درگیری و جنگ در طول تاریخ، به اشکال بی شماری دنیای مدرن را شکل داده است. شوربختانه جنگ به دلیل ماهیت خود، ردی از ویرانی و نابودی را نیز بر جای گذاشته است. با این حال، همان طور که عوارض و پیامدهای جنگ می تواند برای کسانی که تحت تاثیر آن قرار می گیرند وحشتناک باشد، سینما نیز به ما نشان داده است که چه جنگ های بزرگی با داستان هایی از شجاعت، شهامت و روحیه شکست ناپذیر سربازان اغلب بی نام و نشان مزین شده است.
در طول دهه ها، فیلم های جنگی حماسی بسیاری وجود داشته اند که هم وحشت ها و هم وسعت محض جنگ را به تصویر کشیده اند. جنگ های مهم تاریخی اغلب از طریق فیلم های مشهوری که در مورد آن ها ساخته شده اند، تصاویر شگفت انگیزی را به نمایش گذاشته اند.
با این حال، به ازی هر کدام از این جنگ های شناخته شده، نبردهای جذاب و قابل توجه تاریخی بی شماری رخ داده است که تا حد زیادی برای مخاطبان ناشناخته باقی مانده اند؛ چرا که هنوز فیلمی در مورد آن ها ساخته نشده یا اگر هم ساخته شده آنطور که باید و شاید عدالت را در حق آن ها ادا نکرده اند. در این مطلب نگاهی داریم به برخی جنگ ها و نبردهای خونین و مهم تاریخ که اگر فیلم هایی از آن ها ساخته می شد، نتیجه بسیار جذاب و تماشایی بود.
۱۰- نبرد یورک تاون (۱۷۸۱)
تاریخ جنگی آمریکا به خوبی شناخته شده و بارها مستند شده است. در حالی که بخش هایی از جنگ انقلابی آمریکا در فیلم هایی مانند The Patriot به تصویر کشیده شده است، هنوز یک فیلم حماسی قطعی و بزرگ در مورد آن نداشته ایم.
این جنگ که از نظر تاریخی بسیار مهم بود و بیشتر با نام جنگ استقلال آمریکا شناخته می شد، جنگی بود که ۱۳ مستعمره اصلی آمریکا را از حکومت بریتانیا جدا کرد، مستعمراتی که برای حق حاکمیت خود مبارزه کردند. نمایشنامه موزیکال بسیار موفق Hamilton به اندازه کافی اثبات می کند که چنین مفهومی مملو از ایده ها برای یک فیلم جنگی بزرگ است.
نبرد یورک تاون (Yorktown) نبرد سرنوشت ساز جنگ انقلابی بود و در آن، جرج واشینگتن با کمک متحد فرانسوی خود مارک دو لافایت توانست نیروهای ژنرال لرد چارلز کورنوالیس را شکست دهد.
این رویداد منجر به معاهده پاریس شد که در نهایت ۱۳ مستعمره را به عنوان یک کشور مستقل و خودمختار به رسمیت شناخت و در اصل راه را برای تولد ایالات متحده آمریکا به عنوان یک کشور واحد هموار کرد. این نبرد، نبردی سخت با اکشن فراوان، نبردهای نزدیک و تن به تن و بمبارانی بود که به احتمال زیاد می تواند به یک فیلم حماسی جنگی با بودجه انبوه تبدیل شود.
۹- نبرد بلیو وود (۱۹۱۸)
ساخت فیلم جنگی در مورد درگیری های مختلف و نبردهای انفرادی جنگ جهانی دوم رایج هستند. با این حال، فیلم هایی که درباره نبردهای بزرگ جنگ جهانی اول ساخته شده اند، بسیار کم تر رایج هستند. نبرد بلیو وود (Belleau Wood) با آلمانی هایی آغاز شد که در جبهه های شرقی (روسیه) و غربی (فرانسه، بریتانیا، آمریکا) می جنگیدند. آن ها با موفقیت در برابر روسیه، توجه خود را به جبهه غرب معطوف کردند و به امید شکست فرانسه قبل از اینکه آمریکا و متفقین بتوانند به درستی در منطقه مستقر شوند، حمله گسترده ای را آغاز کردند.
این نبرد به خاطر وحشیگری و ماهیت پاندول مانندش مشهور بود، که در آن بارها شانس پیروزی آلمان ها در برهه های مختلفی تغییر کرد. در نبرد بلیو وود که در نزدیکی رودخانه مارن و بلیو وود، یک جنگل پر از صخره، رخ داد نیروهای تفنگدار دریایی ایالات متحده در نهایت همه آلمانی ها را شکست داد و از منطقه اخراج کرد.
