جایزه آکادمی یا اسکار، یکی از پرطرفدارترین جوایز برای هر کسی است که در ساخت یک فیلم مشارکت دارد. بسیاری رویای کسب نامزدی اسکار را در سر می پرورانند و احتمالاً اگر جرات کنند رویای بزرگ تری داشته باشند، رویای پیروزی را در سر می پرورانند. هر سال، رقابت بر سر اسکار در فصل جوایز بسیار شدید است و حتی برخی از بااستعدادترین و باتجربه ترین بازیگران، بدون دریافت حتی یک جایزه اسکار، دوران حرفه ای خود را به پایان می رسانند. برای دیگران، ممکن است چندین دهه تلاش، پروژه درست، و البته کمی شانس لازم باشد تا دستشان به جایزه اسکار برسد.
سپس، تازه واردانی هستند که تازه وارد صحنه شده اند که نه تنها صنعت سرگرمی را با نامزدی، بلکه با بردن اسکار شوکه می کنند. امتحان کردن یک چیز جدید ترسناک است، بنابراین حتی اگر برخی از این بازیگران تجربه بازیگری قبلی، چه روی صحنه و چه در تلویزیون داشته باشند، رویارویی با دنیای سینما شبیه رفتن به قلمرویی ناشناخته است. با این حال، آن ها با تمام فشاری که بر آن ها وارد شد تا با نهایت توان خود بازی کنند، این بازیگران موفق به ارائه بازی هایی استثنایی می شوند که جایزه اسکار را برایشان در پی دارد. در ادامه این مطلب می خواهیم شما را با ۱۵ بازیگری آشنا کنیم که برای اولین نقش آفرینی سینمایی خود برنده جایزه اسکار شدند.
۱۵- شرلی بوث- Come Back, Little Sheba (1952)
شرلی بوث در نمایشنامه برگرد، شبا کوچولو نقش لولا دلینی را بازی کرد و بعدها این نقش را در اولین فیلمش تکرار کرد. داستان این فیلم در رابطه با مردی به نام داک است که از اعتیاد به الکل رنج می برد. او و همسرش لولا شروع خوبی در رابطه خود نداشتند. یک بارداری غیرمنتظره باعث می شود که داک از دانشگاه انصراف دهد و پس از آن با سقط جنین و این خبر که لولا نمی تواند بچه دار شود مواجه می گردد. لولا به خاطر فاصله بین خود و شوهرش و همچنین سگ گمشده اش، شبا افسرده است. اما وقتی یک دانشجوی کالج وارد اتاق خواب اضافی این زوج می شود، ازدواج و زندگی آن ها را زیر و رو می کند.
شرلی بوث بازیگری بود که کارش را در برادوی آغاز کرد و در آنجا بازی های بسیار تحسین شده ای داشت. یکی از اولین نقش های تئاتری او به سال ۱۹۲۵ باز می گردد و او سال ها در دنیای تئاتر یک نیروی قابل توجه بود. آشنایی با داستان و داشتن تجربه روی صحنه مطمئناً در این موفقیت ها کمک کننده بود، اما محیط تئاتر و سینما متفاوت هستند و بوث در هر دو خوش درخشید. او جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در نقش لولای غمگین و تنها به دست آورد.
۱۴- هارولد راسل- The Best Years of Our Lives (1946)
بهترین سال های زندگی ما یک درام جنگی است که پس از جنگ جهانی دوم و از دید سه مرد که در ارتش آمریکا خدمت می کردند، روایت می شود. آن ها در کنار هم نمی جنگیدند، اما وقتی به شهرشان در میانه غرب آمریکا برمی گردند با هم آشنا می شوند. فرد دری یک سروان خلبان هواپیمای بمب افکن، هومر پریش یک افسر دون پایه در نیروی دریایی و آل استفنسون گروهبان بوده است. اگر چه داشتن پیشینه های بسیار متفاوت و مبارزه در شاخه های مختلف ارتش ممکن است آن ها را از هم متمایز کند، اما هر کدام تلاش می کنند تا دوباره به زندگی پیش از جنگ بازگردند و اختلال استرس پس از حادثه خود را مدیریت کنند.
