مالباخته بوده به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شده است.
یارو میگه ۴ بار هم سایقه سرقت از منز ل دارم ، پس زندان چه فایده ای برای ایما داره؟
مگر اینا مهم هستن؟
تنها چیزی که مهم هست و نیروی خدوم انتظامی در قبالش مسئول هستند حفظ حجاب بر سر خانم هاست.
اگر شب و وقت و ب وقت ماشین بی حجاب نخوابونن میدونین چه بلایی سر نظام و اسلام میاد.
دزدی، فقر، اخلاس، گرونی، افغانی و هزار تا درد دیگع مهم نیست فقط حفظ حجاب و مشغول بودن ذهن ملت تا نتونن نفس بکشن.
اخ گفتی، این تجاوزها از انتقام یه جامعه ای پر از ناعدالتی و انواع ناهنجاری هاست.
اینا دست پرورده و تربیت شده این نظام سراپا …و فساد هست واقعا توکل دنیا مشابه این اتفاقات رو نداریم اگر دست یه حجاب بان خونی شده بود طی ۲۴ ساعت تمام شبکه ها خبرش رو بولد میکردند اما این اخبار فقط بصورت کوتاه و گذرا اعلام میشود و ناکارآمدی پلیس هم همیشه دیده میشود
واقعا متاسفم …. خبر به این هولناکی ک حتی خوندنش رعشه بر بدن میندازه رو خیلی سرسری رد شدند چرا واسه اینکه اون خانم اگر شک نمیکرد الان اقایون خفاش سیاه در حال ادامه دادن به دزدی و کار کثیفشون بودند
فقط اینو مقایسه کنید با خبر بعدی که یک خبرنگار زن رو تو خیابون گرفتن به خاطر پیامک بی حجابی جوری که انگار دزد گرفتن. یعنی اگر خود شاکیا نمی تونستند طرف رو پیدا کنن، هنوز داشتن دور خودشون می چرخیدن.
یعنی اگر آن زن به طور اتفاقی صدای آن مرد را نمی شناخت اینها با خیال راحت زندگیشان را میکردند؟؟و نیروی انتظامی هم انگار نه انگار؟؟البته همه میدانیم که نیروی انتظامی جمهوری اسلامی برای کنترل مردم سیستماتیک شده است نه برای گرفتن خلافکاران