اگر چه تلفات سنگین بود، اما این نبرد شجاعانه به افسانه ای منجر شد که به خاطر آن آلمانی ها از کلمه Teufelshunde که تقریبا به معنای “سگ های جهنمی” است، برای توصیف شجاعت و سرسختی تفنگداران دریایی که در آن جنگیدند، استفاده کردند.
۸- جنگ آنگلو- بوئر (۱۸۹۹-۱۹۰۲)
بوئرها نوادگان پروتو-آفریکان هایی بودند که به زبان هلندی صحبت می کردند و در مستعمره کیپ، در کشوری که اکنون به آفریقای جنوبی معروف است، ساکن شدند. این مستعمره نشین ها که هنوز در آن زمان تحت حاکمیت بریتانیا بودند، از رفتار انگلیسی ها ناراضی بودند و همین نارضایتی منجر به درگیری هایی شد.
آفریکان ها هم از لحاظ تعداد و هم تجهیزات نسبت به حریف خود ضعیف تر بودند، اما به غرور و سرسختی مشهور بودند و از انواع تاکتیک های چریکی برای بقای جبهه خود در طول جنگ های متعدد استفاده می کردند.
جنگ آنگلو – بوئر که سرشار از داستان های قهرمانی، شجاعت و مبارزات غیرقابل تصور بود، سه سال به طول انجامید و سرانجام انگلیسی ها پیروز شدند. با این حال، این پیروزی تنها پس از آن به دست آمد که آن ها را به اتخاذ سیاست های زمین سوخته وادار کرد که منجر به مرگ بیش از صد هزار زن و کودک آفریقایی تبار در حبس در شرایط وحشتناک در اردوگاه های کار اجباری شد.
این جنگ امتیازات زیادی به آفریقایی ها داد و چند دهه بعد، مردم آن ها در نهایت کنترل کشور را به دست گرفتند. متاسفانه حکومت آن ها برای خود کشور، آن را در مسیر مبارزه ای طولانی و خونین برای آزادی و دموکراسی قرار داد که تنها با آزادی نلسون ماندلا از زندان در سال ۱۹۹۴ پایان یافت.
برای اکثریت مردم بومی آفریقا و دیگر نژادهای غیر سفیدپوست در این کشور، حکومت آفریکان ها بدتر از حکومت بریتانیا بود. دلیل آن این است که این نوادگان مردم بوئر بودند که سیستم نژادپرستانه بدنام آپارتاید را در این کشور تاسیس کردند.
۷- نبرد وین (۱۶۸۳)
در درگیری های گسترده بین اسلام و مسیحیت در طول تاریخ، اغلب این مقیاس حماسی در نبرد وین دیده نمی شد. این نبرد در نزدیکی کوهی در وین رخ داد و پس از آن بود که شهر به مدت دو ماه توسط امپراتوری عثمانی محاصره شد.
فیلم هایی مانند Medieval کار فوق العاده ای را در به تصویر کشیدن امپراتوری مقدس روم انجام داده اند که در این نبرد، با حمایت یک اتحاد سلطنتی، پس از گردآوری ۷۰ هزار سرباز و ۲۰ هزار سواره نظام، با نیروهای عثمانی جنگید.
امپراتوری عثمانی وسیع بود و بخش های زیادی از جهان را فتح کرده بود. با این حال، این نبرد یکی از سرنوشت سازترین نبردها در تاریخ اروپا بود، زیرا عثمانی ها را عقب رانده و آن ها را از تلاش برای فتح دوباره اروپا از طریق جنگ منصرف کرد. پیامدهای این جنگ در بستر تاریخ جهان بسیار عظیم بود. بدون این پیروزی، تمدن غربی که امروز می شناسیم هرگز شکوفا نمی شد.
۶- نبرد لانگوالا (۱۹۷۱)
این نبرد در نزدیکی مرز مشهور بین هند و پاکستان رخ داد. شاید این یک “نبرد بزرگ” نبود اما نبرد لانگوالا (Longewala) قطعاً به یاد ماندنی بود. اگر چه فیلمی بالیوودی در مورد آن ساخته شده است که Border نام دارد، اما هنوز هم نبردی مشهور است که مخاطبان غیرهندی تا حد زیادی از آن بی خبرند. در این نبرد که در جریان جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ رخ داد، یک هنگ ۱۲۰ نفره از سربازان هندی به تنهایی با بیش از ۴۰ تانک پاکستانی روبرو شدند.
در مورد این یکی، داستانی مملو از تنش و درگیری پشت آن وجود داشت، اما به طرز غیرمنتظره ای، یک سری عناصر کمدی هم در آن یافت می شود. در حالی که تانک های پاکستانی سربازان هندی را کاملاً محاصره کرده و در اختیار داشتند، یک سری تصمیمات سوال برانگیز فرمانده پاکستانی ها همه چیز را تغییر داد.