دو نفر از سه مرد اصلی داستان، بازیگران با تجربه ای بودند، اما هارولد راسل کاملاً در بازیگری تازه کار بود. با این حال، او شناخت دقیقی از دنیایی که این فیلم در آن روایت می شود، داشت، چرا که خودش یک کهنه سرباز جنگ جهانی دوم بود و دست هایش را در جنگ از دست داده بود – درست مانند شخصیت خود هومر پریش. راسل در سال ۱۹۴۵ در یک فیلم کوتاه تحت حمایت دولت آمریکا درباره ارتش نیز حضور داشت، اما بهترین سال های زندگی ما اولین فیلم واقعی او بود. اصالتی و واقعیت انگاری بالایی که او برای این نقش به ارمغان آورد را می توان به وضوح حس کرد و به خاطر آن، راسل برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد.
۱۳- جنیفر هادسون- Dreamgirls (2006)
دختران رویایی درامی موزیکال بر اساس یک نمایشنامه برادوی است. در دیترویت دهه ۱۹۶۰، یک گروه دخترانه کاملاً سیاه پوست به نام The Dreamette، توجه یک فروشنده خودرو به نام کورتیس را به خود جلب می کند. او تحت تاثیر افی وایت، خواننده اصلی، و دو خواننده پشتیبان گروهش قرار گرفته است. کورتیس سرسختانه به دنبال این است که این گروه را به سوپراستارهای دنیای موسیقی تبدیل کند و این فیلم فراز و نشیب های زندگی حرفه ای آن ها را دنبال می کند. جنیفر هادسن بازیگر زن و خواننده در نقش افی همه را حیرت زده کرد.
هادسن هنگامی که وارد محل فیلمبرداری فیلم دختران رویایی شد، چهره ای ناشناخته نبود. او در فصل سوم آمریکن آیدل شرکت کرده و با قرار گرفتن تنها در جایگاه هفتم، مردم آمریکا را شوکه کرد. اما رسیدن به جمع سه نفر برتر لازم نبود، چون او به یکی از موفق ترین شرکت کنندگان تمام دوران ها در این برنامه تبدیل شد. با این حال، ایستادن در کنار ستارگانی همچون جیمی فاکس و بیانسه کار آسانی نبود. با این حال لحظات حضور هادسن در داستان از خاطره انگیزترین لحظات فیلم هستند. آکادمی هم دیدگاه مشابهی داشت و هادسن با اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن به خانه رفت.
۱۲- گیل سوندرگارد- Anthony Adverse (1936)
گیل سوندرگارد یکی دیگر از بازیگرانی بود که پیش از روی آوردن به سینما، در تئاتر بازی می کرد. ورود او به دنیای فیلم در سال ۱۹۳۶ با درام تاریخی آنتونی ادورس اتفاق افتاد. داستان این فیلم در دوران ناپلئون اتفاق می افتد و در مورد مردی به نام آنتونی است. او آغاز سختی در زندگی داشت و پس از مرگ مادرش در هنگام زایمان، در صومعه ای رها شده بود. سال ها بعد، او موفق به پیدا کردن عشق با زنی به نام آنجلا می شود، اما این عشق نیز با دلشکستگی به پایان می رسد زیرا آنجلا او را رها می کند.
در حالی که فیلم آنتونی ادورس در درجه اول بر روی آنتونی و آنجلا متمرکز است، زمان زیادی از فیلم به شخصیت فیث پالئولوگوس با بازی سوندرگارد اختصاص دارد. فیث سرایدار رئیس و پدربزرگ مخفی آنتونی است. پیروزی او در نهمین دوره جوایز اسکار نه تنها به خاطر اینکه برای اولین فیلمش به دست آمد قابل توچه است بلکه اولین بار بود که این مراسم در بخش های بهترین بازیگر نقش مکمل مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل زن جایزه می داد و سوندرگارد برنده جایزه دوم شد.
۱۱- مرسدس مک کمبریج- All the King’s Men (1949)
مرسدس مک کمبریج دوران بازیگری بسیار متنوعی داشت. او کار خود را از هنر فراموش شده بازیگری رادیویی شروع کرد، به برادوی نقل مکان کرد و چندین نقش تلویزیونی را بازی کرده بود. مک کمبریج در قسمتی از سریال محبوب Bewitched نیز ظاهر شد. پس از آن در سال ۱۹۷۳ در فیلم ترسناک The Exorcist با صداپیشگی نقش شیطان مورد توجه قرار گرفت. اما پیش از شروع یک دوران چشمگیر و شناخته شده فعالیت سینمایی، در درام سیاسی همه مردان پادشاه بازی کرد.
