ماجرای سیدحسین حسینی، کاپیتان و دروازهبان استقلال، این روزها تبدیل به یکی از سوژههای خبری روز شده است. داستان مربوط به اتفاقات پس از بازی استقلال با آلومینیوم اراک است که در انتهای دیدار، دختری از روی سکوها، به سبک و سیاق جیمیجامپها، خودش را به زمین میرساند و برای لحظهای کاپیتان استقلال را در آغوش میگیرد. این اتفاق با واکنش سریع نیروهای حفاظتی در ورزشگاه روبهرو میشود و پس از تنشی اندک، همه چیز به پایان میرسد.
با وجود این، ولی اقدام فوری کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال به جنجال رخداده در این زمینه دامن زد. این نهاد، دروازهبان استقلال را به یک جلسه محرومیت تعلیقی و پرداخت ۳۰۰ میلیون تومان جریمه محکوم کرد. هزینه ۳۰۰ میلیون تومانی برای اقدام کاپیتان استقلال خیلی سریع تبدیل به سوژه داغی برای کاربران در فضای مجازی شد؛ اما این پایان داستان نبود، چراکه صحبتهای سیدحسین پس از بازی بعدی برابر شمسآذر قزوین، ابهامات به وجود آمده را بیشتر کرد.
سیدحسین حسینی در مورد حواشی هفته گذشته در دیدار با آلومینیوم اراک و جریمه ۳۰۰میلیونیاش توسط کمیته انضباطی گفت: «اول اینکه خوشحالم کمیته انضباطی لطف کرد و چهارروزه حکم من را داد. اتفاقات دیگری افتاده بود که یکی، دو ماه طول میکشید حکم دهند، ولی برای من چهارروزه دادند. این ۳۰۰ میلیون تومان را میدهم؛ فدای سر آن هوادار خانم».
این اظهارات با واکنش سریع یکی، دو نهاد روبهرو شد. اولی همان کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال بود که یک جلسه محرومیت تعلیقی سیدحسین را هم قطعی کرد تا او غایب بزرگ دیدار بعدی تیمش مقابل تراکتور باشد. از سوی دیگر، فراجا هم به صف شکایتکنندگان از کاپیتان استقلال پیوست تا او مجبور شود این بار در دادسرای رسانه حاضر شده و توضیحاتی بدهد.
تسنیم در این مورد نوشته است: «فرماندهی انتظامی کشور (فراجا) از دروازهبان استقلال به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کرده و دروازهبان ملیپوش آبیپوشان در دادگاه حضور یافت. حسینی در دادسرا توضیح داد صحبتی یا اقدامی علیه فرماندهی انتظامی نکرده و تنها برای مراقبت از بانوی هوادار دنبال آرامکردن فضا بوده است. وکیل باشگاه استقلال نیز بابت این پرونده در دادسرا حضور پیدا کرد».
جمیع این اتفاقات باعث شد تا روز گذشته توجه رسانههای خارجی ازجمله روزنامه مطرح مارکا در اسپانیا هم به محرومیت و جریمه سنگین مالی کاپیتان استقلال جلب شود و مطالبی در این مورد بنویسد.
با وجود این، ولی مبحث اصلی که یکی، دو روز گذشته مورد توجه قرار گرفته، چه در فضای مجازی و چه در میان هواداران استقلال، داستان دلداریدادن محمود احمدینژاد به مادر چاوز، رئیسجمهور فقید ونزوئلاست. در ۴۸ ساعت اخیر، مادر چاوز دوباره مورد توجه ایرانیها قرار گرفته و بسیاری با اشاره به آن دلداری خاص، از این گفتهاند که چطور در آن زمان کسی محمود احمدینژاد را جریمه نکرد؟
منصور رشیدی، پیشکسوت باشگاه استقلال، یکی از آنهاست. او در این مورد گفته: «چرا وقتی آن آقا، مادر رئیسجمهور ونزوئلا را بغل کرد، کسی چیزی نگفت و جریمه نشد؟ حتی در فیلمها چیزهای بدتری میبینیم. چرا باید یک فوتبالیست را از بازیکردن به خاطر چنین اتفاقی محروم کرد. نمیدانم اسمش را چه چیزی بگذارم، فاجعه است. ۳۰۰ میلیون برای یک اتفاق. بیش از این هم نمیشود حرف زد».
درست است که این روزها بحث اصلی حول محور کاپیتان استقلال است، ولی این اتفاق دوباره باعث مرورشدن تصاویری شده که محمود احمدینژاد در مجلس ترحیم هوگو چاوز رقم زده است. او که به عنوان رئیس دولت ایران به ونزوئلا سفر کرده بود، برای دلداریدادن به مادر داغدیده چاوز، او را به آغوش گرفت.
انتشار تصاویر آن دلداری با جنجالی خبری در ایران همراه شد، ولی رسانههای نزدیک به دولت سریعاً با فتوشاپخواندن آن تصاویر، ماجرا را از اساس کذب توصیف کردند. بعدها، ولی کاخ ریاستجمهوری ونزوئلا با انتشار تصاویر مجلس ترحیم چاوز و گنجاندن عکس جنجالی احمدینژاد در بین تصاویر منتخب، شایعات را به واقعیت تبدیل کرد.
خبرگزاری رویترز هم همان زمان با انتشار ملاقات محمود احمدینژاد و النا فریاس، توضیح مختصری ذیل عکس نوشت: «محمود احمدینژاد (سمت راست) مراتب تسلیت خود را به النا فریاس مادر هوگو چاوز، رئیسجمهور ونزوئلا، در جریان مراسم ترحیم در آکادمی نظامی کاراکاس ابراز میکند. این عکس توسط کاخ میرافلورس (کاخ ریاستجمهوری ونزوئلا) منتشر شده است».
