ساعت یک و سی دقیقه بامداد پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ اسفند فرخرو پارسا (۱۳۰۱-۱۳۵۹) وزیر آموزش و پرورش کابینه هویدا توسط دادگاه انقلاب مفسد فیالارض شناخته شده و در زندان اوین تیرباران شد. روابطعمومی دادستان کل انقلاب اسلامی ایران در بامداد همان روز اعلام کرد که اسفند فرخرو پارسا وزیر اسبق آموزش و پرورش ساعت یک و نیم بامداد امروز تیرباران شدند.
متن اطلاعیه روابطعمومی دادستانی کل انقلاب که در اختیار روزنامه کیهان (۱۸ اردیبهشت ۵۹) قرار گرفت در مورد تیرباران پارسا به این شرح بود:
وی طبق رای شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی… به جرم حیف و میل و غارت بیتالمال و اشاعه فساد و فحشا در فرهنگ مملکت با به کار گماردن افراد هرزه در سمتهای مهم وزارتی و… از مصادیق روشن مفسدین فیالارض تشخیص داده و مطابق نص صریح قرآن وی را محکوم به اعدام و استرداد کلیه اموال منقول و غیرمنقول محکوم شد.
نحوه دستگیری
فرخرو پارسا در شامگاه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۵۸ یعنی درست یک سال پس از انقلاب وقتی در منزل دختر و دامادش به سرمیبرد توسط پاسداران انقلاب دستگیر شد. روزنامه اطلاعات فردای آن روز در این باره نوشت:
وی که اسفند خانم نام دارد، دیشب زمانی که به اتفاق شوهرش سرلشکر بازنشسته شیرینسخن در منزل دامادش واقع در فرمانیه بودند دستگیر گردید. فرخرو پارسا پس از دستگیری به کمیته مرکزی انتقال یافت.
سخنگوی کمیته مرکزی نیز در مورد دستگیری او گفت:
به ما اطلاع داده شده بود که وزیر آموزش و پرورش کابینه هویدای معدوم در تهران دیده شده است. ما بلافاصله در این زمینه تحقیق کردیم و سرانجام پاسداران آگاه شدند که وی به اتفاق شوهرش سرلشکر شیرینسخن در منزل دامادشان به سر میبرد. پاسداران با آگاهی از این موضوع با حکم دادستانی به منزل داماد اسفند خانم مراجعه کردند. هنگام مراجعه پاسداران فرخرو پارسا مقاومت میکند ولی پاسداران سرانجام او را به اتفاق شوهرش به کمیته مرکزی انتقال دادند.
اطلاعات: ۱۸ بهمن ۵۸
آخرین دفاع
در نیمه اردیبهشت ۱۳۵۹ پارسا در آخرین دفاع خود پس از ۹ جلسه محاکمه که در شعبه اول دادگاه انقلاب برگزار میشد از امام خمینی تقاضای عفو کرد. او گفت:
از فرصتی که به من برای آخرین دفاع از خودم داده شده است متشکرم. در طول خدمت چندینسالهام در سمت وزیر آموزش و پرورش همواره سعی میکردم که بهترین معلمان را به خدمت آموزش و پرورش درآورم. من سعی کردم کتاب انقلاب سفید شاه مخلوع را که به صورت [ناخوانا] درآمده بود از برنامه درسی دانشآموزان حذف نمایم.
تمام سعی من در طول خدمتم این بود که برنامههای آموزشی و پرورشی دانشآموزان را بهبود بخشم و کوشش میکردم دانشآموزان به موازات فراگرفتن دروس خود با حرفه و صنعت و فنون نیز آشنا شوند… سخنان من در جمع مدیران مدارس مذهبی که یکی از شاکیان من در دادگاه آن را عنوان کرد به این صورت بود که من در آن جلسه درباره حجاب زنان گفتم که حجاب نباید مانع فعالیتهای اجتماعی زنان گردد.
در آن زمان دختران مدارس مذهبی در فعالیتهای ورزشی اصلاً شرکت نمیکردند. من در تمام بخشنامههای خود زنان معلم را به پوشیدن لباسهای سنگین و با حجاب دعوت میکردم. در مورد شکایت مدیر مدرسه نرسی از من باید بگویم پرونده این مدرسه و علت بستن آن را باید دادگاه دقیقا مورد مطالعه قرار دهد. من در این دادگاه بیش از هر چیز اعتقاد به حقیقت دارم. اکنون من به عفو امام چشم دوختهام و امید دارم دادگاه عدل اسلامی و با اینکه وزرایی را که جزو مهرههای حساس مملکتی و همچنین از مهرههای حساس حزب رستاخیز بودند بخشیده است مرا نیز شامل عفو امام بنماید.
کیهان: ۱۵ اردیبهشت ۵۹
بدون نظر