این فیلم درباره سیاستمداری به نام ویلی استارک است که برای خزانه دار ایالت در جنوب نامزد می شود. او به خاطر فساد این رقابت را می بازد، اما اجازه نمی دهد که این موضوع او را از مسیر خارج کند. ویلی مدرک حقوق می گیرد و آرمان هایی را برای کمک به بازپس گیری توجه رأی دهندگان مد نظر قرار می دهد. شخصیت سیدی برک با بازی مک کمبریج یکی از همکارانی است که به او در مبارزات انتخاباتی بعدی اش برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری کمک می کند. مک کمبریج قطعاً در تصویر خود از این بانوی باهوش و مرموز تازه کار به نظر نمی رسد و بازی خیره کننده ای از خود ارائه می دهد. این فیلم نامزد هفت اسکار و برنده سه جایزه از جمله جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
۱۰- باربارا استریسند- Funny Girl (1968)
امروزه باربارا استرایسند یکی از مشهورترین استعدادهای تاریخ هالیوود است. بررسی دستاوردهای متعدد بازیگری او کافی نیست. او همچنین خواننده، ترانه سرا و فیلمساز قابل احترامی است. تعداد انگشت شماری از بازیگران برنده جایزه های امی، گرمی، اسکار و تونی هستند و استرایسند یکی از آن ها است. با چنین رزومه متنوعی، به راحتی می توان فراموش کرد که حتی بزرگان هم باید در جایی شروع به کار می کردند. برای او دختر شوخ شروع کارش بود.
این فیلم بیوگرافیک موزیکال درباره زندگی کمدینی به نام فنی بریس است. او خانواده اش که او را نسبت به فعالیت در دنیای نمایش و سرگرمی دلسرد می کنند نادیده گرفته و شغلی در یک سیرک به دست می آورد. فنی در حالی که تلاش می کند در زندگی حرفه ای خود پیشرفت کند، با یک نقاش کاریزماتیک آشنا می شود و این دو عاشق هم می شوند. استرایسند نقش فنی را بازی می کند و از آوازهای خود برای جلب توجه مخاطبان استفاده می کرد. علی رغم بی تجربگی او در بازیگری سینما، تصور اینکه کس دیگری در این نقش بازی کند، دشوار است. دختر شوخ پس از انتشار بسیار مورد توجه قرار گرفت و استرایسند جایزه بهترین بازیگر زن را برای نقش خود به خانه برد.
۹- جو ون فلیت- East of Eden (1955)
شرق بهشت یک درام تاریخی بر اساس رمان جان اشتاین بک است. کیلب و آرون برادرانی هستند که در سال ۱۹۱۷ به همراه پدرشان در دره سالیناس زندگی می کنند. پدر آن ها بسیار مذهبی است و در حالی که آرون مسئولیت پذیر است، کیلب بیشتر بی هدف و سرگردان به نظر می رسد. این فیلم ماجراجویی کیلب برای کشف جایگاهش در جهان و جایی که موافقت پدرش با آن متناسب است را دنبال می کند. در طول مسیر، ما کیت را می بینیم، مادر این دو برادر که به آن ها گفته شده بود مادرشان مرده است، اما در واقع یک فاحشه خانه را اداره می کند.
جو ون فلیت یک بازیگر زن با پیشینه ای در برادوی بود. او چندین سال در تئاتر و سینما کرد و سپس به موفقیت های متعددی دست یافت.در سال ۱۹۵۴ برای بازی در نمایشنامه The Trip to Bountiful برنده جایزه تونی شد و سال بعد به خاطر بازی در فیلم شرق بهشت برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن گردید. اگر چه پس از این کار حرفه او بیشتر به سمت تلویزیون تغییر کرد، اما هنوز هم ون فلیت تا حد زیادی به خاطر تصویر دقیق او از شخصیت پیچیده اش در این فیلم به یاد آورده می شود.
