احمد خاتمی: در زمان پهلوی برخی از مخالفان را در قفس‌ شیرهای گرسنه می‌ انداختند

احمد خاتمی: در زمان پهلوی برخی از مخالفان را در قفس‌ شیرهای گرسنه می‌ انداختند

صحبت های حجت‌ الاسلام سید احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران در خطبه‌ های نماز جمعه ی تهران درباره ی «انداختن برخی مخالفان شاه در قفس شیرهای گرسنه در دوران رژیم پهلوی» بازتاب گسترده ای داشته است.

احمد خاتمی قفس شیر

خطیب نماز جمعه ی تهران با بیان اینکه هم دولت قاجار و هم دولت ۵۷ ساله منفور پهلوی فرهنگشان تحت الحمایه بودن بود، اظهار کرد: انگلیس رضاخان و پس از آن پسرش را سر کار آورد و از سال ۱۳۳۲ کشور سرسپرده آمریکا بود و شاه خودش در کتاب پاسخ به تاریخ نوشته است که ای کاش این همه نوکری آمریکا را نکرده بودم.

وی افزود: با پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی گفتمان بردگی به فضل خدا از بین رفت و کشور مستقل شد.

خاتمی با بیان اینکه یکی از ویژگی‌های انقلاب اسلامی تغییر گفتمان بردگی، زیر سلطه بودن و تحت الحمایه بودن به گفتمان استقلال بود، گفت: به صراحت می‌گویم و افتخار می‌کنیم امروز مستقل‌ترین کشور جهان، جمهوری اسلامی ایران است.

در ادامه با بیان اینکه با انقلاب اسلامی گفتمان طاغوت و استبداد و خفقان تغییر کرد، گفت: نسل بعد از انقلاب ندیدند که چه‌ها به این ملت گذشت. اوضاع چنین بود که اگر به شاه نمی‌گفتند اعلیحضرت شاهنشاه آریامهر به جرم اهانت به زندان می‌افتادند. حتی اجازه نمی‌دادند که بر منبرها نام امام به زبان بیاید. حتی برخی از مخالفان شاه را در قفس‌های شیرهای گرسنه باغ وحش می‌انداختند. در این رابطه آیت الله فاضل لنکرانی می‌گوید کسانی که قدر نظام جمهوری اسلامی را نمی‌دانند به این خاطر است که طاغوت را ندیده‌اند و خبر ندارند در آن دوره سیاه چه خبر بوده است و استبداد و دیکتاتوری حرف اول را می‌زد.

احمد خاتمی قفس شیر

وبسایت خبری «عصر ایران» در رابطه با صحبت های احمد خاتمی درباره ی «انداختن برخی مخالفان شاه در قفس شیرهای گرسنه در دوران رژیم پهلوی» نوشته است:

سخنان حجت‌الاسلام سید احمد خاتمی در خطبه‌های نماز جمعۀ تهران و این ادعا که «در رژیم گذشته برخی مخالفان شاه را در قفس‌های شیرهای گرسنه می‌انداختند» بازتاب گسترده‌ای در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی داشته و برخی پرسیده‌اند اگر واقعیت ندارد چرا بر زبان آورده و اگر درست است نام این افراد چه بوده و چرا خانواده‌های آنان سخنی نگفته‌اند؟

واقعیت این است که آنچه آقای احمد خاتمی گفته را برخی در سال‌های پیش از انقلاب مطرح می‌کردند و بیشتر هم در تهران شنیده می‌شد و با توجه به این که ایشان در زمره چهره‌های درجه اول و حتی دوم انقلاب نبوده و بعد از درگذشت امام وارد صحنه اصلی کشور شده و چندان با مبارزان حشر و نشر نداشته و سن او هم چندان اقتضا نمی کرده احتمالا باید در زمرۀ شنیده‌های ایشان باشد.

ولی این حکایت از کجا آب می‌خورَد؟ در همان زمان هم قضیه مربوط به پار‌ک خُرّم بود. صاحب پارک خُرّم فردی بی‌پرنسیب به نام رحیم‌علی خرّم بود که در مقاطعه‌کاری‌ها با دربار ارتباط پیدا کرده بود و انواع فسادها و فسق و فجورها به او نسبت داده می‌شد.

در جریان پیروزی انقلاب او دستگیر و محاکمه و به اعدام محکوم و حکم هم اجرا شد. پارک خرم را هم مصادره کردند و تحویل بنیاد دادند و اسم آن از خرم شد ارم تا به لحاظ آوایی هم نزدیک باشد!

