چرا هر چه سن مان بالاتر می رود کراش زدن را کمتر تجربه می کنیم؟

چرا هر چه سن مان بالاتر می رود کراش زدن را کمتر تجربه می کنیم؟

احتمالاً بیشتر ما آن هیجانی که به دنبال جذب شدن آنی به یک نفر می آید را تجربه کرده ایم. پروانه ها در دل مان شروع به بال بال زدن می کنند، دنیا به جای رنگارنگ تری تبدیل می شود و یکباره آن غریبه ی آن سوی اتاق به مرکز جهان ما تبدیل می شود. اما برای بسیاری، این شیفتگی های آنی و زودگذر با بالا رفتن سن کمتر و کمتر می شود. آیا صرفاً شور و شوق در ما رنگ می بازد یا پای چیزهای بیشتری در میان است؟

عشق های دهه ی ۲۰ سالگی

دهه ی ۲۰ سالگی دوره ای است که پا به محیط های جدیدی می گذاریم و با دیدن هر فرد تازه ای ممکن است دل مان بلرزد. زندگی عاشقانه ی ما در این دوره مملوء از شیفتگی های آنی و زودگذر است. هر مواجهه ای خاص، با احتمال تبدیل شدن به ماجرایی از جنس قصه های پریان به نظر می رسد و دنیا جایی مملوء از احتمالات رمانتیک بی پایان و پنهانی به نظر می آید که باید کشف شوند.

اما بعد از آن، دهه ی ۳۰ سالگی فرا می رسد و آن عشق های آنی و زودگذر کمتر و کمتر می شوند. ممکن است باز هم آن شور و هیجان را تجربه کنید، از آن هایی که خواب را از چشمان تان می گیرد و برای گرفتن پیام بی قرارتان می کند. اما دیگر تبدیل به پدیده ای نادر می شود.

روزهایی که هر اتفاقی را مرتبط با عشق می دانستید، دیگر گذشته است. حالا شیفتگی واقعی و خالصانه به یک گنج ارزشمند می ماند که بعد از ماه ها ارزیابی و بالا و پایین کردن، به آن دست پیدا می کنید. شاید گفتگوها کماکان برایتان فرصتی برای ایجاد یک رابطه ی عمیق باشند، اما دیگر خبری از آن هیجان زدگی های اولیه نیست.

حس و حال رمانتیک بودن را از دست داده اید یا صرفاً اولویت هایتان تغییر کرده؟ شاید حالا با تجربیاتی که در زندگی کسب کرده اید، درک و شناخت دیگری نسبت به خود پیدا کرده اید که استانداردهای بالاتری برایتان درمورد انتخاب شریک عاطفی ایجاد کرده است. دلیلش هر چه که باشد، در دهه ی ۳۰ سالگی تان نگاه متفاوتی به مقوله ی عشق پیدا کرده اید. در این دوره کیفیت به کمیت ارجحیت پیدا می کند و برقراری یک پیوند واقعی اهمیت بیشتری نسبت به شیفتگی های آنی و زودگذر می یابد.

هر چه سن مان بالاتر می رود، بیشتر متوجه می شویم که کسی که در ذهن خود از او تصویر ایده آلی ساخته ایم را در واقع اصلاً نمی شناسیم یا اگر هم می شناسیم، این شناخت چندان زیاد نیست. در حقیقت، متوجه می شویم که ارزش او را بر اساس ویژگی هایی مورد علاقه مان می سنجیم که دوست داریم در او ببینیم و شخصیت واقعی او به ندرت همان چیزی است که در تصورات ما شکل گرفته است.

در دوران جوانی، اغلب شیفتگی های آنی و زودگذر بر اثر تصورات و فانتزی های ذهنی شکل می گیرند. ما بر اساس اطلاعات محدودی که از یک شخص داریم، نسخه ی ایده آل شده ای از او را در ذهن خود می سازیم، مثل تصویر بزک شده ای که از سلبریتی ها وجود دارد. اما هر چه سن مان بالاتر می رود، به ارزش یک پیوند واقعی و اهمیت داشتن شناخت از شخصیت واقعی یک فرد پی می بریم.

پژوهش ها از فعل و انفعال پیچیده ای می گوید که دید ما را نسبت به مقوله ی عشق در دهه های مختلف زندگی شکل می دهد

پژوهش دانشمندان آلمانی بر روی ۲،۵۰۰ فرد بزرگسال نشان داد افراد در سنین بالاتر به طور کلی شور عاطفی کمتری را تجربه می کردند، امری که تجربه ی احساسات مثبت در رابطه با شیفتگی های آنی و زودگذر را هم در بر می گرفت. شاید به همین دلیل باشد که با بالا رفتن سن مغلوب شیفتگی های آنی و زودگذر نمی شویم.

با این حال، دانشمندان می گویند تجربه ی فیزیولوژیکی عاشق شدن کماکان سر جای خود باقی می ماند. به گفته ی آن ها بخش هایی از مغز که مربوط به تجربه ی احساسات عاشقانه ی شدید هستند، در افراد بالای ۵۰ سال به همان اندازه ی جوانان ۲۰ و چند ساله فعال بودند. دانشمندان می گویند عشق و تجربه ی پیوند عاشقانه یک نیاز اساسی است که با بالا رفتن سن کمتر نمی شود.

پس چرا با بالا رفتن سن شیفتگی های آنی و زودگذر را کمتر تجربه می کنیم؟

دلیل این امر می تواند سختگیرتر شدن ما باشد. با تجربیات و روابط عاطفی ای که در زندگی از سر می گذرانیم، تصور شفاف تری نسبت به چیزهایی که برای ما درمورد شریک عاطفی مان مهم هستند، پیدا می کنیم. پژوهش محققان استرالیایی نشان داد زنان در سنین بالاتر، به ویژه زنان ۳۵ تا ۵۰ سال، در انتخاب شریک عاطفی سختگیرانه تر عمل می کردند. جالب است که پژوهشی بر روی اپلیکیشن های دوست یابی نشان داد مردان بعداز ۴۰ سالگی سختگیرتر می شوند.

به همین دلیل است که با بالا رفتن سن، شیفتگی های آنی و زودگذر را کمتر تجربه می کنیم، اما ظرفیت تجربه ی عشق پرشور به قوت خود باقی می ماند. این تغییر ممکن است به دلیل پخته شدن شناخت مان از خود و میل مان به پیدا کردن شریک عاطفی ای باشد که واقعاً مکمل زندگی مان باشد.

این تغییر در درک و نگاهی که نسبت به خود پیدا می کنیم لزوماً چیز بدی نیست

این کم شدن تجربه ی شیفتگی های آنی و زودگذر چیز منفی ای نیست. این امر نشان می دهد که ما در شناخت مان نسبت به خودمان و در نگاه مان درباره ی چیزهایی که در شریک عاطفی مان به دنبال شان هستیم، به پختگی بیشتری رسیده ایم. گرچه شیفتگی های آنی و زودگذر را کمتر تجربه می کنیم، اما پتانسیل بیشتری برای تجربه ی پیوندهای عمیق تر و معنادارتر پیدا می کنیم. بنابراین شاید دیگر با هر تعریف و تمجیدی دل مان نلرزد اما احتمال دوام و ماندگاری پیوندهای عاطفی ای که برقرار می کنیم بیشتر است.

منبع: brightside
بدون نظر

ورود