۸- آنا پاکین- The Piano (1993)
نقش های آنا پاکین از اوایل دهه ۲۰۰۰ و به بعد چیزی است که او بیشتر به خاطر آن ها شناخته شده است. او بین سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۴ در چهار فیلم مردان ایکس نقش روگ را بازی کرد و همچنین چهره اصلی مجموعه ترسناک خون آشامی خون واقعی بود. بازی او در نقش سوکی استاکهوس جوایز متعدد و تحسین بی پایان طرفداران این سریال را برایش به همراه داشت. با این حال، فیلمی که او را به همه شناساند، پیانو بود، یک درام تاریخی با روایتی در دهه ۱۸۰۰، در مورد یک زن لال که در یک ازدواج از قبل ترتیب داده شده که باید به نیوزیلند برود.
پاکین نقش فلورا مک گرث، دختر عروس را بازی می کرد. فلورا با تفسیر زبان اشاره مادرش و نواختن پیانو به مادرش در برقراری ارتباط کمک می کند. پاکین تنها ۱۱ سال داشت که نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن در اسکار شد. در هنگام نوشتن این مقاله، او در عرصه جوان ترین دریافت کنندگان جایزه اسکار در رتبه دوم قرار دارد. فکر نکنید که آن ها این جایزه را به او دادند تا مهربانی خود را نسبت به یک کودک بازیگر نشان دهند: پاکین سطح بالایی از آسیب پذیری و صداقت را برای این نقش به ارمغان آورد که برای هر بازیگری تاثیرگذار بود، چه برسد به کسی که حتی در سال های نوجوانی اش هم نبود.
۷- کاتینا پاکسینو- For Whom the Bell Tolls (1943)
زنگ ها برای که به صدا در می آیند یک فیلم جنگی پرتنش است که از رمانی از ارنست همینگوی اقتباس شده است. رابرت جردن معلمی است که پیش از اینکه جنگ داخلی باعث هرج و مرج در اسپانیا شود در این کشور زندگی می کرد. اکنون او به عنوان بخشی از گردان های بین المللی برای مبارزه علیه فرانسیسکو فرانکو و فاشیست ها بازگشته است. یکی از ماموریت های او استفاده از دینامیت برای منفجر کردن پلی است که دشمنانشان از آن به عنوان مسیر حمل و نقل استفاده می کنند. در میان چریک هایی که به او کمک می کنند، زن جوانی به نام ماریا وجود دارد که رابرت عاشقش می شود.
داستان عشق بین رابرت و ماریا مانند اغلب داستان های کلاسیک جنگی زیبا و جذاب است، اما این تنها عنصر شگفت انگیز فیلم نبود. کاتینا پاکسینو بازیگر یونانی در نقش پیلار، همسر یکی از رهبران چریکی اولین تجربه بازیگری اش را تجربه می کرد. مشارکت او برای موفقیت ماموریت های مختلف جردن بسیار مهم بود. زنگ ها برای که به صدا در می آیند در هر چهار رشته بازیگری نامزد اسکار شد، اما تنها پاکسینو توانست جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن را بدست آورد. متاسفانه این اولین و بزرگ ترین نقش او بود و تاثیر ماندگاری در دنیای سینما نداشت.
۶- اوا ماری سنت- On the Waterfront (1954)
برخی از بازیگران در فیلم های کوچک و مستقل بازی می کنند بدون اینکه سر و صدای زیادی در اطرافشان باشد. اوا ماری سنت با بازی در فیلم در بارانداز در کنار مارلون براندو به شهرت رسید. فیلم حول محور یک کارگر لنگرگاه به نام تری (براندو) می چرخد که قبلاً بوکسور بوده است، اما زمانی که به دستور رئیس مافیا، یک مبارزه را عامدانه باخت حرفه اش در دنیای بوکس پایان یافته است. وقتی او ناخواسته باعث قتل مردی توسط مافیا می شود، تری می داند که همه چیز باید تغییر کند. ادی دویل خواهر مقتول است که ناامیدانه به دنبال پاسخ و عدالت برای برادرش است.