در یکی، دو روز گذشته که دوباره آن تصویر قدیمی وایرال شده، مخالفان اقدام سیدحسین حسینی، کاپیتان استقلال، چنین مقایسهای را کاملاً بیاساس توصیف کرده و با یادآوری سنوسال مادر چاوز، خواستار عدم مقایسه این دو اتفاق شدهاند.
از سوی دیگر، هواداران استقلال هم با توجه به اهمیت پستها و جایگاه حقوقی افراد، اقدام احمدینژاد را به مراتب خبرسازتر از کاپیتان استقلال دانسته و از جریمه سنگینی که متوجه کاپیتان تیمشان شده حسابی شکایت دارند. هرچه که هست، ولی با توجه به اتفاقات رخداده، موردی که فعلا قطعی است این است که سیدحسین بازی با تراکتور را که قرار است ۱۲ اردیبهشت برگزار شود، از دست داده و از طرف دیگر باید ۳۰۰ میلیون تومان هم جریمه بپردازد.
رسول اسدزاده، روزنامهنگار، درباره ماجراهای اخیر کاپیتان آبیها یادداشتی را منتشر کرده. او معتقد است فرهنگ عذرخواهی باید گستردهتر شود. برای آنانی که زندگی کنونی مردم، به تصمیمات کلانشان وصل است نیز عذرخواهی واجب است.
اسد زاده مینویسد: سیدحسین حسینی در یک قابِ به جا مانده از بازی استقلال و آلومینیوم در اراک، وقتی دختر هوادار استقلالی به سمتش آمده دستی بر شانه او گذاشته است… او میداند کجا زندگی میکند و زبان بدنش نشان میدهد که از لمس و در آغوش کشیدنِ آن هوادار اکراه دارد. خودش هم بعدها گفت میخواستم تنش و برخوردی ناگوار بین این دختر و ماموران حراستی و انتظامی اتفاق نیافتد…
دست سیدحسین روی شانه دخترِ جیمی جامپ برای او محرومیت و سیصد میلیون تومان جریمه به همراه داشت… صحنهای که برخیها گفتند گرانترین آغوش تاریخ را رقم زده است… آغوش که نه، تماس مختصری است که حتی خُمسِ یک آغوش هم نیست… حسینی با کنایه به سرعت عمل کمیته انضباطی گفت جریمه را پرداخت میکند، فدای سر آن هوادارِ خانم… حالا ماجرا یک بیخ دوباره پیدا کرده است… جریمه سیصد میلیونی و محرومیت یک جلسهای او تایید شده و علاوه برا آن حسینی باید از طریق رسانههای رسمی عذرخواهی هم بکند… در رای مجدد نوشته شده رفتار او مصداق رفتار توهینآمیز تلّقی شده است.
از وقتی خبر محرومیت سیدحسین حسینی آمده، به طرز عجیبی قیافه و صدای یک یارو جلوی چشمم رژه میرود. اسمش اکبر طبری بود. در تصاویری که از دادگاهش پخش شد، یارو با یک اعتماد به نفس پولادین و پشتِ گرم و دلِ قرص، در حالی که لباس آبی رنگِ متهم بر تن داشت، با نگاهی یه وَری رو به مدعی العموم میگفت، زمینها را دوستش به نامش زده، دوستانی دارد که اگر بخواهد کل لواسان را به نامش میزنند.
ادبیات و گفتمان او چنان در ذهنم ماندگار شده که گاهی مثل امروز به یادش میافتم. طبری با یک پرونده کت و کلفت از ارتشا و جعل اسناد و زمینخواری رفته بود به دادگاه و زبانش نیممتر دراز بود. دارم فکر میکنم امثال اکبر طبری چرا هیچ وقت وادار نمیشوند در رسانههای رسمی از مردم عذرخواهی کنند؟ یا آنهایی که خون مردم را در شیشه کردهاند، پس انداز مردم در بانکها و صندوقهای بازنشستگی را قورت دادهاند و حال و آینده تعداد زیادی از مردم را به خاکستر بدل کردهاند. یا آن مثلا نماینده مجلس که به سرباز پلیس سیلی زد. چرا در حکم اینها خبری از عذرخواهی از مردم در رسانهها نیست؟ افرادی که تعدادشان کم نیست و رفتارشان مصداق توهین به بشریت و شرفِ انسان است.
مهدی یزدانی خرم، روزنامهنگاری که خود از هواداران آبی است، حسینی را به مانند حجازی توصیف کرده و در بخشی از یادداشت خود میگوید: ایستادن… حمیدرضا صدر یک بار دربارهی ناصر حجازی گفت «او این حس را به دیگر همبازیانِ خود منتقل میکرد که من پشت شما هستم. من هستم». تقریبا تمام نهادها او را احضار کردهاند تا او را تادیب و تنبیه کنند. فوتبال نیز میدانیست ملتهب که همیشه برای ایدهئولوگها جذاب بوده.
جالب اینکه او اصولاً بازیکن آرامیست، برعکس بسیاری از دروازهبانهای اسطورهای ما و همین اهمیت کارش را دوچندان میکند. ما حجازی را دوره میکنیم، عابدزاده را تماشا و دایی را از یاد نمی بریم. چون آنها از معنای مرسوم و مصطلحِ فوتبالیست بودن عبور کرده و هویتی فراتر از یک «بازی» پیدا کردهاند. اما مگر کار دروازهبان محافظت از دروازه نیست؟
بدون نظر