روزنامۀ اطلاعات در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ مشروح محاکمه او به اتفاق حبیب‌الله القانیان، سپهبد سعادت‌مند و دکتر محمد بقایی یزدی پزشک ویژۀ ساواک را منتشر کرد و خبر داد هر ۴ نفر صبح همان روز اعدام شدند.

احمد خاتمی قفس شیر

در بخشی از محاکمۀ رحیم‌علی خرّم از شاهدان خواسته می‌شود شهادت دهند و قضیه شیرهای قفس‌ها را یکی از کارکنان پارک خرم به عنوان شاهد مطرح می‌کند و چون از قبل هم زمینه ذهنی آن وجود داشت اثر زیادی گذاشت و انکار خُرم برای تغییر نظر افکار عمومی فایده نداشت.

آن بخش از گزارش اطلاعات چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۵۸ در صفحه ۲ از این قرار است:

«در این موقع بنا به درخواست معاون دادستان، یکی از کارکنان پارک خرم با سوگند به کلام‌الله مجید علیه خرم شهادت داد. ‌وی گفت: با چشم‌های خودم دیدم شخصی به رفتار نگهبانان پارک خُرّم اعتراض کرد و نگهبانان او را جلوی دو شیر درندۀ خُرم که در پارک نگه‌داری می‌شد افکندند و شیرها آن شخص را پاره پاره کردند. بعد نگهبانان، جسد پاره‌پاره شدۀ آن شخص را به بیرون پارک بردند و سر به نیست کردند.یک بار دیگر وقتی که به سردخانۀ پارک رفتم که مخصوص نگه‌داری مواد غذایی بود دو جسد انسان را دیدم.»

چنانچه ملاحظه کردید کل داستان دریده شدن در قفس شیر مربوط به دادگاه رحیم‌علی خرم است و شایعات قبلی هم باز به خرم مربوط بود و جای دیگری چنین موضوعی و ادعایی ثبت و ضبط نشده و آقای احمد خاتمی هم که سال ۵۸ جوان ۱۸ یا ۱۹ ساله‌ای بوده احتمالا یا در روزنامۀ اطلاعات خوانده یا پیش از انقلاب از کسی به عنوان شایعه شنیده بود.

یکی دیگر از شایعات پیش از انقلاب این بود که جوانان را در زیر زمین فروشگاه بزرگ ایران در سه راه شاه (‌چهارراه جمهوری فعلی) که درسال های منتهی به انقلاب تعطیل و بلامصرف بود شکنجه می‌کنند و در روز ۲۲ بهمن ۵۷ برخی از انقلابیون به سمت آن هجوم بردند شاید با این تصور که مثل زندان باستیل افرادی در آن محبوس‌اند ولی جز یک ساختمان متروکه ندیدند و این شایعه هم باطل و ۱۵ سال بعد به فروشگاه رفاه تبدیل شد.

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
۷ نظر

ورود

  • آرمین بهمن ۱۴, ۱۴۰۲

    شاید راست می‌گفته بنده خدا

  • کیهان بهمن ۱۴, ۱۴۰۲

    از آن پالانی های سفاک گور به گور شده نامرد جنایتکار بعید هم نیست
    چند نفر رو هم زنده آتش زدند در روزی که صداش می‌زدند چهارشنبه سوری

    • H بهمن ۱۴, ۱۴۰۲

      کارتون تام و جری زیاد دیدین 😆😆

    • میهمان بهمن ۱۴, ۱۴۰۲

      منم شنیدم معترضان و اغتشاشگران سال قبل و قبل تر ها رو با گلوله و تیربار می زدن
      در صورتی که مسئولین معصوم و پاک دست ما گفتن اصلا تفنگ دست ماموران نبود همه گل و شیرینی می دادن

      • پاسخ کوبنده بهمن ۱۴, ۱۴۰۲

        خب وقتی شورشی های اغتشاشو به مأموران حمله ور می‌شوند باید هم افسر وظیفه شلیک کند دیگر

        • پاسخ منطقی بهمن ۱۴, ۱۴۰۲

          پس نتیجه میگیریم یک ملت شورشی و اغتشاش گرند ضد شما 😎

    • 🐱Mahdi😼 بهمن ۱۵, ۱۴۰۲

      من موندم شاه اگه اینقدر سفاک و آدم کش بود،چجوره که همه ی اینا سُر و مُر و گُنده بیرون از زندان رفتن انقلاب کردن؟؟؟
      نباید منقرض میشدن؟؟؟؟