برای مثال تانک ها مدام در گل و لای گیر می کردند که سرعت پیشروی آن ها را کم می کرد. سپس با دیدن سیم خاردار و مشکوک شدن به مین های زمینی، آن ها در محل ماندند تا تیم پاکسازی از راه برسد. در همین حال، این امر به ارتش هند فرصت داد تا از پشتیبانی هوایی برخوردار شود، که پاکستانی ها را مجبور به عقب نشینی مفتضحانه ای کرد.
۵- نبرد میلوین بریج (۳۱۲ پس از میلاد مسیح)
نبرد پل میلوین (Milvian Bridge) زمانی رخ داد که در طول جنگ داخلی روم، کنستانتین بزرگ ارتش خود را در برابر ارتشی بسیار بزرگ تر رهبری می کرد. او توانست پیروز شود و امپراطور کنستانتین شود. فیلم هایی در مورد کنستانتین ساخته شده است، به ویژه یک فیلم ایتالیایی در دهه ۶۰. با این حال، تاکنون هیچ فیلم حماسی بزرگ هالیوودی در مورد این نبرد که مسیر تاریخ را تغییر داد، ساخته نشده است.
شب قبل از نبرد، کنستانتین ظاهراً علامت صلیب را در آسمان دید که روی آن نوشته شده بود: «با این علامت شما پیروز خواهید شد». او دستور داد که سربازانش این علامت را روی زره و دست هایشان بکشند. او پس از پیروزی و امپراطور شدن، فرمان داد که مسیحیت به دین رسمی کشور تبدیل شود، یک نظام اعتقادی مذهبی سختگیرانه را در پیش گرفت و آن را به یک دین غالب در سراسر امپراطوری تبدیل کند.
این امر باعث گسترش مسیحیت در سراسر جهان شد. اگر این اتفاق هرگز رخ نمی داد، یکی از مذاهب غالب جهان احتمالاً در حال حاضر به اندازه دین های کمتر شناخته شده بود.
۴- دومین نبرد تاراین (۱۱۹۲)
در قرن دوازدهم، جهان اسلام هنوز جای پایی در جنوب شرق آسیا پیدا نکرده بود. هنگامی که حاکمی به نام محمد غور، از منطقه ای که اکنون افغانستان است، تلاش کرد تا این وضعیت را تغییر دهد، در ابتدا منطقه ای را که اکنون پاکستان در آن قرار دارد، فتح کرد و سپس توجه خود را به بخش بزرگی از هند معطوف کرد. او شکست خورد، اما سپس با سپاهی بسیار بزرگ تر بازگشت.
نبرد دوم تاراین (Tarain) برای تاریخ منطقه بسیار مهم بود. هنگامی که محمد بازگشت، بخش های بزرگی از هند را فتح کرد و نتیجه آن شد که بودیسم هندی تا حد زیادی در آنجا از بین رفت. به جای آن، جهان اسلام شروع به رشد کرد و منجر به تاسیس کشورهای پاکستان و بنگلادش در شبه قاره شد.
تا به امروز، بیش ترین تمرکز مردم مسلمان جهان هنوز در جنوب آسیا است و همه این تغییرات تاریخی در نتیجه پیروزی محمد در نبرد دوم تورین رخ داده است.
۳- نبرد دهان گورکن (۱۲۱۰)
یکی از تعیین کننده ترین نبردها برای امپراطوری مغول، نبرد بجر موث (Badger Mouth)، علیه سلسله جین بود و یکی از مهم ترین پیروزی های این امپراطوری در منطقه به شمار می رفت. این امر باعث تسریع زوال سلسله جین شد و به تثبیت کنترل مغول در چین کمک کرد.
عواقب این جنگ هولناک بود و باعث شد ساکنان شهرها برای زنده ماندن مجبور به توسل به آدم خواری شوند. وسعت قابل توجه و سیاست های زیربنایی این جنگ عظیم، یک تغییر تاریخی هولناک اما جذاب را ایجاد کرد. مقیاس، تاکتیک و قدرت نیروهای چنگیز خان بسیار دستکم گرفته شده بود و این اشتباهات باعث تغییر گسترده ای در میراث تاریخی مغول ها شد.
با این حال، علی رغم وسعت و قدرت مطلق امپراطوری مغول، امروزه همه چیز در جهت مخالف تغییر کرده است. اکنون چین یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان است، در حالی که مغولستان کشور فقیری است و با مشکلات اقتصادی زیادی دست و پنجه نرم می کند.
۲- نبرد کاپیونگ (۱۹۵۱)
جنگ کره پس از آن رخ داد که خصومت بین کره شمالی (یک کشور کمونیستی که توسط شوروی اداره می شد) و کره جنوبی (یک کشور سرمایه داری که توسط آمریکا اداره می شد) منجر به حمله کره شمالی به کره جنوبی شد. جنگ شبه داخلی بین این دو، متحدان آن ها و نیروهای سازمان ملل متحد را نیز به جنگ کشاند.