خوشبختانه فیلمسازانی هستند که مشتاقند از بازیگران بی تجربه استفاده کنند. قبل از اینکه سنت در قالب ادی در فیلم در بارانداز ایفای نقش کند، فقط چند نقش آفرینی تلویزیونی کوچک و کار تئاتر داشت. پس از این فیلم که نامزد ۱۲ جایزه اسکار شد، او فرصت همکاری با دیگر ستاره های عصر طلایی هالیوود مانند الیزابت تیلور و کری گرانت را یافت. سنت برای بازی در نقش ادی برنده جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
۵- هاینگ اس انگور- The Killing Fields (1984)
میدان های کشتار یک درام بیوگرافیک تکان دهنده درباره دو روزنامه نگار است که جنایت های رژیم کمونیستی کامبوج را در دهه ۷۰ میلادی پوشش می دهند. دیث پران روزنامه نگار کامبوجی و مترجم نیویورک تایمز است. سیدنی شانبرگ، خبرنگار آمریکایی هم به او ملحق شده است. این دو به شهری می روند که شنیده اند توسط آمریکایی ها بمباران شده و هنگام تلاش برای عکس گرفتن از کمونیست های کشته شده دستگیر می شوند. در طول فیلم، بینندگان می بینند که چقدر فداکاری و شجاعت برای پوشش این جنگ مرگبار لازم است.
برخلاف دیگر بازیگران در این فهرست، هاینگ اس.انگور قبل از بازی در نقش برنده اسکارش، هیچ تجربه بازیگری نداشت. هیچ کار تئاتری، رادیویی یا تلویزیونی برای انگور وجود نداشت. با این حال او هنوز به اندازه کافی مخاطبان را تحت تاثیر قرار داد تا برنده اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شود. این احتمال وجود دارد که سازندگان فیلم باور داشتند که تجربه او به عنوان یک پناهنده کامبوجی که مدتی را در اردوگاه های کمونیست ها گذرانده بود، مهم تر از هر گونه آموزش رسمی بازیگری بود که یک فرد می تواند برای یک بازی خوب داشته باشد. هیچ مدرسه بازیگری نمی توانست فراتر از تجربه ای که انگور با آن مواجه شده بود، به او یاد دهد و این تجربه در نقش آفرینی او در فیلم تحسین شده میدان های کشتار به وضوح به چشم می خورد.
۴- تاتوم اونیل- Paper Moon (1973)
ماه کاغذی فیلمی سیاه و سفید درباره یک مرد و یک دختر بچه ای در یک سفر جاده ای است. موزس مردی کلاهبردار است که دختری ۹ ساله به نام ادی را در مراسم خاکسپاری مادر آن دختر می بیند. او پس از اینکه با پدرش اشتباه گرفته می شود، قبول می کند که ادی را به خانه خاله اش ببرد. به این ترتیب یک سفر جاده ای پر هرج و مرج از کانزاس به میسوری آغاز می شود که در آن هر دو طرف متوجه می شوند که هر یک روایت های مخفی متعددی دارند که در نگاه اول به چشم نمی آیند. ادی اگر چه در حال طی کردن دوران سوگواری مادرش است، اما بسیار باهوش و عاقل است و به سرعت به موزس نشان می دهد که مانند دیگران نیست که بتواند خیلی راحت سرش را کلاه بگذارد.
تاتوم اونیل، جوان ترین برنده اسکار است که تنها با ۱۰ سال سن این عنوان را به خود اختصاص داده است. اینکه او چگونه توانسته چنین بازی بامزه اما چالش برانگیزی داشته باشد، جای تعجب دارد. احتمالاً اینکه پدر واقعی اش، رایان اونیل، در کنار او در نقش موزس حضور دارد نقش مهمی در این امر داشته است. مادرش جوانا مور نیز یک بازیگر با استعداد بود. اونیل به شلیک بی نقص شخصیت حیله گر، شکاک، جسور و حقه باز ادی را به تصویر کشید که بینندگان را شیفته خود ساخت، علیرغم دسیسه هایی که می چید، نقش آفرینی که برای او جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن را به ارمغان آوردد.
۳- مارلی متلین- Children of a Lesser God (1986)
مارلی متلین کار خود را در تئاتر جادوگر شهر آز با مرکز بین المللی ناشنوایی و هنر آغاز کرد. او از زمانی که کودک نوپایی بود ناشنوا بوده، و برای سال ها هم در این صنعت و هم خارج از آن برای جامعه ناشنوایان تلاش می کرد. بیشتر اعتبار بازیگری او در فضای تلویزیون است. برخی از بهترین نقش های او در سریال های پلیسی Reasonable Doubts و یک نقش مهمان تکراری در Law and Order: Special Victims Unit بوده است. با این حال، نقشی که او را به شهرت رساند، اولین نقش آفرینی اش در یک فیلم سینمایی در فرزندان یک خدای کوچک تر بود.