در حمله کره شمالی، نیروهای چینی که از آن ها حمایت می کردند، نیروهای کره جنوبی و گردان های سازمان ملل را که عمدتاً متشکل از سربازان استرالیایی و کانادایی بودند، را تا دره کاپیونگ عقب راندند.
در حالی که نیروهای کره جنوبی اغلب به دلیل تعداد انبوه و ترسناک نیروهای دشمن فرار می کردند، سربازان کانادایی و استرالیایی در نبرد ماندند و از دره کاپیونگ در برابر ارتشی پنج برابر اندازه خود دفاع کردند. این اقدام شجاعانه خیره کننده در نهایت منجر به این شد که چینی ها مجبور به عقب نشینی شوند.
اگر چینی ها پیروز می شدند، کره جنوبی احتمالاً به دامن کمونیسم سقوط می کرد و به همان سرنوشتی دچار می شد که همسایگان شمالی آن ها امروز دارند، نه اینکه یکی از توسعه یافته ترین کشورهای آسیا با اقتصادی پررونق و دارنده سیزدهمین تولید ناخالص داخلی در جهان باشد.
۱- جنگ ایمو (۱۹۳۲)
در نهایت، اگر تا به حال نام این جنگ را نشنیده اید، به این دلیل است که به هیچ عنوان یک جنگ متعارف نبوده است. این نبرد در سال ۱۹۳۲ در استرالیا رخ داد، پس از آنکه جمعیت ایموها (پرندگان بزرگ بدون بال شبیه به شترمرغ) از کنترل خارج شد و به عنوان آفتی که محصولات کشاورزی را در بخش های غربی کشور نابود می کرد، شناخته شد. ارتش فراخوانده شد و وظیفه از بین بردن آن ها را بر عهده گرفت اما این عملیات یک شکست مفتضحانه تمام عیار بود.
با یک سری اشتباهات کمدی، تلاش های سربازان ارتش برای اجرای دستورهای فرماندهان، منجر به شکست های خنده داری شد که در آن، ایموها در هر مرحله ای از دست آن ها فرار می کردند. در نهایت، ایموها به نابود کردن محصولات ادامه داد و همه چیز تبدیل به یک افتضاح بزرگ شد.
با این حال، تلاش دوم موفق تر بود و هزاران گلوله مسلسل در نهایت برای کشتن تعداد زیادی از ایموها استفاده شد – اقداماتی که علی رغم تاثیرات مثبت برای کشاورزان به شدت مورد انتقاد قرار گرفتند.
خوشبختانه به نظر می رسد این یکی به زودی تبدیل به یک فیلم سینمایی خواهد شد. اوایل امسال، فیلمی در مورد جنگ ایمو ساخته شد که در مانستر فست به نمایش درآمد. جیم جفریز کمدین مشهور استرالیایی، با همکاری دیگرانی مانند جان کلیز، در حال حاضر بر روی یک فیلم اکشن – کمدی بزرگ در مورد این رویداد کار می کنند. یانیو راز کارگردانی این فیلم را بر عهده خواهد داشت.
این استرالیا رو شنیدم که با یه سری پرنده جنگیدن و شکست خوردن.
یه جنگ دیگه هم با خرگوش داشتن. که اونجام شکست خوردن.
کلا مردم سرخوشی هستن. افتادن تو یه قاره. بی خیال زندگیشونو میکنن. خواستن بجنگن میرن سراغ حیوانات و پرندگان.
فیلم سازان ایرانی هم یه سری فیلم درباره جنگ ایران و عراق ساختن که شبیه جک و جفنگه
سلام فیلمهایی که میشه بر اساس تاریخ ایران ساخت یکی درباره جنگ حران یا کاره که سورنا سردار ایران کراسوس رومی را شکست داد، و یکی هم در مورد شکست سپاه روسیه در همدان توسط محمدتقی خان پسیان در جنگ جهانی اول،اینها دو نمونه هستند
مزخرف…
مشخصه این مطلب یه سایت خارجیه
که از دیدگاهش تاریخ زمین در جهان غرب خلاصه میشه و از نظرش نبرد های سرنوشت ساز کشور های غربی تعیین کننده سرنوشت جهانه :/
نبرد هایی مثل: کرنال و نبرد های نادرشاه و عثمانی…
نبرد حران… سلسله جنگ های اشکانی و ساسانی با روم در ارمنستان و سوریه
جنگ های ایران و روم (طولانی ترین جنگ بین دو ابرقدرت) و …. ارزش فیلمسازی بیشتری دارن