شخصیت های اصلی این فیلم جیمز و سارا (متلین) هستند که هر دو در مدرسه ای برای کودکان ناشنوا کار می کنند. جیمز معلم شنوای جدید مدرسه و سارا سرایدار ناشنوای مدرسه است که قبلاً دانش آموز همینجا بوده است. علیرغم تفاوت دیدگاهشان نسبت به اینکه چطور باید با دنیای ناشنوایان روبرو شوند، یک رابطه عاشقانه بین آن ها شکل می گیرد. متلین جوان ترین برنده جایزه بهترین بازیگر زن نقش اول و اولین بازیگر ناشنوای برنده جایزه اسکار در تاریخ است. او برای کسب این جایزه در برابر نام های بزرگی مانند جین فوندا و سیگورنی ویور قرار داشت، با این حال حتی با وجود رقابت شدید، همه موافق بودند که متلین شایستگی کسب این جایزه را داشت.
۲- لوپیتا نیونگو- 12 Years a Slave (2013)
به نظر می رسد برخی افراد دقیقاً برای بازیگری به دنیا آمده اند و لوپیتا نیونگو یکی از آن ها است. کارهای اولیه او شامل یک فیلم کوتاه ۱۷ دقیقه ای و چند قسمت از یک درام به نام Shuga بود . با این حال، این درام زندگی نامه ای دردناک ۱۲ سال بردگی بود که نیونگو را به عنوان یکی از بزرگ ترین استعدادهای تازه در هالیوود در دهه ۲۰۱۰ تثبیت کرد. در داستانی آنقدر هولناک که فکر می کنید نمی تواند حقیقت داشته باشد، این فیلم به روایت مرد سیاه پوستی می پردازد که در یک کشور آزاد زندگی می کند، اما به شکل بیرحمانه ای ربوده شده و به بردگی فروخته می شود.
نیونگو در این فیلم نقش پتسی را بازی می کرد، زنی برده که به طور معمول توسط اربابش مورد تجاوز و آزار و اذیت روحی و فیزیکی قرار می گیرد. با چنین سوژه جدی و تکان دهنده ای، از همان ابتدا انتظار می رفت که فیلم ۱۲ سال بردگی فیلمی تاثیرگذار و جذاب باشد. اما استعداد نیونگو عمق احساسی فیلم را به سطح کاملا جدیدی رساند. جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن کاملا شایسته او بود. از آن زمان، نیونگو با حضور در فیلم های پرفروش و موفقی مانند پلنگ سیاه و ما به رزومه پربار بازیگری خود افزوده است. اگر چه باورش سخت است اما بعد از یک شروع درخشان، نیونگو همچنان بهتر می شود.
۱- جولی اندروز- Mary Poppins (1964)
سخت است زمانی را به یاد بیاوریم که جولی اندروز یک بازیگر طراز اول و برجسته نبود در حالی که برای دهه ها فیلم های ماندگاری با حضور او ساخته شده است. اندروز از همان کودکی در برادوی درخشید، پیش از اینکه استعدادش را در تلویزیون و سینما به رخ جهانیان بکشد. اولین فیلم او یک نقطه ضعف فراموش شده در کارنامه سینمایی اش نیست؛ بلکه همچنان یکی از محبوب ترین نقش های او است: مری پاپینز. میلیون ها نفر با این پرستار کودک انگلیسی آشنا هستند که می آید تا از طریق روش های عجیب و غریب و کیسه ای که هرگز از بخشش دست بر نمی دارد، به زندگی یک خانواده نظم ببخشد.
اندروز به تنهایی الهام بخش مردم سراسر جهان بود تا شانس خود را در هجی کردن کلمه عجیب supercalifragilisticexpialidocious امتحان کنند. این به تنهایی کافی بود تا هر رقیبی برای کسب جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را شکست دهد، اما این تنها ذره ای از نبوغ اندروز در این فیلم است. او آن قدر جذابیت و بامزگی به این فیلم بخشید که شصت سال پس از اکران، همچنان جایگاه ویژه ای در دل بینندگان دارد. البته اندروز همچنان به درخشش در دنیای بازیگری ادامه می دهد و همه نسل ها او را می شناسند؛ همه کسانی که با دفتر خاطرات شاهزاده خانم تا من نفرت انگیز بزرگ شده اند.
بدون نظر